«رسول بداقی»: سیل، زلزله، خشکسالی وسایر بلایای طبیعی درسراسر جهان پیشامدهایی هستند، که گاه آرامش بشر را به هم میریزند، خسارتهای جانی ومالی بسیار وارد می کنند.
همانطور که در نقاط گوناگون جهان دیده شده، بشر میتواند به کمک تکنولوژی میزان خسارتها را بهطور چشمگیری کاهش دهد.
اما در ایران به دلیل بیخردی حاکمان نه تنها این خسارتها کاهش داده نمیشود، بلکه عملا میزان آنرا چند برابر افزایش میدهند.
یک مثال عینی ما را قانع خواهد کرد که چگونه بیخردی حاکمان میزان خسارتها ی برآمده از بلایای طبیعی را بیش از صد درصد افزایش میدهد.
شهرداری شهرهای معمولان و پلدختر نه تنها درنقشه ی شهری خود حریم رودخانه ها را رعایت نکرده ، بلکه آب رودخانه را که در فصل تابستان کاهش پیدا می کند به گوشه ای از بستر رود خانه هدایت کرده، دیواری بتنی به قطر ۳۰ سانتی متر و بلندی ۴ متر بدون داشتن پایه مقاوم در برابر میلیونها اسب بخار قدرت سیل، بین خانهها و رودخانه کشیده، سپس وسط رودخانه را با لودر و بولدوزر صاف کرده، زیرسازی و جدول بندی کرده و به قیمت گزاف به مردم فروخته است.
مردم هم پول را با خوشحالی پرداخت کرده و درآن سالها به خیر وخوشی زندگی کرده اند.
اما طبیعت دست روی دست نگذاشت، در سال ۹۸ چنان سیلی فرستاد، که بیش از ۲۰ متر از کف رودخانه بالا آمد، دیوارهای بتنی، خانهها و هرچه بشر ساخته بود را باخود برد، بهطوریکه هرکس که از پیش، آنجا را ندیده بود، به مغزش خطور نمی کرد، که روزگاری درآنجا اثری از شهر نشینی بوده است.
بدتر از این، سیل، ساختمانها که هیچ ، چندین متر هم از کف رودخانه را نیز با خود برده بود.
آری! این چنین طبیعت انتقام بیحرمتی به خود را گرفت و صدها میلیاردها تومان خسارت مالی و جانی به بشر بی مغز وارد کرد.
سیل با همه ی قدرتش، انسانها یی را کشت،دربدر کرد، و به گل نشاند، سختی های سیل در آن سال به هرشکل که بود گذشت.
اما آنچه نگذشته است، درسی است که مابی گمان هنوز نیاموخته ایم.
چرا شهرداری، بستر رودخانه را می فروشد؟
آیا بشر ایرانی پس از ۶ هزار سال تمدن مکتوب هنوز به قدرت سیل درکنار رودخانه ها پی نبرده است؟
آیا شهرداران معمولان و پلدختر و سایر نقاط ایران از میراث تجربی و علمی بجا مانده، از دانش شرق و غرب هیچ آگاهی ندارند، و نیاموخته اند حریم رودخانه چیست؟
آیا کره ی زمین آنقدر کوچک است که نمی شود، ۵۰ واحد ساختمان را، نه در وسط رودخانه که چند کیلومتر آنطرفتر ساخت؟!
گیرم که شهردار و هم اندیشان وی مشتی سودجوی بی خرد ، بی احساس و آموزش ندیده، از سیستم حکومتی برخاسته باشند، که محور اندیشه اش توحش است ، آیا خریداری که بومی کنار رودخانه است، نمی داند، رودخانه ها روزی طغیان خواهند کرد، که این چنین جان ومالش را به حریم سیل می سپارد؟
سیلها و بلایای طبیعی می آیند تخریب می کنند و مصیبت ها فراموش می شوند، اما آنچه مصیبت بارتر از همه بلایای طبیعی است، سیلاب سود جویی ، بی خردی و نادانی ای است ، که ما همواره با خویشتن همراه خواهیم داشت، وتنها راه درمان آن آموزش است.
آموزشی که بسترساز آن بایدحکومتی دموکراتیک باشد، وحکومت دموکراتیک نیز میسر نمی شود، مگر اینکه تک تک مردم حاضر به پرداخت هزینه ی یک انقلاب آرام و بدون خونریزی باشند.
رسول بداقی