آتنا (فاطمه) دائمی خشکنودهانی، فعال مدنی محبوس در بند زنان زندان اوین نامهای با توجه به وقوع سیل و جاری شدن سیلاب در ایران نوشتهاست.
آتنا دائمی، کنشگر مدنی محبوس در زندان اوین نامهای با توجه به وقوع سیلهای اخیر خطاب به مردم و مقامات مسئول نوشته و میگوید: «شاید اگر به لبنان و فلسطین و سوریه و یمن پناهنده میشدیم، بیشتر از ثروتهای ایرانمان بهرهمند میشدیم!»
آتنا در بخشی از نامهاش مینویسد: «زخمهای زلزله بم و آذربایجان هنوز تازهاند و زلزله سر پل ذهاب که پس از یکسال هنوز مردم، چادر و کانکسنشین هستند که همانها نیز امسال به زیر آب رفت! سالهاست که زمزمه زلزله تهران پیچیده است، اما هنوز هیچ تدبیری اندیشیده نشده که امیدی به خسارات جانی و مالی کمتر باشد! هنوز هیچ راه حلی برای طوفانهای شن و گرد و غبار عملی نشده، فقط شعار شعار شعار!»
مردم مناطق مختلف ایران از روزهای پایانی سال ۹۷ تاکنون درگیر سیلاباند.
در روزهای اخیر رسانههای ایران گزارش دادند که ۲۳ استان در کشور درگیر بارندگیهای شدید شدند و شش استان ایلام، کرمانشاه، لرستان، خوزستان، چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد در شرایط اضطراری قرار گرفتند.
این در حالیاست که در بسیاری مناطق، مردم از عدم امدادرسانی به موقع نیروهای دولتی ناراضیاند.
متن کامل نامه این فعال مدنی از زندان اوین را بخوانید:
“سال ۱۳۹۸ را با سیل و کشته شدن مردم عزیزمان آغاز کردیم! در ابتدا باید بدانیم که این سیل بلایی بود انسانی و نه طبیعی! انسانی از آن رو که کسانی پر مدعا چهل سال است که حکومت را در دست گرفته اند و هنوز نتوانسته اند حداقلی ها را تامین کنند. جنگ ایران و عراق سی سال پیش تمام شد، اما هنوز شهرهای جنگزده، رنگ آبادانی ندیدهاند و هنوز زخمهای آنها التیام نیافته است. زلزله رودبار آمد و رفت و چه خسارتهایی به مردم و شهر وارد شد، ولی هنوز آثارش پابرجاست!
زخمهای زلزله بم و آذربایجان هنوز تازهاند، و زلزله سر پل ذهاب که پس از یک سال هنوز مردم چادر و کانکس نشین هستند که همانها نیز امسال به زیر آب رفت!! سال هاست که زمزمه زلزله تهران پیچیده است، اما هنوز هیچ تدبیری اندیشیده نشده که امیدی به خسارات جانی و مالی کمتر باشد! هنوز هیچ راه حلی برای طوفانهای شن و گرد و غبار عملی نشده، فقط شعار شعار شعار!
میگویند امنیت داریم و به خاطر این امنیت باید دست مسئولین را ببوسیم!!! کدام امنیت؟! حکومتی که حتی توان مدیریت سیل و زلزله را ندارد، از کدام امنیت دم میزند؟ خانههای مردم در برابر حتی باران امن نیست. بارانها تبدیل به سیل میشود، حتی توان ذخیره آب را به طور صحیح ندارند و دو ماه دیگر باز میگویند آب نیست!
امنیت چیست؟ امنیت از نظر مشتی عاشق جنگ و خون چه معنایی دارد و از نظر مردم چه معنایی؟ آیا امنیت این است که مسئولین میلیاردها دلار خرج ساخت موشک و سلاح برای کشورهای خاورمیانه کنند و مردم عزیز و سیلزده ما پیاز را کیلویی ۱۴ هزار تومان خریداری کنند؟!!
امنیت این است که بایستیم و نظاره کنیم خانههایی را که ایستاده در آب میافتند؟ به راستی امنیت چیست؟!
