از دراویش گنابادی تا محمدعلی نجفی؛ آگاهی شاپور چگونه با متهمان برخورد می‌کند؟

محمدجواد شفیعی: حضور محمدعلی نجفی شهردار سابق تهران به‌عنوان قاتل همسر دومش در «آگاهی شاپور»، تصویر دیگری از پلیس آگاهی را پیش چشم حیرت‌زده مخاطبان پرشمار رسانه‌های اجتماعی قرار داد.

تصویری که گویا با آنچه از «آگاهی شاپور» در دهه‌های گذشته از زبان زندانیان عادی و سیاسی حکایت شده، همخوانی نداشت.

بسیاری از زندانیان سیاسی سابق با انتشار جملاتی در شبکه‌های اجتماعی از تجربه‌هایشان از حضور در آگاهی شاپور نوشتند تا بگویند آنچه در ویدئوهای حضور محمدعلی نجفی در این اداره می‌بینید آن‌چیزی نیست که یک زندانی عادی یا سیاسی در این اداره با آن مواجه می‌شود.

ریحانه جباری، زن جوانی که به جرم یک فقره قتل هفت سال پس از بازداشت اعدام شد، نوشته بود: «مردانی که اگر در جایی به جز آگاهی شاپور آنها را می‌دیدم، کوچکترین تصوری از خشونت آنها پیدا نمی‌کردم. اما به جرات می‌توانم بگویم آنها هیولاهایی بودند تیره دل که نقاب انسان بر چهره شان زده بودند.»

آگاهی شاپور که از دید زندانیان عادی و سیاسی جایی برای «بازجویی فنی و تخصصی» با «اعمال کتک و شکنجه» بود و نامش همواره برای متهمان با ترس و هراسی شدید همراه بود، با حضور یک شخصیت سیاسی معتبر در دایره قدرت و متهم به قتل، چهره دیگری به خود گرفت.

آگاهی شاپور به یک بار به «اداره‌ای عادی» بدل شد که حتی از یک متهم به قتل با چای و دست دادن و بفرمایید استقبال می‌کند؛ رفتاری که با آنچه «علی» از رفتار ماموران آگاهی شاپور به خاطر دارد و در ادامه این گزارش می‌خوانید همخوانی ندارد.

معیارهای دوگانۀ پلیس در آگاهی شاپور باعث شد تا روز چهارشنبه حسین رحیمی رئیس پلیس تهران به انتقادهای بسیاری که از این رفتار پلیس صورت گرفته است، پاسخ دهد.

حسین رحیمی در گفتگو با خبرنگاران با اشاره به اینکه رفتار پلیس همواره «رافت و رحمت توام با اقتدار» است گفت: «شما حالا این را، صحنه‌اش یا فیلمش را دیدید، سایر متهمین هم که می‌گیریم رفتارمان با آنها تقریبا همین است، هیچ فرقی نمی‌کند. حالا این را تلویزیون نشان داده و مردم دیدند. به مردم این را اعلام می‌کنیم، واقعا پلیس امروز آن رفتارهایی که شاید مثلا چندین سال (سخنش را ناتمام می‌گذارد) یا ذهنیت‌هایی که دارند راجع به پلیس اصلا اینگونه نیست. پلیس رفتارش بر مبنای قانون و بر مبنای اسلام و شرع است.»

حسین رحیمی در حالی از عدم وجود رفتارهای غیرقانونی در پلیس آگاهی صحبت می‌کند که در جریان حمله پلیس به دراویش گنابادی در خیابان گلستان هفتم گفته بود پلیس می‌توانست «با یک آر پی جی منزل مورد نظر(منزل نورعلی تابنده، قطب دراویش گنابادی) را نابود کند اما با اقتدار و درایت رفتار کرد.» وی همچنین پیش از برگزاری دادگاه خواستار اعدام فردی شده بود که سه مامور پلیس را زیر گرفته بود. محمد ثلاث چند ماه بعد به جرم زیر گرفتن ماموران انتظامی اعدام شد.

رئیس پلیس تهران در حالی به وجود «رفتارهایی که شاید مثلا چندین سال پیش در پلیس آگاهی وجود داشته» اشاره می‌کند که «علی» یکی از افرادی که در اسفند ۹۶ در گلستان هفتم دستگیر شد، در مصاحبه‌ای با یورونیوز از تداوم آن رفتارها در دوران بازداشت خود و دیگر دروایش گنابادی می‌گوید.

