یداله بلدی: روز دوازدهم تیرماه، یکی از مشهورترین گنده لاتهای ایران، به نام “وحید مرادی” ملقب به “عقاب ایران”، در زندان توسط یکی از زندانیان که به جرم قتل زندانی شده بود، به قتل رسید. “وحید مرادی” که بیشتر اعضای بدن و حتی صورتش، خالکوبی و جای چاقو بود، دارای نوچهها و طرفداران و دشمنان زیادی درمیان لاتها بود.
وحید مرادی، روز ۲۷ خرداد یک روز پس از آزادی از زندان، دوست صمیمی خود را در منزل دوستش با ضربات چاقو به قتل رساند و دو نفر دیگر را مجروح کرد و انگیزه قتل را توهین ناموسی، از جانب دوستش بیان کرده بود و روز بعد در حین فرار در مرز دستگیر شد. در مراسم تشییع جنازه وحید مرادی، بیش از یکصدهزار نفر شرکت کردهبودند، حضور این جمعیت انبوه نسبتا جوان، با پیراهنهای سیاه و بدنهای خالکوبی شده، نشانگر رشد لمپنیسم و انحطاط اخلاقی در بخشی از نسل جوان ماست که آینده خطرناکی را برای این نسل و جامعه ما در پی خواهد داشت.
پدیده لات بازی و چاقو کشی از زمان قاجار تاکنون، حضور چشمگیری در جامعه داشته است، در دوران قاجار قدارهبندی و قمه کشی در میان لاتها مرسوم بود، اما در دوران رضا شاه یکی از لاتهای معروف تهران به نام “نجف حمال” چاقوی ضامن دار را ابداع کرد، که پس از آن چاقوی ضامن دار به حربه اصلی لاتها تبدیل شد. در اوایل انقلاب، که روحیه انقلابی بر جامعه حاکم بود، لمپنیسم زمینه مساعدی برای رشد نداشت، اما با توجه به نحوه برخورد خشونت آمیز حاکمیت با مردم مانند اعدام و شلاق زدن در ملا عام و فروریزی، برخی از ارزشهای اخلاقی، میزان لاتها افزایش یافت و در هر کوی و برزن در محلههای متوسط نشین و فقیرنشین لاتها نفس میطلبند، بر طبق آمار پزشکی قانونی، روزانه حدود ۲۰۰۰ دعوا و درگیری منجر به ضرب و جرح روی میدهد که در ۲۰ درصد این دعواها اسلحه سرد یعنی چاقو، قمه، تیغ موکت بری و حتی شمشیر به کار میرود و بر طبق همین آمار از سال ۸۰ تاکنون ۱۵۰۰۰ هزار نفر بر اثر اصابت چاقو به قتل رسیدهاند. شرایط نبودن امنیت در جامعه موجب شده که حتی بعضی زنان نیز برای دفاع در برابر حمله احتمالی، ناچارند با خود چاقو حمل کنند.
عوامل افزایش لات ها و چاقوکش ها:
الف: فقر فرهنگی و فقر مالی: برخی از جوانان بیکار و فقیر و ناآگاه که دارای زمینه های شرارت و زورگویی هستند و در محلههای لات خیز زندگی میکنند برای تامین هزینه زندگی و کسب شهرت وارد عرصه لاتها میشوند، لاتها دارای سلسله مراتبی هستند که عبارتند از نوچه، لات وگنده لات، طی این مراحل، به میزان توانایی جسمی و تعداد دعواها و نترس بودن آنان در درگیریها و تعداد زندانی شدن، میزان خالکوبیها و داشتن جای چاقو دربدن دارد، لاتها معمولا از راه فروش مواد مخدر یا باجگیری، امرار معاش میکنند.
ب: تبلیغات در رسانههای گروهی: تاکنون چندین جلد کتاب درباره زندگی لاتها منتشر شده و از کسانی که بارها به جرم شرارت وچاقوکشی زندانی شدهاند، با عناوین مردمی وجوانمرد نام میبرد. تاکنون چندین بار تلویزیون جمهوری اسلامی از “امین فرزانه” یکی از گنده لاتهای تهران برای مصاحبه دعوت کرده است. “امین فرزانه” در این برنامه ها به شرح لات بازیهای خود میپردازد و در واقع به این قشر مشروعیت میبخشد.
نکاتی چند پیرامون پدیده لاتها و چاقوکشی:
به علت نهادینه شدن خشونت در جامعه، چاقو کشی از انحصار لاتها به در آمده و برخی از مردم را که دارای خصلتهای لمپنی نیستند نیز در گرفته است. زنان که خود یکی از قربانیان اصلی چاقو کشی هستند.
در این سالها دهها زن، همسرانشان را به علت اختلافات شدید و یا تجاوز به فرزندان، با چاقو به قتل رساندهاند. به عنوان مثال میتوان از “ریحانه جباری” نام برد که به خاطر دفاع از خود و مصون ماندن از تجاوز، یک مرد بسیجی را با چاقو از پای در آورد، مدارس که باید جایگاه آموزش و پروش باشد، در این سالها چندین قتل در مدارس به وسیله دانشآموزان، با چاقو روی داده است.
