«علیرضا لاچین»: همه مردم ایران از حاکمیت تروریستی جمهوری اسلامی بالاترین ضربههای روحی ممکن را دیدهاند ومورد بالاترین حملههای ذهنی نیز قرار گرفتهاند و اگر که شاهد آن نبودهاید و نیستید در خیابانهای کشور ما نگاه کنید ، خون را در۴۰ سال گذشته خواهید دید.
اینان، آنان هستند که به حکم خود سینه و قلبها و سر و گردن را به آتش گلوله گرفتهاند و چه بسیار خبرهایی که مردم این کشور از مرگ عزیزی به عزیز دیگری میدهند و با کشته شدن فردی بیگناه ، شنونده خبر را هزاران بار میکشند آری در کشور من که تحت اشغال بیگانه است غوغاست و کشتارغوغا میکند .
جایی بسیار تعجب است که ۳۰ سال است این حاکمیت تروریستی را سازمان و نهادهای بین المللی پذیرفتند و پرچم آن را قبول کردند و آن پارچه ننگین در بین پرچمهای خود قرار دادند حتی در سازمان ملل متحد نسیمهای خنک و آرام پرچم این جلادان را به رقص در میآورد اما این پرچم مردم ایران نبوده و نیست.
در ۳۰سال گذشته، پول نقد نفت و گاز وسرمایههای ملی دیگر به جای آنکه صرف توسعه و آبادانی کشور ایران شود و به دست مردم برسد، آن ثروت عظیم ملی را صرف تقویت حاکمیت تروریستی خود در داخل و خارج کردهاند وسهمی از بیشترین مقدار این پول مقصدش نامعلوم است.
زندان رفتن در کشور من برای انسانهای فرهیخته افتخار و اگر آزاد شوند باعث خوشحالیست . سوال شخص خود من این است که چرا به حاکمیت تروریستی جمهوری اسلامی یا همان داعش در ایران هیچ توجهی نشد و نمیشود و حتی زمینه رشد را هم برای آن فراهم شده است و میتوان گفت که شاید فریبی بزرگ است یا خواهد بود.
اگرماهیت تروریستی و ابلیس گونه این حاکمیت برایتان آشکار نبوده است به رفتار غیرانسانی او با مردم ایران در طول این چهل دقت کنید در این حاکمیت به حکم فردی که در دادگاه های آن نشسته است و قاضی خطاب میشود به وسیله فردی که پزشک خوانده میشود چشم کور شده است دست ها قطع شده است.
به اعدام ها وتیرباران ها فجایع وحشتناک بعد از انقلاب و همینطور تعداد کشتار روزانه در سالهای اخیر و اعتیاد و فقر و بدبختی و تجاوز و آوارگی چهار نسل دقت کنید. آری کسانی که یا نهادها و سازمانهای بین المللی که برای آزادی ایران تلاش میکنند بدانند که مردم در این کشور برای رسیدن به آزادی خون را در خیابان ها دادن و سهم خود را در چوبه اعدام و زیر رگبار گلوله های سرخ و داغ و با فرسایش عمر چند ساله در زندان و حتی با تجاوز به آنها پرداخت کردند.
باری آنچه بر مخاطب آشکار میشود نمایش و تئاتر است که جمهوری اسلامی اعلامیه جهانی حقوق بشر پذیرفته و امضا کرده اما تمام موارد ۳۰ ماده ای آن را صریحا نقض کرده است. حاکمیت جمهوری اسلامی همان طوری که مردم سرزمین پارس را به خاک و خون کشیده است جهان را هم به خاک و خون خواهد کشید .
به امید آزادی ایران بزرگ
علیرضا لاچین
اشاره: مسوولیت محتوای نوشتارها و مقالههای ارسالی، بر عهده نویسنده است و گذار (سامانه دموکراسی و داد)، دیدگاهها و آرای مطرح شده در محتوای مطالب را ارزشگذاری نمیکند. هدف این سامانه مهیا کردن تریبونی آزاد برای بیان آرا و دیدگاههای مختلف در راستای گذار از حاکمیت اسلامیبه دموکراسی است.
بسیار زیبا .
یک واقعیت تلخ که سالهاست گریبانگیر مردم ایران عزیز شده است
مردمی که پدرانی داشتند و دارند که صحبت های یک آخوند بی ادب را باور کردند
مردمی که به راحتی فریب آیت ا… خمینی را خوردند و خود، سبب عوض شدن حکومت و عوض شدن همه خوبیهای ایران به بی اعتباری امروز ایران و ایرانی شدند.
پدرانی که با خود اندیشه ای نکردند که شخصی با سواد ، با علم روز دنیا که در جهت آبادانی ایران قدمهای محکمی برداشته است را با آخوندی فرومایه نباید عوض کرد.،
که دروغ سرمشق هر روز اوست