علی نام مستعار اوست که سحرگاه یکم اسفند ۹۶ در جریان حمله به دراویش در گلستان هفتم دستگیر و بعد از چند ماه از زندان آزاد شد.

علی می‌گوید: «سحرگاه یکم اسفندماه ۹۶ ما را که به‌شدت مجروح و زخمی بودیم از گلستان هفتم خیابان پاسداران به آگاهی شاپور منتقل کردند. من مرتب از هوش می‌رفتم و یادم است وقتی به آگاهی شاپور رسیدیم هوا هنوز روشن نشده بود. ما را به صف نشاندند. خیلی زیاد بودیم با ضرب و شتم مجدد بعد از بازداشت، پشت سرهم قرار گرفتیم. فکر نمی‌کنم با مجروحان جنگی هم اینگونه رفتار شود.»

با چه وسایلی شما را می زدند؟

علی: «با باتوم. در حالیکه وقتی متهمی بازداشت می‌شود نباید مورد آزار و اذیت قرار بگیرد. ما را با لباس‌های خونین در سرمای آنجا نگه داشتند تا تکلیفمان مشخص شود. وقتی اطلاعات افراد را یادداشت می‌کردند مجددا ضرب و شتم می‌کردند. یادم می‌آید نوجوانی که درویش هم نبو‌د اما همراه ما بازداشت شده بود را از جا بلندش کردند که برود و مشخصاتش را یادداشت کنند. به شدت او‌ را زدند. سردار محمد راجی از دراویش که در جنگ هشت ساله از نظامیان ارشد بود و‌ در این جریان بازداشت شده بود، پس از دو روز و بر اثر شکنجه‌های وارد بر او در بازجویی‌های آگاهی شاپور جانش را از دست داد. (خانواده محمد راجی روز یکشنبه ۱۳ اسفند ۹۶ برای شناسایی جسد او به آگاهی شاپور رفتند) تعدادی از دراویش که برایشان پرونده‌های جنایی گشوده شده بود ماه‌ها با دستبند و پابند در انفرادی‌های شاپور نگهداری شدند.»

از تجربه دیگران در مدت بازداشت و زندان چه مواردی را دیده یا شنیده‌ای؟‌

علی:‌ «من یک روز در آگاهی شاپور بودم اما بعضی دوستان که پرونده جنایی برایشان گشوده شده بود ماهها در انفرادی آگاهی شاپور بودند. جایی که به قدری بازداشتی را در بازجویی تحت فشار و شکنجه قرار می‌دهند که به اتهاماتی که به او می‌زنند اعتراف کند و با ایجاد رعب و وحشت و بازجویی‌های طولانی مدت جرمش را بپذیرید. در زندان که بودم یک زندانی عادی بعد از یکسال از آگاهی شاپور بازگشته بود می‌گفتند خیلی بدن ورزیده‌ای داشته اما در اثر شکنجه‌ها تکه استخونی بیش نبود.»

این زندانی عادی آیا گفت چه نوع شکنجه‌هایی روی او اعمال شده؟

علی: «انفرادی طولانی مدت، ضرب و شتم با باتوم و هر آنچه در توان داشتند برای گرفتن اعتراف.»

با دیدن محمدعلی نجفی در آگاهی شاپور چه حسی داشتید؟‌

علی:‌ «حس این را داشتم که این یک سکانسی از یک فیلم است و غیر قابل باور. مشکل برخورد با متهم است. لبخند پلیس آگاهی به متهم. به هر کسی که یک بار هم رفته باشه آنجا این را نشان بدهید زبانش از حیرت باز می‌ماند.»

محمدعلی نجفی، وزیر و شهردار پیشین در حالی گذرش به آگاهی شاپور افتاد که هنوز بخشی درونی از دایره قدرت سیاسی به شمار می‌رفت و احتمال نمی‌رود آنچه که زندانیان عادی یا سیاسی و عقیدتی از رفتارهایی که در آگاهی شاپور بر آنها رفته است را تجربه کند. با این حال متهمان عادی یا سیاسی و عقیدتی‌ از آن پوشش حمایتی‌ که محمدعلی نجفی از آن بهره می‌برد، برخوردار نیستند.

منبع: «یورونیوز»

بدون دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

چهار × 1 =

خروج از نسخه موبایل