سه تن از اعضای کانون نویسندگان ایران مجموعا به ۱۸ سال حبس محکوم شدند، بر اساس این حکم، رضا خندان (مهابادی)، بکتاش آبتین و کیوان باژن هر یک به شش سال زندان محکوم شدهاند، کانون نویسندگان ایران در محکومیت صدور این حکم بیانیهای صادر کرده است.
به گزارش گذار، شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران با ریاست قاضی «مقیسه»، هر کدام از سه عضو کانون نویسندگان ایران، «رضا خندان (مهابادی)»، «کیوان باژن» و «بکتاش آبتین»، را با اتهام “تبلیغ علیه نظام” به یکسال و با اتهام “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور” به ۵ سال زندان محکوم کرد. این رای روز چهارشنبه ۲۵ اردیبهشت ۹۸ به «ناصر زرافشان» و «راضیه زیدی» وکلای مدافع این سه عضو کانون ابلاغ شدهاست.
کانون نویسندگان ایران در همین خصوص بیانیهای منتشر کرده است.
متن کامل بیانیهی کانون نویسندگان ایران در محکومیت صدور حکم ۱۸ سال زندان برای سه نویسنده را بخوانید:
«به دنبال محاکمهی سه عضو کانون نویسندگان ایران در هفتم و هشتم اردیبهشت سال جاری روز گذشته، بیستوپنجم اردیبهشت، رای شعبهی ۲۸ دادگاه انقلاب به وکلای پرونده ابلاغ شد. بنا به این ابلاغیه رضا خندان (مهابادی)، بکتاش آبتین و کیوان باژن هر یک به شش سال زندان محکوم شدهاند: یک سال برای اتهام “تبلیغ علیه نظام” و پنج سال برای اتهام “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور”. نامربوطتر و سستبنیانتر از این اتهامها “دلایل” و “مستندات” آنهاست.
به سه نویسنده مجموعا ۱۸ سال حکم زندان دادهاند که چرا عضو کانون نویسندگان ایران شدهاید؛ چرا نشریهی داخلی یک تشکل فرهنگی را منتشر کردهاید؛ چرا اسناد و مدارک فعالیتهای پنجاه سالهی کانون را در کتابی گرد آوردهاید؛ چرا بر مزار احمد شاملو و محمد مختاری و جعفر پوینده رفتهاید؛ چرا پای بیانیههای دفاع از آزادی بیان نویسندگان و هنرمندان و مخالفت با اعدام و سانسور امضا گذاشتهاید!
این کدام “امنیت کشور” است که انتشار نشریه و بیانیهی اعتراضی اقدام علیه آن محسوب میشود؟ امنیت چه کسانی با عضویت در کانون و رفتن بر مزار شاعران و نویسندگان به خطر میافتد؟ هر دادگاهی که حتی با اندکی عدالت و استقلال همراه باشد و ذرهای حق انسان در آن رعایت شود نیز این نوع “مستندات” را نه ادلهی جرم بلکه بهانهی پروندهسازی تلقی میکند.
در حقیقت آنچه در پرونده و دادگاه سه عضو کانون مبنای اتهام و صدور حکم قرار گرفته است چیزی جز گام نهادن در راه آزادی بیان و مخالفت با سانسور نیست و درست به همین سبب آنها محاکمه و محکوم به تحمل حبس شدهاند؛ اما این فقط محاکمه و محکومیت سه نویسنده نیست، تنها محاکمهی کانون نویسندگان ایران نیست.
محکومیت همهی نویسندگان و کسانی است که میخواهند از حق آزادی بیان برخوردار باشند. به این گونه محاکمهها و حکمهایی که در چند دههی اخیر برای پراکندن رعب و وحشت و سرکوب آزادی بیان به وفوردر جریان بوده است، باید پایان داده شود.
کانون نویسندگان ایران پروندهسازی و صدورحکمهای سرکوبگرانه بر ضد رضا خندان (مهابادی)، بکتاش آبتین و کیوان باژن را محکوم میکند و خواهان لغو بیقید و شرط این حکمها و مختومه کردن پرونده است. همچنین از همهی نویسندگان و انسانهای مدافع آزادی بیان میخواهد تا از هر راه ممکن به دفاع از این سه نویسنده بپردازند.»
کانون نویسندگان ایران-۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۸
پیشتر نیز انجمن جهانی قلم نسبت به احتمال صدور حکمی سنگین برای این سه عضو کانون هشدار داده و بیانیهای نیز در این خصوص منتشر کردهبود.
