عباس واحدیان؛ “عبور از جمهوری اسلامی خواسته همگانی است”

«عباس واحدیان شاهرودی»، یکی از امضاکنندگان بیانیه ۱۴ فعال مدنی است. امضا‌کنندگان این بیانیه خواستار استعفای «علی ‌خامنه‌ای»، رهبر جمهوری اسلامی ایران و تغییر «قانون اساسی» هستند.

واحدیان شاهرودی نویسنده و دین پژوهی است که اولین کتاب خود را در سال ۱۳۷۳ با نام «بازگشت چنگیزخان مغول» منتشر کرد. او پژوهش‌های دینی خود را در موضوع «خرافه پرستی و خرافه ستیزی»، با استناد به مبانی فقه شیعه و کتب علمای شیعه انجام داده و معتقد است: «دکان‌داران دین فروش همیشه از سادگی مردم سوء ‌استفاده کرده و از دین به عنوان استعمار و استحمار خلق استفاده می‌کنند.»

مقاله بلند او با عنوان «آیا به حکم قرآن، ما شیعیان مسلمانیم؟» که در سال ۱۳۸۴ منتشر شد، بحث زیادی برانگیخت. این دین پژوه ساکن مشهد که در پژوهش خود به نقد تشیع و مسلمانی شیعیان پرداخته بود، برای پژوهش‌هایش جدا از بررسی فقه شیعه و کتب علمای شیعه، به سراغ علمای اهل تسنن مشهد نیز رفته و با آن‎ها هم مباحثه کرده بود. با انتشار این پژوهش، او را بارها به نهادهای امنیتی احضار کردند؛ تا جایی که مجبور شد مدتی به طور غیرقانونی از کشور خارج شود و در شهر هرات افغانستان اقامت کند. از همان زمان تا امروز او حکم ممنوع الخروجی را در پرونده خود دارد.

واحدیان شاهرودی در سال ۱۳۸۴ اولین موسسه خصوصی داستان نویسی به نام «افق خاطرات ماندگار» را با هدف نوشتن زندگی‌نامه زنان و مردان موفق ایرانی در مشهد تاسیس کرد. او مدتی نیز به‌صورت پروژه‌ای، به‌عنوان نویسنده با صداوسیما همکاری داشت. اما به واسطه فعالیت‌های دین پژوهانه خود، در سال ۱۳۹۰ به اداره اطلاعات مشهد احضار و ابتدا با پیشنهاد همکاری مواجه ‌شد. ولی پس از سرباز زدن از قبول این پیشنهاد، با تهدید به صدور حکم طولانی مدت زندان توسط بازجو، متوجه ممنوع الخروجی خود شده بود.

واحدیان شاهرودی از شهریور۱۳۹۲، مدت یک‌سال را در زندان تایباد زندانی شد. او در همین مدت با وجود داشتن سه فرزند، بر اثر تهدیدات و فشارهای روحی و روانی وارد شده توسط ماموران وزارت اطلاعات بر همسرش، از او طلاق گرفت.

این دین‌پژوه در مهرماه ۱۳۹۷، هنگام گسترش اعتصابات کامیون‌داران و معلمان، به اتهام «سازمان‌دهی اعتراضات» بازداشت شد و ۸۲ روز را در بازداشت بود. از این مدت، ۶۱ روز در بازداشتگاه اداره اطلاعات مشهد و باقی آن را در بند شش زندان «وکیل‎آباد» گذراند. او هم اکنون با قید وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی آزاد است. «ایران‌وایر» از این نویسنده و پژوهش‌گر دینی درباره بیانیه‌ای که امضا کرده، پرسیده است:

۴۰ سال از عمر جمهوری اسلامی و ۳۰ سال از رهبری علی خامنه‌ای گذشته است؛ چه چیزی مشوق امضای شما در پای این بیانیه بوده است؟

