گفتگو با سیامک ستوده، در سلسله گفتمانهای گذار از استبداد اسلامی به دموکراسی و ارائه راهکارهایی در زمینه گذار از استبداد اسلامی به دموکراسی-بخش اول
در ادامه سلسله گفتمانهای گذار از استبداد اسلامی به دموکراسی، «سیامک ستوده»، نویسنده و محقق روز یکشنبه ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸ (۹ دیماه ۱۳۹۷) برخی از دیدگاهها و تجربیات خود را در زمینه گذار از استبداد اسلامی به دموکراسی با مخاطبان در دو بخش به اشتراک گذاشت.
بخش نخست گفتگوی رضا بدیعی با سیامک ستوده، محقق و نویسنده، در روز یکشنبه ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸ (۹ دیماه ۱۳۹۷) در ادامه آمدهاست.
سیامک ستوده، در این بخش از گفتگو به بیان برخی تجربیات و راههای مبارزاتی خود در دوران پیش از انقلاب پرداخت و گفت: «من اولین فعالیتم در کلاس نهم دبیرستان بود که در ابتدا بیشتر فعالیتهای صنفی میکردم که به قبل از ۱۵ خرداد ۴۲ شمسی باز میگردد و در سال سوم فعالیتهایم با جبهه ملی آشنا میشوم و عضو جوانان جبهه ملی شدم و بعد هم عضو حزب سوسیالیستهای خدا پرست شدم، تا قیام سال ۴۲ به بعد که با تغییر شرایط حاکم، فعالیت من هم به فعالیتهای انقلابی و زیرزمینی تغییر کرد».
این فعال سیاسی در ادامه افزود: «تا قبل از خرداد ۴۲ فعالیتهای اپوزیسیون قانونی بود و یک تغییر اساسی در آن دوره قیام سال ۴۲ بود که ما فکر میکردیم با انتخابات و اصلاحات میشود تغییراتی ایجاد کرد، اما در قیام خرداد سال ۴۲ تمام توهمات ما فرو ریخت چرا که آن زمان رژیم با اسلحه به خیابانها آمد و ما را به گلوله بست و چهره واقعی خود را نشان داد».
سیامک ستوده اضافهکرد: «۱۵ خرداد برای اولین بار ارتش و پلیس جلو تظاهرات را گرفتند و این ضد و خورد تبدیل به قیام شد که از تهران شروع شد و به شهرستانها هم کشاندهشده که نیروهای شاه با مسلسل به خیابانها آمدند و مردم را به گلوله بستند».
۱۵ خرداد درسهای خیلی بزرگی برای ما داشت و از جمله نشان داد که شرایط جامعه ایران در آن دیکتاتوری اصلاح پذیر نیست و در تاریخ ایران هر نوع دموکراسی ناپایدار است چرا که به اندازهای اجازه دهد تودهها وارد میدان شوند توسط نیروها سرکوب میشوند و اولین درس آن دوره این بود که اصلاحات و دموکراسی غربی امکانپذیر نیست. همانطور که در دوران مشروطه و قبل از ۱۵ خرداد شکست خورد و همین الان هم مشخص شده که اصلاحات در نظام سرمایهداری نوع ایران، امکان پذیر نیست، چرا که یکی از علتهای آن این است که اقتصاد ایران بر مبنای کار ارزان بنا شدهاست».
سیامک ستوده در بخشی از سخنان خود گفت: «ما در آن زمان و پس از سرکوب ۱۵ خرداد پی بردیم که بدون شرکت نیروها و تودههای مردم سرنگونی محقق نمیشود و برای همین به کار تودهای متوسل شدیم».
این محقق و نویسنده در آخر این بخش از گفتگوی خود گفت: «شکستها برای نیروها باعث فرو ریختن توهماتشان میشود و بسیاری از توهمات ما هم در قیام ۱۵ خرداد از میان رفت و ما فهمیدیم که اصلاحات امکانپذیر نیست و این درس را گرفتیم که در جامعه ایران تا زمانی که نظام سرمایهداری در قدرت است، اصلاحات ممکن نیست».