که عراق و سوریه با ثروت مردم ایران “بازسازی” شوند و چهل سال است که نمیخواهند خساراتی که از سر بیکفایتی به مردم تحمیل کرده اند بپردازند؟!
کشور ما با کشوری که اکنون در جنگ است چه تفاوتی دارد؟! از کدام امنیت بلوف میزنند؟!
امنیت شغلی؟! مگر نه اینکه هم اکنون در هر سازمان و اداره ای صحبت از تعدیل نیروست؟ مگر نه اینکه میلیونها جوان ایران هنوز بیکارند؟
امنیت اقتصادی؟! مگر نه اینکه قیمت ها لحظه ای بالا میروند و قدرت خرید مردم برای حتی اقلام ضروری از دست رفته است و در زیر خط فقر در حال له شدن هستند و هر روز شاهد خیانت ها و اختلاس های آقاها و آقازادههایشان هستند، با ارقامی چنان غیر قابل باور و غیر قابل دسترس که چون در مغزمان نمیگنجد ساده از کنارش میگذریم!!
آمار اعدامها و تعداد زندانیان سیاسی هم که خود گویای کذب بودن امنیت اجتماعی است!
چه پولهای کلانی که خرج ساخت سد کردند و برای سد دریاچهها و رودخانه ها را خشک و نابود کردند، شهرهایی با خاک یکسان شد و شهرهایی شوره زار!
چه پول هایی که در این میان دزدیده و خورده شد و سدهایی غیراستاندارد علم شدند و حال شده اند بلای جان مردم و زندگیشان!! چه کسی پاسخگوست؟!
شاید تنها معنای امنیت این است که عدهای ظالم بی آنکه کسی مزاحم آنها بشود کیلومترها زیر کارخانه های یخچال و تلویزیون سازی، موشک میسازند و به چین و سوریه و یمن و حزب اله چه بسا رایگان میدهند و آتش جنگ را در کشورهای دیگر روشن نگه میدارند و باعث تحریمهای بیشتر و بیشتر و فلج شدن زندگی مردم ایران شدهاند و همه این ها با همان پول هایی انجام میشود که میبایست خرج پیشرفت و آبادانی و حداقل ایمنی زیرساختهای کشور عزیزمان میشد!
شاید اگر به لبنان و فلسطین و سوریه و یمن پناهنده میشدیم، بیشتر از ثروتهای ایرانمان بهره مند میشدیم!
آری شاید منظورشان از امنیت کذایی که میگویند این باشد!
مردم عزیز کشورم زیر آب دست و پا میزنند و نظارهگر با آب رفتن زندگیشان هستند، آن وقت عدهای مالهکش میگویند در کشورهای دیگر نیز سیل و زلزله میآید!
آری می آید، سیل و زلزله و سونامی و حتی بمب اتم میآید، اما در آن کشورها عدهای ریاکار منفعت طلب بر سر کار نیستند که فقط شعار دهند تا رای جمع کنند!!
در برابر چنین اتفاقاتی به جای قیاس خود با دیگر کشورها و توجیه بی کفایتی خود، به دنبال راه چاره هستند و وقتی میبینند که لایق اعتماد مردمشان نیستند، عذر خواهی میکنند و از کار کناره میگیرند!
درمان زخمهای مردمانشان نیز طولی نمیکشد، کمکهای مردمی را به جیب نمیزنند، اقلام مورد نیازی که از دیگر کشورها رسیده در بازار سیاه نمیفروشند و اخبار حقیقی را از مردمشان پنهان نمیکنند و…
منطق این نان به نرخ روز خورها که هیچ جز نمک بر زخم مردم پاشیدن نمیدانند این است که دزد شویم چون همسایه دزد است!!!
هموطنان صبورم، مردم شریف در تمامی مناطق سیل زده خصوصا خوزستان و کرمانشاه و لرستان که سالهاست از هیچ بلا و مصیبت انسانی در امان نبودهاید، از من اسیر و زندانی، هیچ جز شرم و تسلیت، همراهی و آگاهی بر نمی آید!
