حکومتها، بویژه حکومتهای دیکتاتوری که برپایه ی زور و قلدری- نه برپایه شایستگی علمی، مدیریتی، خلاقیت ومنطق و رای مردم- رشته ی امور را در دست گرفته اند، تشکلهای صنفی و احزاب سیاسی مستقل را دشمن درجه ی یک خود میدانند، و به دنبال آن هستند، که آنها را نابود کنند، یا به سود خود و برای ادامه استبداد در چنگ خویش بگیرند، از آنها برای نمایش نفود خود در میان مردم و درمیان کشورهای جهان بهره برداری ابزاری بکنند.
حکومتهای استبدادی گاه به هر دلیلی نمی توانند، برخی تشکلها را مصادره کنند.
از این رو برای کنترل آنها سه دسته از روشها را در پیش میگیرند.
روش کوتاه مدت برخورد چکشی، سرکوب و قطع نان برخی سران تشکل و تهدید بدنه می باشد .
چنانچه مستبدان بااین روش نتوانند، تشکلی را مهار کنند، بطور گسترده از راههای میان مدت مانند:
تخریب شخصیت فعالان درمیان توده ی مردم، #تهدید_خانواده_ی_فعالان ، بزرگنمایی خطرات اینگونه فعالیتها ، تمسخر سران تشکلها ، دیوانه یا بیکار جلوه دادن آنان، همزمان مقایسه ی وضعیت صنف با کشورهای عقب مانده و توسعه نیافته( نه کشورهای پیشرفته ) گوشزد کردن مشکلات پیش آمده برای افراد فعال ، به اعضای صنف ، یادآوری توده ی بزرگ بیکاران جامعه ، بی نتیجه جلوه دادن فعالیتهای صنفی و….
اینگونه جنگهای حکومت باتشکلها، برنامه های میان مدت وعوام پسند وسطحی حاکمان مستبد است، که در اتاقهای بازجویی، در دفتر مدارس،درکوچه هاومحله ها،درمسجدها، و هرجا که بشود اثری گذاشت، انجام می شود.
اما روش سوم بحث جدی تری را درپیش دارد، وآن مبارزه ی علمی، مدیریتی، برنامه ریزی عمیق ،بلندمدت ، پنهان ونرم حکومت دیکتاتوری با ریشه ی تشکلهاست.
حکومت های مستبد که تاب تشکلهای مردمی را ندارند ، و از همه ی راهها برای مهار آن شکست خورده اند ، در یک برنامه ریزی بلند مدت با تشکلها وارد ” #جنگ_سیاه” می شوند.
جنگ سیاه، در عین ادامه ی برنامه های پیشین، با برنامه های رسمی وبلند مدت زیر به دنبال نابودی تشکلهای مردمی است.
نفوذ و انحراف تشکلها/ جزیره ای کردن تشکلها/ مدیریت عمودی، در قالب سیستم اداری/ تخریب شخصیتهای قوی و استوار صنف /ساخت تشکلهای زرد یا وابسته / نقطه ضعف برخی فعالان صنفی ساده لوح
#نفوذ_و_انحراف_تشکلها
در روش نفوذ و انحراف تشکلها، افراد یا تشکلهایی، بدون پیشینه، و پشتوانه ی صنفی به روشهای گوناگون نفوذ می کنند .
شخصیت های نفوذی خود باید دارای ویژگی های روشنفکرنما،جذاب، برونگرا با ژست مهربانی، دلسوزی و سایر ویژگیهای اخلاقی و مردم پسند باشند.
پیشرفت افراد نفوذی همواره خزنده و آرام است، آنان پس ازتحمیل خود، یک تنه به نام اعضای یک صنف یک شهر یا حتی یک استان تصمیم می گیرند. و برای همیشه تشکل میراث آنان می شود.
شخصیت های نفوذی روشنفکرنما بطور خزنده، و با شعارهای تند، وارد تشکیلات صنفی شده، تلاش میکنند، درسایه ی شخصیتهای کم اراده اما با سابقه ی صنف، بات عریف، تمجید، بزرگداشت، وگاه دادن امتیازی هرچند کوچک به آنان، محبوبیتی پیدا کرده و آرام آرام جای پایی باز کنند، و گام به گام برنامه های اتاق فکر را اجرا کنند.
شخص نفوذی تنها یک فرد نیست،بلکه تشکیلات عریض و طویلی بابودجه ی کلان پشت سر اوست، همواره گوش و نگاهش به اتاق فرمان است.
اراده و شخصیت متزلزلی دارد. زیر ابین حرف خود و دستور بالادست، در شک است.
#جزیره_ای_شدن_تشکلها”
همه میدانیم،که هرچه تشکلها یکپارچگی و همبستگی بیشتری داشته باشند، دارای قدرت بیشتر و خطر بیشتری برای خودکا مگان خواهندبود.
” جزیره ای کردن تشکلها” یکی از برنامه های کاهش خطر آنهاست، که باشعار پرهیز تشکلها از دخالت درامور داخلی همدیگر آغاز می شود، سپس به بهانه ی “کاهش هزینه ی کانونها” و “قانونی جلوه دادن تشکلهای زرد”(تشکلهای خاموش و وابسته) ادامه پیدا می کند.
” #مدیریت_عمودی و تبدیل تشکلها به سیستم اداری” یکی دیگر از برنامه های حاکمان مستبد است، که توسط مهره های پنهان و تشکلهای زرد، و وابسته به حکومت انجام می شود.
#تشکلهای_زرد دارای مدیریت عمودی، انتخابات غیرمستقیم و سیستم اداری هستند.
#تخریب_شخصیتهای_مقاوم_هر تشکل.” از دیگر برنامه های بلندمدت حکومتهای مستبد است.
#نقطه_ضعف_یک_فعال ساده لوح در درون تشکیلات صنفی” یکی دیگر از برنامه های بلندمدت استبداد برای انحراف تشکلهای مردمی فریب فرد یا افرادی با پیشینه اما ساده لوح از درون خود صنف میباشد، در این روش حاکمیت از تطمیع،تهدید،افشاگری،فریب، گرامی داشت وسایر دامها بهره برده، و برنامه های خود را به او تلقین می کنند.
این نقطه ضعف ممکن است،ریشه در ضعف شخصیتی یک فعال دلسوز داشته باشد،یا ریشه درنا آگاهی، یا کیش شخصیت وی .
افراد نفوذی نمیتوانند،از دید فعالان باتجربه و آزموده پنهان بمانند.
بالاخره روزی چنین چهره هایی رسوا خواهندشد، از چشم امنیتی ها مهره ای سوخته، و از دید معلمان و جامعه دور ریخته خواهندشد.
رسول بداغی/رادیو فریاد
مسوولیت محتوای نوشتارها و مقالههای ارسالی، بر عهده نویسنده است و گذار (سامانه دموکراسی و داد)، دیدگاهها و آرای مطرح شده در محتوای مطالب را ارزشگذاری نمیکند. هدف این سامانه مهیا کردن تریبونی آزاد برای بیان آرا و دیدگاههای مختلف در راستای گذار از حاکمیت اسلامیبه دموکراسی است.