سیامک ستوده، محقق و نویسنده، در ۱۳۲۳ خورشیدی در شهر تهران بدنیا آمد. تحصیلات ابتدائی خود را در دبستان اهلی و تحصیلات متوسط خود را در دبیرستان های راشدی، علمیه و ناصر خسرو در رشته ریاضیات به پایان رساند. وی تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه ملی در رشته اقتصاد تمام کرد. از همان اوان جوانی، هنگامی که در دبیرستان علمیه تهران در سال چهارم دبیرستان تحصیل می کرد، به صف مبارزه پیوست و در جریان یک اعتصاب صنفی به نمایندگی از جانب دانش آموزان برای مذاکره با مسئولین بخش انتخاب شد. سال بعد در دبیرستان ناصر خسرو به عضویت سازمان جوانان جبهه ملی در آمد و بزودی مسئولیت تشکیلات دبیرستان ناصر خسرو و سپس تعدادی از دبیرستان های تهران بعهده او گذارده شد. وی بزودی به عضویت حزب سوسیالیست های خداپرست، یکی از احزاب جبهه ملی ایران در آمد. در قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲، هنگامی که سال پایانی دبیرستان را می گذراند، شرکت فعال داشت. پس از سرکوب قیام و انحلال جبهه ملی و حزب سوسیالیست های خداپرست به جناح چپ آن، جاما (جبهه آزادی بخش ملت ایران) به رهبری دکتر حبیب پیمان و دکتر سامی پیوست. این سازمان که یک تشکیلات زیر رمینی بود، بزودی در پی دستگیری رهبران آن متلاشی و منحل شد. ولی او بهمراه تعداد دیگری از اعضا که یکی از شاخه های تشکیلات مزبور را تشکیل می دادند، همچنان به فعالیت زیر رمینی خود ادامه دادند. گروه مزبور که یک تشکیلات زیر رمینی بود ، طی سال های چهل، تحت تاثیر تجریه قیام ۱۵ خرداد و سرکوب خشن و خونین آن، و همچنین در اثر مطالعات مارکسیستی، پس از چند سال به یک گروه مارکسیستی تحت نام گروه رازلیق مبدل شد. وی در زمستان پنجاه و دو در حالیکه بعنوان رهبر و بنیان گزار گروه به زندگی مخفی روی آورده بود، بطور اتفاقی دستگیر و پس از شکنجه های فراوان به ده سال زندان محکوم شد.
وی پس از پنج سال در جریان انقلاب ۵۷ در ۲۸ مرداد این سال بهمراه دیگر زندانیان، آزاد شد و بلافاصله، بهمراه بقایای تشکیلات رازلیق که از خطر دستگیری در امان مانده بود، گروه رهائی زحمتکشان را تشکیل داد. در سال شصت و دو بدنبال انشعاب و تلاشی گروه مزبور به کردستان و به مناطق آزاد شده ی کومه له رفت. پس از چندی مجددا و مخفیانه به تهران بازگشت و زیر فشار سرکوب های وحشیانه جمهوری اسلامی، در اواخر سال ۶۳ از طریق مرز پاکستان مجبور به خروج از کشور شد و یک سال بعد به حزب تازه تاسیس کمونیست ایران پیوست ولی در سال شصت و نه (۱۹۹۰) از این حزب استعفا کرد. از این ببعد او بخش عمده ی انرژی خود را صرف تحقیق، تالیف کتب و مباحثات تلویزیونی می نماید. در فوریه ۲۰۰۲ کتاب تروریسم اسلامی، اهداف و انگیزه ها، و در سال ۲۰۰۳ جلد اول زن و سکس در تاریخ، در ۲۰۰۵ ترجمه کتاب و (Ben Laden, the only Real Muslim ) تروریسم اسلامی تحت عنوان جلد اول تاریخ گفته نشده اسلام و در ۲۰۰۷ جلد دوم آنرا منتشر می کند. در همین سال از کالیفرنیا به شهر تورنتو در کانادا نقل مکان کرد و سال بعد ماهنامه روشنگر را که یک نشریه رادیکال و ضد مذهبی است به سردبیری خود بنیان می نهد. در سال ۲۰۱۰ کتاب راهکارهای تاریخ، و در ۲۰۱۱ کتاب بازیگران عصر تمدن، کورش، محمد، چنگیز را منتشر می سازد. در ضمن، طی سالهای اخیر بدنبال برنامه های تلویزیونی خود، به یکی از چهره های شناخته شده تلویزیونی در داخل و خارج کشور تبدیل می شود. مضاف بر این، در سال های بعد کتاب زن و سکس در تاریخ در خارج کشور به زبان کردی ترجمه، و سایر کتابهای وی نیز در داخل ایران تماما بطور زیر زمینی متنشر می شوند. در حال حاضر وی چند سالی است که در تورنتوی کانادا زندگی می کند.
در ادامه، بخش نخستِ فایل صوتی و تصویری مربوط به گفتگوی رضا بدیعی با سیامک ستوده در روز یکشنبه ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸ (۹ دیماه ۱۳۹۷) آمده است. (ضمنا فایلهای تصویری سلسله گفتمانهای گذار را در تلگرام و اینستاگرام گذار دنبال کنید.