کاسه صبرمان چون سدهایشان لبریز شده! باشد که با آگاهی، همراه یکدیگر باشیم و ریشه ظلم را بسوزانیم تا چنین دردناک سالهامان از پس یکدیگر نگذرد و مجبور به تسلیت گوییهای مکرر نباشیم!
آتنا دائمی-زندان اوین -فروردین ۹۸”
مسئولان زندان اوین در آخرین اقدام روز یکشنبه ۱۸ فروردینماه ۱۳۹۸، از ملاقات آتنا دائمی با خانوادهاش جلوگیری کردند. پیشتر گفته شدهبود که این محرومیت از ملاقات با دستور رییس زندان آقای چهارمحالی صادر شده و پیگیریهای نزدیکان خانم دائمی برای اطلاع از دلیل آن نتیجهای در پی نداشت.
منبع مطلعی در این خصوص گفتهبود: «خانواده آتنا قصد داشتند که به مناسبت تولد آتنا و نوروز او را در زندان اوین ملاقات کنند، اما در سالن ملاقات به آنها گفته شد که آتنا ممنوعالملاقات است».
آتنا دائمی متولد هفتم فروردین ۱۳۶۷ زاده تهران به دلیل دفاع از حقوق زنان و کودکان ۲۹ مهرماه ۱۳۹۳ بازداشت شد و ۸۶ روز در سلول انفرادی بند دو الف تحت بازجویی بهسر برد. وی در تاریخ ۲۸ دیماه ۱۳۹۳ پس از پایان بازجوییها به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
او روز دوشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ و پس از ۱۶ ماه بازداشت موقت با سپردن وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد و پس از صدور حکم از سوی دادگاه تجدیدنظر، در آذر ۹۵ با هجوم ماموران امنیتی به منزل پدریاش، مجددا بازداشت شد.
او به دلیل فعالیتهایش با اتهامات زیادی مواجه شد، فعالیتهایی از قبیل شرکت در تجمع در دفاع و حمایت از کودکان کوبانی و شنگال و حضور در تجمعاتی علیه احکام اعدام مانند تجمع اعتراضی برای اعدام ریحانه جباری و مخالفت با صدور احکام اعدام و حتی برگزاری کلاسهای آموزشی نقاشی یا نمایشگاههای نقاشی برای کودکان کار و خیابان، نیز جزو فعالیتهای او به شمار میرفت. کارهایی که جرم تلقی شدند.
اتهامات این فعال مدنی، “اجتماع و تبانی بر ضد نظام برای تجمع کوبانی و تجمعاتی برای اعدام مانند تجمع اعتراضی برای اعدام ریحانه جباری و…”، “تبلیغ علیه نظام”، “مخالفت با حجاب اجباری” و “مخالفت با اعدام”، “اختفای ادله جرم برای رهایی متهم علی نوری” عنوان شدهبود.
یکی دیگر از اتهامات خانم دائمی “توهین به رهبری و مقدسات به دلیل گوش دادن به آهنگهای شاهین نجفی”، و به دلیل علاقه شخصیاش به ترانههای شاهین نجفی، بود که در بخشی از اتهامات انتصابی از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی «مقیسه» به وی ابلاغ شدهبود.
آتنا دائمی همینطور در فیسبوک خود مطالبی انتقادی مینوشت. صفحه فیسبوک او بعدتر توسط نهادهای امنیتی با یافتن رمز عبور مسدود شد.
این زندانی پس از چندین بار به تعویق افتادن جلسه دادگاه نهایتا در تاریخ ٢٣ اسفندماه ٩٣، در دادگاهی به ریاست قاضی مقیسه، قاضی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران با حضور وکیل خود و دیگر متهمین این پرونده مورد محاکمه قرار گرفت. وی به دلیل فعالیت های مدنی مسالمت آمیز، به اتهام «تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، توهین به رهبری، توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی و اختفای ادله جرم» به ۱۴ سال زندان محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدید نظر و با اعمال ماده ۱۳۴ به ۵ سال حبس کاهش یافت.
منبع: «کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی»