سیاوش بامداد آزاد؛ فصول مشترک برای دگرگونی های بنیادی در ساختار قدرت-بخش اول

سیاوش بامداد آزاد؛ فصول مشترک برای دگرگونی های بنیادی در ساختار قدرت-بخش اول:

شرایط تاریخی این روزها به گونه‌ای است که دگرگونی را در کشور ما اجتناب ناپذیر کرده است. بحران ناکارآمدی ۴۰ ساله جمهوری اسلامی به اوج خود رسیده، این حکومت مشروعیت خود را از دست داده و قادر به اداره هیچ وجهی از کشور نیست و تحریم‌های سنگین آمریکا عملا حکومت را از منابع مالی لازم برای دخالت‌ها و ایجاد تنش و بحران در منطقه که روش همیشگی جمهوری اسلامی برای انحراف افکار عمومی داخل از ناکارآمدی خود بوده، محروم کرده است.

از سوی دیگر نظام جمهوری اسلامی مانند هر نظام توتالیتر و ناکارآ، امکانات خود برای دگرگونی را از بین برده و شانس‌های خود را به دست خود سوزانده است.

بنابراین در شرایط تاریخی حاضر در کوتاه مدت ما شاهد فروپاشی ساختارهای این حکومت و ناکارآیی آن بیش از پیش هستیم. اما جایگزین چیست؟ آیا چنانکه خواست قلبی بسیاری از دلسوزان و روشن اندیشان ایرانی است، گذار خشونت پرهیز به دموکراسی در کشور اتفاق میفتد و این فرآیند بیش از یک سده ای، این تلاش نافرجام ایرانیان از مشروطه تا به حال برای استقرار حکومت قانون، توسعه و رفاه و دموکراسی در کشور به بار می نشیند؟ یا باز کژراهه ای برای چند نسل ما را عقب می اندازد؟ وقتی با افراد مختلف درباره این تغییر احتناب ناپذیر صحبت می‌کنم همواره یک مساله را طرح می کنند: “جایگزین این حکومت کیست؟”
به پرسش دقت کنید: “چه کسی یا چه گروهی زمام امور را  به دست خواهد گرفت”. پاسخ من همیشه این بوده که قرار نیست جایگزین این حکومت کسی باشد، بلکه باید “چیزی” باشد!

یعنی باید از تکیه به فرد گذشت و به جایگزینی ساختاری مناسب اندیشید و این ساختار البته که باید در گام اول دموکراتیک باشد و گرنه مانند هر ساختار غیردموکراتیک دیگری به جای اصلاح خود، در نهایت دچار فروپاشی خواهد شد.
اما چنین پرسشی ما را متوجه واقعیتی تلخ می کند. اینکه متاسفانه گروههایی که به عنوان اپوزیسیون در داخل و خارج کشور حضور دارند نتوانسته اند جایگزینی شایسته در ذهن مردم ایجاد کنند. نتوانسته اند آلترناتیوی که وجاهت ملی داشته باشد معرفی کنند. به عنوان مثال در سالهای ۵۶ و ۵۷ شاه می دانست که اگر بخواهد مخالفانش را برسرکار بیاورد، مخالفانی که در میان مردم نفوذ و وجاهت عام داشته باشند، باید به سراغ جبهه ملی برود. اینکه او دیر دست به این اقدام زد و پیامدهای این تصمیم بحث دیگری است.

اما در حال حاضر متاسفانه چنین گروهی به چشم نمی خورد، به همین سبب آنچه باید دغدغه اپوزیسیون باشد، توافق بر سر اصولی است که حول آن بتوان گروههای مختلف را متحد کرد و بدیلی ساخت قابل عرضه به ملت ایران.  (ادامه دارد)
«سیاوش بامداد آزاد»

اشاره: مسوولیت محتوای نوشتارها و مقاله‌های ارسالی، بر عهده نویسنده است و گذار (سامانه دموکراسی و داد)، دیدگاه‌ها و آرای مطرح شده در محتوای مطالب را ارزش‌گذاری نمی‌کند. هدف این سامانه مهیا کردن تریبونی آزاد برای بیان آرا و دیدگاه‌های مختلف در راستای گذار از حاکمیت اسلامی‌ به دموکراسی است.

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

یک × 1 =