در گذشته چاقو کشی منحصر به لاتهای جوان و میانسال بود، اما اینک نوجوانان نیز در دعواها مرتکب چاقوکشی میشوند، که بعضی نیز منجر به قتل شده است، دهها نوجوان زیر ۱۸ سال به جرم قتل اکنون در زندان و در انتظار حکم اعدام هستند، قاتل “روح اله داداشی” قهرمان پرورش اندام ایران که با چاقو کشته شد، یک نوجوان ۱۷ ساله بود که اعدام گردید.
در گذشته چاقوکشی در هر مکانی روی نمیداد، اما اینک در فضای خشونتزای کنونی چاقوکشی مرزها را در نوردیده، تاکنون چندین بار چاقوکشی درحین مسابقات فوتبال و کشتی در استادیومها و سالنهای ورزش روی داده است، همچنین بیمارستانها نیز از چاقوکشی مصون نمانده، در بیمارستانهای قم و اردبیل، دو نفر در برابر چشم بیماران، بر اثر چاقوکشی به قتل رسیدند و چندین نفر نیز مجروح شدند.
در اغلب محلههای متوسط نشین و فقیر نشین، انواع ابزار دعوا، مانند گرز و چاقو، پنجه بکس و حتی شمشیر، درملا عام به فروش میرسد. این نوع ابزار هیچ کدام کاربردی جز برای دعوا و درگیری ندارند و نیروی انتظامی نیز، هیچ نظارتی بر فروش این ابزارها ندارد.
ویژگی که در همه لاتها وجود دارد، کرنش در برابر فرادستان و زورگویی به فرودستان، بهویژه زنان است، به عنوان نمونه میتوان به ویدیویی اشاره کرد که در آن یکی از لاتها بهنام “اسد اوباش” درحال کتک زدن یک زن دیده میشود که به زور میخواهد او را مورد تجاوز قرار دهد، اما زن با گریه و التماس، حاضر به پذیرش نیست، در دنباله همین فیلم اسد اوباش را در پاسگاه نیروی انتظامی درحال گریه و التماس و ابراز پشیمانی نشان میدهد.
لاتها همواره با حاکمیت به خاطر منافع و با روحانیت به خاطر باورهای مذهبی پیوند داشتهاند، از اینرو همواره در همکاری با ارتجاع و در تقابل با مردم نقش ویرانگری داشتهاند و به مزدوری رژیمها در آمده اند. استفاده روحانی مرتجع “شیخ فضل الله نوری” از قمه کشها و قداره بندان در تقابل با مشروطه خواهان وهمچنین نقش مخرب لاتها در کودتای ۲۸ امرداد و آزار و اذیت دستگیرشدگان در زندان کهریزک، توسط اراذل و اوباش از کارنامههای ننگین این قشر در تحولات سیاسی کشور ماست.
درجریان کارزار انتخابات ریاست جمهوری، عدهای از لاتها با کلاه مخملی وکت وشلوار مشکی به طور دسته جمعی به نفع کاندیداها حضور داشتند، این امر نشانه ورشکستکی رژیم است، که ازاین قشر سربار جامعه برای تبلیغات انتخاباتی سود میجوید. جاهلها با نوچه هایشا ن همواره پای ثابت مراسم سوگواری هستند و اغلب درصف مقدم دستههای عزاداری حرکت میکنند وخود را خادمالحسین میخوانند.
یکی از بحرانهای بسیار خطرناک جامعه که حاکمیت به نفع خود از آن سود میبرد، پدیده لمپنیسم است که تاثیرات ویرانگری برجامعه و برخی جوانان بر جای میگذارد، این خیل عظیم اراذل و اوباش که پیامد و نتیجه عملکرد مخرب جمهوری اسلامی است، در برآمد خیزشهای مردمی نقش سرکوبگرانهای خواهند داشت، چنان که سردار همدانی یکی از سران سپاه، به بسیج و سازماندهی لاتها در برابر تظاهرات مردمی، اعتراف کرد و چنان که عکسها و ویدیوها دیده شده لاتها را، در روزهای اوج تظاهرات قمه به دست و هفتتیر به کمر در حال سرکوب نشان میدادند و در خیزش دیماه گذشته* زندانیان قاتل و چاقوکش را از زندان دیزلآباد کرمانشاه برای سرکوب مردم، به خیابانها گسیل داشتند و اینان نیز با بیرحمی مردم را مورد ضرب وشتم قرار میدادند.
با توجه به کارنامه رژیم در ایجاد نابهنجاریها، رشد لمپنیسم همچنان تداوم خواهد داشت.
«یداله بلدی»
اشاره: مسوولیت محتوای نوشتارها و مقالههای ارسالی، بر عهده نویسنده است و گذار (سامانه دموکراسی و داد)، دیدگاهها و آرای مطرح شده در محتوای مطالب را ارزشگذاری نمیکند. هدف این سامانه مهیا کردن تریبونی آزاد برای بیان آرا و دیدگاههای مختلف در راستای گذار از استبداد اسلامی به دموکراسی است.