محوریت گفتمان بر اساس سوال مهمی است که آیا راهی وجود دارد که استبداد از کشور ما ریشه کن شود و نظام مردم سالار برای مردم و با مردم مستقر شود؟
که در این ارتباط توضیحات “بهمن بامداد” کنشگر و فعال سیاسی را خواهیم شنید.
“رضا بدیعی” با مقدمهای از تاریخ حکومتهای استبدادی در ایران از دوران قاجار تا کنون گفتگوی با “آقای بامداد” را شروع کرد.
پرسش “رضا بدیعی” از آقای “بامداد”: آیا در صورتی که کنشگران به سامان بودند انقلاب دموکراتیک مردم ایران شکست میخورد؟ و حکومت اراذل اوباش به ثمر برسد؟ آیا برای رسیدن به مردم سالاری راهی جز ریشه کردن استبداد وجود دارد؟
آقای “بامداد” به این پرسشها: آخرین مطلبی در رابطه با “فضل الله نوری” و “ماری کوری” مطالعه کردم. در آن آمده بود؛ آن کسی که اسمش با کور میآمد سمبل نور، دانش و پیشرفت بود. دانش او جان بسیاری را نجات داد. در عوض آن کسی که اسم نور به خود داشت سمبل جهل و خرافات، نادانی و جنایت واپسگرایی بود.
ایشان در ادامه گفت: همه حکومتهای مستبد دنیا بر دو پایه استوار هستند. یا از قدرت خارجی کمک میگیرند. یا بر جهل و نادانی داخلی سوار میشوند. گاها هر دوی اینها را دارند. استبداد تا حدی پیش میرود ممکن است به جاهل حامی خودش هم صدمه بزند. در واقع استبداد متکی بر ارتجاع و واپسگرایی، روشنفکران، آزاداندیشان، ملیگرایان، عدالت طلبان را سرکوب میکند. در زمان سابق هم ما جامعه مدنی نداشتیم آزاد اندیشان و روشنفکران ما در زندان بودند. عملا ارتباط آنها با جامعه قطع شده بود. بعد از انقلاب هم روحانیت با تکیه بر اقشار ناآگاه جامعه وزنه سمت خود را سنگینتر کردند.
“بهمن بامداد” در ادامه گفت: آنها که میگویند قشر روشنفکر و پیشرو جامعه در سال ۵۷ با خمینی همراه شدند، دروغ محض است. اکثریت آنها هیچوقت در صف ارتجاع و جنایتکار حاکم قرار نگرفتند. ما جنبش کردستان را داشتیم که حتی در رفراندوم جمهوری اسلامی شرکت نکردند. به همین خاطر خمینی دستور جهاد علیه کردستان، ترکمن صحرا و سرکوب دانشگاه و مراکز تجمع روشنگری و مبارزه برای عدالت و آزادیخواهی را صادر کرده است.