  • من همیشه این تعبیر را در مورد نظام به کار می‌برم که اگر آن را به شکل یک پیکر تصور کنیم، سر این نظام «بیت رهبری» است. این بیت دو دست دارد؛ دو دست اصلاح‌طلب و اصول‌گرا. به یک دست چماقی داده‌اند و به یک دست هویج. بنا به ضرورت جامعه، هر چند سال یک ‎کند. بعضی اوقات با لبخند و «تکرار می‌کنم» وسط می‌آید و بعضی وقت‎ها با حماقت‎های آن کوتوله‌ای که آمد و آتش به خرمن ایرانیان ‌انداخت. در هر دو صورت، هیچ تفاوتی نمی‌کند. ولی ما مرتب بازی خورده‌ایم.
    در این ۴۰ سال، ما به عنوان کسانی که وابسته به نظام نبوده و همراه مردم بوده‎ایم، هر روز مکافات این نظام را لمس کرده‌ایم. ما این فقری که روز افزون شده، تن فروشی‎ها، این نکبت‌ها، این گسترش اعتیاد و بی‎کاری را هر روز دیده‌ایم. دغدغه من این است که چه طور می‌شود یک وفاق ملی ایجاد کنیم. ما بیش‎تر از این که پای‌بند گرایشات سیاسی خاصی باشیم، به دنبال رهایی ایران هستیم. مدام با صدای بلند به دوستان و اطرافیان اعلام کرده‎ام که بیایید فراجناحی عمل کنیم، فراجناحی فکر کنیم و مردم را به سمت و سوی درستی پیش ببریم. بیایید پیش از هر چیز از این رژیم که باعث همه آفات و بدبختی و فلاکت‌ها است، بگذریم و پس از گذار، در یک فضای آرام و آزاد و در نهایت دموکراسی بنشینیم و هر کس از عقیده خودش صحبت کند. منتقدین نقد کنند و به مردم فرصت بدهیم تا با آگاهی کامل، رژیم و نظامی که دوست دارند را انتخاب کنند.
    ما این انتظار را داشتیم که از بیانیه استقبال خوبی بشود ولی نه تا این حد مورد استقبال عمومی واقع شود. حمایت همه جانبه‌ای که از طرف دوستان در تمام احزاب سیاسی شروع شده، واقعا دلگرم کننده است و امیدوارم این جریان بتواند ما را متحد کند و به سمت گذار از این رژیم پیش ببرد.

بیانیه اول، روز ۲۱ خرداد منتشر شد. انتشار این بیانیه در شب سالگرد انتخابات پر مناقشه دور دهم ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ دلیل خاصی داشت یا تصادفی بود؟

  • ما برای هماهنگ شدن و آماده کردن بیانیه بیش‎تر از یک ماه با دوستان رایزنی می‌کردیم. اما به دلیل اتفاقاتی که در حال وقوع بود، قرارمان این بود که پیش از آمدن نخست وزیر ژاپن به ایران بیانیه را منتشر کنیم که آن‎ها بدانند وقتی برای خرید یک نفت ارزان‎تر با خون یک ملت معامله می‌کنند، قصد دارند به بقای این رژیم کمک کنند. ما خواستیم پیامی واضح و روشن به همه دنیا بدهیم که این رژیم مشروعیتی ندارد و شما به دنبال چه هستید؟ البته مدنظر هم داشتیم که مصادف می‌شود با چنین مناسبتی. اما آمدیم و به طور علنی مهر ابطالی بر این نظام جمهوری اسلامی زدیم و وارد کارزار شدیم.

پیش از بیانیه، در سال ۱۳۹۶ هم تعدادی از فعالان داخل و خارج از کشور مشابه درخواست شما را اعلام و منتشر کرده بودند. دو سال از انتشار آن بیانیه می‌گذرد و با تعدادی از امضاکنندگان آن، از جمله «نسرین ستوده» برخورد شد و الان ایشان به اتهامات مختلفی با حبس سنگینی مواجه شده و در زندان است. پیش بینی چنین برخوردی را کرده‌اید؟

  • صد درصد. همان شب اول انتشار بیانیه آماده بودیم که حتما به سراغ ما خواهند آمد. ولی به دو دلیل نیامدند؛ این که بازخورد رسانه‌ای این بیانیه قوی بود و دوم این که شرایط امروز حکومت هم با شرایط دو سال قبل خودش قابل مقایسه نیست. آن قدر به ضعف و بیچارگی رسیده‌اند که دیگر نمی‌توانند چنین هزینه‌هایی را هم بپذیرند. الان فشار تحریم‎ها هست، فشارهای امریکا هست، اقتصاد کشور هم فروپاشیده است. همه این‌ها دست به دست هم دادند تا به جای این که بیایند هزینه مستقیم را تقبل کنند، غیر مستقیم سعی می‌کنند حرکت ما را عقیم کنند؛ با همین تهدیدهایی که الان دوستان ما با آن مواجه هستند که چاقوکش بفرستند در منزل آقای «محمدحسین سپهری» یا تماس‌هایی با بقیه ما گرفته شود و تهدیداتی که به خانواده‌هایمان منتقل می‌کنند. ولی با تدابیری که در حال انجام آن‎ها هستیم، به زودی این ۱۴ نفر در جمعیتی از فعالان و فرهنگیان و اندیشمندان و رهبران اپوزیسیون استحاله خواهد شد. بود و نبود ما دیگر تفاوتی نمی‌کند. آن موقع اگر واحدیان‌ها هم حذف بشوند، در حرکت ما تاثیری نخواهد گذاشت.