انجمن جهانی قلم محاکمه اعضای کانون نویسندگان ایران را محکوم کرد
روز جمعه ۱۳ اردیبهشت ۹۸ انجمن جهانی قلم (Pen Intenational) در بیانیهای از برگزاری دادگاه سه عضو کانون نویسندگان ایران به قصد “فشار مقامات جمهوری اسلامی برای سانسور هنر و ادبیات در ایران”، خبر داده و نوشتهبود: «با برگزاری این دادگاه ممکن است اعضای کانون با محکومیت سنگینی مواجه شوند».
روز شنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ دادگاه بکتاش آبتین و روز یکشنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ جلسه رسیدگی به اتهامات رضا خندان (مهابادی) و کیوان باژن در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران با ریاست قاضی مقیسه به صورت جداگانه برگزار شدهبود.
در این جلسات دادگاه وکلای مدافع ناصر زرافشان و خانم راضیه زیدی، نیز حضور داشتند و دفاعیات خود را ارائه کردند و متهمان در انتهای جلسه اتهامات خود مبنی بر “تبلیغ علیه نظام” و “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی” را نپذیرفتند.
پیشتر یک منبع مطلع روند دادگاه را بد توصیف کرده و گفته بود: «در طول جلسه دادگاه، قاضی مدام حرف متهم و وکیل را قطع میکرد»
رضا خندان (مهابادی) کیوان باژن و بکتاش آبتین از اعضای کانون نویسندگان ایران هستند.
پیشتر، در روز دوم بهمن سال جاری، دادگاه این سه عضو کانون تشکیل شدهبود، اما متهمان به این دلیل که دادگاه وکالت وکلایشان، ناصر زرافشان و راضیه زیدی، را ثبت نکرده بود، حاضر به دفاع از خود نشدند. در واکنش، رییس دادگاه قرار کفالت صدمیلیونی هریک را به وثیقهی یک میلیارد تومانی افزایش داد. آنها تا تامین وثیقه که یک هفته طول کشید، در زندان اوین بازداشت بودند.
رضا خندان(مهابادی) و بکتاش آبتین از اعضای هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران هستند. کیوان باژن نیز در دورهی قبل عضو هیئت دبیران بود. پروندهی آنها با شکایت وزارت اطلاعات و به اتهامهای “تبلیغ علیه نظام” و “انتشار نشریه غیر قانونی” در سال ۱۳۹۴ گشوده شد. این سه نویسنده بارها در ساختمان مرکزی وزارت اطلاعات پیرامون فعالیتشان در کانون بازجویی شدند و سرانجام در مرداد سال جاری بازپرس شعبهی هفت دادسرای اوین ایشان را احضار و اتهام “تبلیغ علیه نظام” را به آنها تفهیم کرد. با تامین قرار صادر شده که کفالت پنجاه میلیون تومانی بود هر سه آزاد شدند؛ ولی دو ماه بعد مجددا بازپرس پرونده آنها را احضار کرد. این بار سه اتهام به آنها منتسب شد: “تبلیغ علیه نظام”، “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی” و “تشویق بانوان کشور به فساد و فحشا”. میزان قرار کفالت نیز به یکصد میلیون تومان برای هر یک افزایش یافت که با تامین آن تا برگزاری دادگاه آزاد شدند؛ اما در کیفرخواستی که در دادگاه روز دوم بهمن قرائت شد اتهام سوم برداشته شده بود.
مصداق این اتهامها بنا بر کیفرخواست، کتاب “پنجاه سال کانون نویسندگان ایران” است که در چهار جلد تدوین شده و مربوط به فعالیتهای کانون طی پنجاه سال تاسیس آن است. این کتاب انتشار عام نداشت و سی دوره برای اعضا چاپ شده بود. در خرداد ماه ۹۷ ماموران وزارت اطلاعات همهی نسخهها را زمانی که قرار بود به یکی از اعضای کانون تحویل شود، توقیف کردند و با خود بردند.
کانون نویسندگان ایران در اردیبهشتماه سال ۱۳۴۷ از جمله با هدف مبارزه با سانسور اعلام موجودیت کرد. اعضای این کانون در برهههای مختلفی از تاریخ ایران، چه در دوران پهلوی و چه در زمان جمهوری اسلامی و بهویژه در دهههای ۶۰ و ۷۰ با سرکوب و اعدام و قتل روبرو بودهاند.
محمدجعفر پوینده و محمد مختاری که در قتلهای زنجیرهای وزارت اطلاعات در دهه ۷۰ جان خود را از دست دادند از اعضای این کانون بودند. اعضای این کانون را نویسندگان، مترجمان و ویراستاران تشکیل میدهند. از جمله اعضای نامآشنای کانون میتوان به سیمین دانشور، نادر ابراهیمی، بهرام بیضایی، داریوش آشوری، محمدعلی سپانلو، محمود اعتمادزاده (م.ا. بهآذین)، سیاوش کسرایی، اسماعیل خویی و احمد شاملو اشاره کرد.