یدالله بلدی؛ موانع و مشکلات «آموزش به زبان مادری»

رفیق اندیشمند، بهزاد کریمی که دیدگاه‌ها و نوشته های ایشان پیرامون مسائل قومی، ملی همواره از ژرفا و غنای بسیاری برخوردار است، در مقاله ای تحت عنوان، آغاز “آموزش به زبان مادری و یا فقط “آموزش زبان مادری”؟ با استدلال بر ضرورت “آموزش به زبان مادری” تاکید کرده‌اند.

بدیهی است که “آموزش به زبان مادری” افزون بر این که از نطر فراگیری بازده مناسب تر و مطلوب تری دارد، حق مسلم اقوام و ملیت های ایران است واین حق در اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز به رسمیت شناخته شده‌است و حتی قانون اساسی ارتجاعی جمهوری اسلامی نیز این حق را تصریح کرده و قابل اجرا می‌داند، که هیچگاه عملی نشد.

اما، آموزش به زبان مادری که مطالبه عادلانه اقوام و ملیت‌هاست فقط در یک جامعه دموکراتیک و یا در شرایط آغازین دموکراتیزه شدن جامعه قابل تحقق است و برخورداری از این حق به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند عامل و ضامن اجرای آن در یک جامعه استبداد زده باشد، زیرا زمینه‌های نهادینه کردن آموزش به زبان مادری “در یک جامعه غیر دموکراتیک وجود ندارد، چنان‌که در کردستان عراق در دو دوره زبان کردی به‌علت قدرت گیری” احزاب کردی و پیشمرگه ها در مدارس و دانشگاه‌ها تدریس گردید، اما به‌ علت استبداد حاکمیت این حق باز پس گرفته شد، در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی نیز امکان آموزش به زبان مادری غیرممکن است، ایجاد رشته زبان و ادبیات کردی در دانشکاه کردستان را به‌ هیچ‌وجه نمیتوان به‌عنوان ملاک و معیار فراگیر شدن آموزش به زبان مادری تلقی کرد.

موانع و مشکلات جدی وعدیده‌ای در شرایط کنونی وجود دارد که تحقق آموزش به زبان مادری را غیر ممکن می‌سازد که عمد‌ه‌ترین آن استبداد جمهوری اسلامی ست اما افزون بر استبداد حاکمیت موانع جدی وعدیده‌ای نیز برای تحقق آموزش به زبان مادری وجوددارد که به برخی از این موانع اشاره می‌شود.

اول. پراگندگی جمعیت: مهاجرت روستائیان و ساکنین شهرهای کوچک به مرکز و شهرهای بزرگ ازدهه ۲۰ آعاز شد ودر دهه ۴۰ و۵۰ شتاب بیشتری گرفت ودر این ۴۰ سال کنونی باوج خود رسید و ساکنین مناطق قومی، ملی به علت های گوناگون بیشترین میزان مهاجرت را داشتند واز این رو ترکیب جمعیت در مقیاس بزرگی تغییر یافته و جابجائی بزرگی درعرصه جمعیت کشورایجاد شده، چنان که اکنون بزرگ‌ترین شهر آذربایجانی نشین ایران تبریز با ۳ ملیون جمعیت نیست، بلکه کلان شهر تهران با بیش از ۵ ملیون آذری بیشترین آمار آذری‌ها را در بر دارد و بزرگ‌ترین شهر کردنشین ایران کرمانشاه با ۱ ملیون جمعیت نیست، بلکه تهران با بیش از ۱ ملیون کرد از نطر میزان جمعیت کرد بر کرمانشاه پیشی گرفته است و چهارمین شهر کرد نشین ایران، آیلام، مهاباد و بوکان هر کدام با ۲۰۰ هزار جمعیت نیستند بلکه شهر کرج با بیش از ۲۰۰ هزار نفر چهارمین شهر کرد نشین ایران است، تامین مدارس و کادر آموزشی با توجه به جمعیت زیاد آذری‌ها وکردها دراین دو شهر بزرگ و بعد مسافت نیازمند برنامه ریزی های دقیق ودراز مدت می باشد .

دوم. آموزش چند زبان در یک شهر یا منطقه: در بعضی از شهرهای ایران مانند ارومیه که زبان‌های آذری ، فارسی، کردی ، ارمنی وآسوری درآن رایج است، در جامعه‌ای که که هنوز از مولفه های دموکراتیک برخوردار نیست و رعایت حقوق دگر اندیش نهادینه نشده وفرهنگسازی صورت نگرفته است، وجود ۵ مدرسه با زبان‌های گوناگون اگر به انشقاق بین دانش‌آموزان نیانجامد، عامل همبستگی هم نخواهد بود.

سوم. تعدد گویش‌ها در یک زبان: زبان آذربایجانی که ملیون‌ها نفر در ایران با آن تکلم می‌کنند، هرچند دارای لهجه های گوناگون است اما دارای گویش‌های گوناگون درایران نیست. اما زبان کردی دارای گویش‌های گوناگون است که عبارتند از زازاکی، کرمانجی، سورانی، سنه‌ای، کلهر، هورامی و لکی، در استان اذربایجان غربی گوی‌شهای کرمانجی و سورانی دراستان کردستان گویش‌های سورانی، سنه‌ای، هورامی وکلهر وجود دارند و دراستان کرمانشاه گویش‌های سنه‌ای، کلهر، هورامی و لکی و در استان ایلام مردم فقط به گویش کلهری تکلم می‌کنند، ایجاد مدارس اختصاصی برای هر گویش و تامین کادر آموزشی در این مناطق مشکلا ت زیادی در برخواهد داشت.

چهارم. کمبود منابع وآثار علمی، فلسفی و فنی به زبان‌های مادری: به‌علت این که فرهنگ مسلط حاکم که ابزار رسانه ای و سازما‌ن‌های آموزشی را دردست دارد، اجازه رشد و شکوفائی به دیگر زبان‌ها را نمی‌دهد و فقط به اشاعه فرهنگ و زبان خود می‌پردازد، از این‌رو دیگر زبان‌ها شکوفا نمی‌شوند و‌فاقد آثار انبوه به زبان مادری هستند. هرچند تلاش‌های پژوهشگران و نویسندگان در گذشته واکنون برای زنده ماندن زبان‌های مادری را نباید نادیده گرفت. به‌ویژه در سال‌های اخیر پژوهشگرانی به‌ویژه از نسل جوان کارهای ارزنده ای در زبان و فرهنگ کردی وآذزی انجام داده اند. در شرایطی که حدود ۴۰ در صد زبان‌های زنده دنیا در حال فراموشی و نابودی اند ارزش کار این پژوهشگران جوان قابل تقدیر است.

در شرایط کنونی که آموزش به زبان مادری غیر ممکن است، باید تلاش خود را از طریق امکانات موجود معطوف به “آموزش زبان مادری” کنیم که می‌تواند زمینه ساز “آموزش به زبان مادری”در آینده شود.

یدی بلدی

منبع: عصر نو

بدون دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

یک + هفت =

خروج از نسخه موبایل