در بیانیه جدیدی که منتشر کرده‌اید، جمهوری اسلامی را نماینده مردم ایران نمی‌دانید و این به رسمیت نشناختن را به عنوان خواسته خود از مردم سایر کشورها، سازمانهای مدنی و حقوق بشری اعلام کردید. این خواسته و حمایت از شما چه گونه عملی خواهد بود؟

  • بخش اول این خواسته از مردم ایران است. ما ۱۴ نفر هم از همین مردم هستیم. استقبال مردم از این حرکت تا امروز واقعا چشم‌گیر و فراتر از انتظار ما بود. این مطالبه ملی است و تنها مربوط به ما نیست. ما فقط آن را مطرح کردیم. صاحبان حق، ملت ایران هستند. چنان‎چه به همین صورتی که تا امروز پیش رفته است جلو برود، به یک مطالبه فراگیر تبدیل خواهد شد. آن وقت حتم بدانید که جهان هم در مقابل آن واکنش مثبت نشان خواهد داد.
    حالا اگر جهان جمهوری اسلامی را به رسمیت نشناسد، با چه کسانی صحبت خواهد کرد؟ و چه کسانی را به رسمیت خواهد شناخت؟ این جا است که ما با فراگیر شدن حرکت، درصدد این هستیم که فرهیختگان، رهبران اپوزیسیون و انسان‎های خوش‎نام با تشکیل یک «شورای مدیریت برای گذار»، به این کار همت کنند. این جا ممکن است این سوءتفاهم ایجاد شود که منظور شورای گذار با محوریت آقای «شریعتمداری» است. نه، این کار ملی است. اگر نگاه ما ملی نباشد، اصلا موفق نخواهیم بود. نباید با واژه‌ها بازی کرد. منظور و تمنای ما یک حرکت ملی است. ما مطالبه خود را با بیانیه مطرح کردیم و تقاضای‌مان از دوستان این است که از این فرصتی که به دست آمده است، برای یک وفاق ملی، برای یک ساختار منسجم استفاده کنند و بدیلی که باید جایگزین جمهوری اسلامی بشود را به وجود آورند تا دنیا بداند این بدیل وجود دارد.

کمپین «من نفر پانزدهم هستم»، ایده‌ای است که در همراهی با حرکت شما آغاز شد. استقبال از این حرکت را چه طور دیدید؟

  • چیزی که اتفاق افتاد، مایه حیرت ما بود. استقبال عمومی بسیار خوب پیش رفت، به ویژه بعد از انتشار نامه تشریحی بعدی که شک و شبهات برطرف شد. این استقبال نشان می‎دهد عبور از جمهوری اسلامی و برقراری یک نظام مبتنی بر دموکراسی و سکولاریسم خواسته همگانی است. مردم در فضای مجازی شخصا فعال شده و از کمپین حمایت کرده‌اند. آن قدر عکس و مطلب به دست ما رسیده است که فرصت سر و سامان دادن به آن‎ها را پیدا نمی‌کنیم. داریم به ادمین‌ها اضافه می‌کنیم تا بتوانند این‎ها را پوشش بدهند. کافی است مردم باور کنند ما ۱۴ نفر علی رغم این‌که شاید عقاید سیاسی‌ فردی‌مان با مطالبه گروهی‌مان متفاوت است ولی خواهان گذار مسالمت آمیز از جمهوری اسلامی هستیم. خواهان پایان این درد و رنج هستیم تا یک حکومت آزاد مبتنی بر دموکراسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر داشته باشیم. این خواست عمومی همه مردم ایران است. اما زمانی تحقق خواهد یافت که همه ما به شکل ملی پی‌گیر آن باشیم. مردم به گرایش سیاسی من و امضا کنندگان توجه نکنند، به خواسته و مطالبه ملی ما توجه کنند.
    کسی به ما دموکراسی نخواهد داد و کسی برای ما آزادی هدیه نخواهد آورد. تمام هدف ما این است که برای شکل‎گیری اتحاد ملی، برای یک خیزش ملی، به عنوان یک حلقه واسط قرار بگیریم. خیزش‎های پراکنده تا امروز که سرانجام نداشته‎اند، به دلیل نبودن یک اتحاد ملی در پشت آن بوده است. اتحاد که باشد، گذار به راحتی به دست خواهد آمد.

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

هجده − یازده =