در ۲۸ مرداد ۵۸ ولی فقیه فتوای جهاد را علیه مردم کردستان صادر کرد، درپی صدور این فتوای جنایتکارانه دست نشاندگان ولی فقیه اوامر ولی نعمت خود را اجرا کردند تا میزان سر سپردگی خود به رهبر را نشان دهند و بلافاصله جوخه های اعدام را در شهرهای کرمانشاه، سنندج، پاوه، مهاباد، سقز و مریوان برپاکردند تا کینه خود را به مردم کردستان نشان دهند. زیرا خمینی و ایادیش کە کردستان را بزرگترین مانع بر سر تحمیل تسلط ایدئولوژی و اهداف خود بر کشور می پنداشتند تلاش کردند تا با اعدام وارعاب تسلط خودرا برکشور بگسترانند.
در روز ۱۱ شهریورسال ۵۸ ملاحسنی مرتجع که به ضد کمونیست بودن خود افتخار میکرد و نسبت به کردها وپیروان مذهب تسنن کینه میورزید پس از فاجعه آفرینی در نقده باتفاق معبودی کارمند ساواک دررژیم پیشین که ریاست کمیته نقده را بعهده داشت به روستای قارنا در نزدیک نقده حمله کردند و تمامی ساکنین حاضر در روستا را از کودک تا کهنسال بطرز وحشیانەای از دم تیغ گذراندند.
این بار این سپاه خونخوار مغول نبود که ملت ما را از دم تیغ گذراند بلکه این سپاهیان خونریز اسلام بودند که مردم زحمتکش و بی دفاع قارنا را قتل عام کردند. ملای روستا قران در دست به استقبال سپاهیان رفت و از آنان امان خواست که خود اولین نفری بود که بقتل رسید.
در این شبیخون ۶۸ نفر ازساکنین روستا قتل عام شدند. چند روز بعد از این جنایات در روستاهای” قلاتان ” و” ایندر قاش” نیز تکرار شد ودهها انسان زحمتکش دیگر قربانی جاه طلبی و خونخواری خمینی شدند.
زندگی مردم کردستان در ۴۴ سال گذشته با اعدام و زندان و شکنجه و تبعید عجین شده است، با این همە مردم کردستان همچنان درعرصه های گوناکوگون به مبارزات آزادیخواهانه وعدالت جویانه خود ادامه می دهند.