یادداشت کارگری هفته؛ “زندانیان سیاسی ایران، تنها نیستند!” امیر جواهری لنگرودی

«ما را شکنجه می‌کنند که قبول کنیم، شکنجه نشده‌ایم!»
برپایه خبر کانال تلگرامی هفت تپه آمده است: فردا شنبه ۱۹ مردادماه ۹۸ دادگاه  سپیده قلیان در ادامه جلسات زندانیان پرونده  هفت تپه به ریاست قاضی مقیسه برگزار می‌شود.

سپیده هرچه بگوید و بکند! 
بیدادگاه محاکمه سپیده، این جوانه آزادی‌خواهی ایران، دادگاه محاکمه استثمارگران و سرکوب گران خواهد شد!

فردا جلسه دادگاه سپیده است! بعد از بخشی، نوبت سپیده است که توطئه‌ها و دسیسه‌ها و مضحکه بیدادگاه شان را به عکس آن تبدیل کند. این را جامعه ایران پس از هفت‌تپه و فولاد تجربه کرده است.

زنده باد سیپده آزادی‌خواهی جنبش طبقه کارگر و فرودستان
زنده باد مبارزه طبقه کارگر و مبارزه همه محرومین علیه استثمارگران و زندان‌بانان و شکنجه‌گران!

با آرزوی شکستن در های همه زندان‌ها و برهم چیدن بساط تمام بیدادگاههای ستم و استثمار، که نام “حق و عدالت” بر خود گذاشته‌اند! به امید آزادی همه زندانیان سیاسی و اسیران جنبش حق‌ طلبی و آزادی‌ خواهی

– کمپین حمایت از بازداشت‌شدگان هفت‌تپه و زندانیان ترقی‌خواه 

دیروز و امروز و هر روز، حاکمیت اسلامی با فشارهای وارده بر آحاد جامعه و به خصوص کارگران و زحمتکشان و چشم فروبستن آنان در مقابل غارت و اختلاس های میلیاردی ، چپاولگران و قاچاقچیان اموال عمومی جامعه، توسط آیات عظام، فرزندان ، ژن های برتر آنان، چنان فزونی یافته است که ما هر روزه شاهد فریاد اعتراض کارگران، زحمتکشان و مزد و حقوق بگیران زن و مرد اعم ازلایه های مختلف کارگران، زنان و دانشجویان ، معلمان و بازنشستگان و دیگر اقشار تحت ستم می باشیم . فلاکت و بدبختی و نداری از یکطرف ، فشار و تحریم امپریالستی از طرف دیگر، موجی از بیکاری سازی های وسیع  را در درون صنایع و تعطیلی چرخه تولید را فراهم ساخته است . از اینرو سطح پائین درآمد ها در برابر هزینه های کمر شکن روزانه و خاصه فشار بر نداری مسکن بر اقشار ضعیف جامعه ، آن چنان زیاد شده که زندگی آنان را با فلاکت عمومی روبرو ساخته است . در این وضعیت بخش‌های زیادی از اقشار تحت ستم مجبور به ترک شهر‌های بزرگ و کوچیدن به حاشیه شهر‌ها و حتی مجبور به ترک کشور برای دست یابی به کار در کشورهای همجوار نظیر عراق شده اند و جمع زیادی مجبوربه خانه به دوشی و چادر خوابی را ، راه گریزو ستیز از مشکل موجود پیشه کرده اند. 

بربسترشرایط موجود است که اعتراضات گروهبندی های تحت ستم موجود طی هر روز، با دستگیری و زندان ، غل و زنجیر پاسخ گرفته می‌شود و هر روزه بر تعداد بازداشتیان معترض افزوده شده و احکام سنگین زندانیان اعمال می گردد تا مبارزان را از حق خواهی باز دارند.  

طی هفته گذشته شنبه و یکشنبه دوازدهم و سیزدهم مرداد۹۸، صحنه آرایی تیغ برهنه قاضی مقیسه بر فراز سر مشعل داران آزادی و برابری یعنی ( علی نجاتی و اسماعیل بخشی ) چهره های شناخته شده نیشکر هفت تپه و همصدایان متحد آنان یعنی سپیده قلیان و فعالان روزنامه نگار نشریه گام یعنی (عسل محمدی ، ساناز اللهیاری، امیرحسین محمدی‌فرد، ‌امیر امیرقلی )  بعد از مدت شش زندان و شکنجه و نمایش مسخره طراحی سوخته ، دیگر بار به دادگاه کشیده می شوند. این نمایش مسخره، اینبار عمامه چرخانی زنگی مست در بیدادگاه بلخ را نشانه می رود!

بیدادگاه چهره هایی که طی ماه های گذشته زیر سنگین ترین فشارهای بازجوئی بوده اند و  تلاش بازجویان و مقامات امنیتی بر این استوار بوده تا اراده آنها را در هم بکشند و به کارگران، زحمتکشان و تمامی آنهائی که از حقوق خود دفاع می کنند، نشان دهند که فریاد دادخواهی در نظام  تاریکی و بی حقی ، مجاز نیست و جرمی نابخشودنی محسوب می شود. بیداگاه چهره های که طی مقاومت تعطیل ناپذیر خویش ، اعتصاب غذای سنگین را بعنوان حربه اعتراض برگزیدند تا افکار عمومی را متوجه دشواری وضعیت زندان خود سازند و موفق هم شدند و علیرغم بلند بودن دیوار حاشای رژیم اسلامی ، صدای مظلومیت یکایک آنان از طریق شبکه های مجازی به درون جامعه و افکار عمومی جهان رسید و ما شاهد اعتراضات وسیع و کارزارهای تعطیل ناپذیر در دفاع از زندانیان سیاسی بودیم و هستیم . 

بیدادگاه قاضی مقیسه طی دو روز دوازدهم و سیزدهم مرداد نشان داد که همه تلاش های او ناکام مانده و ایستادگی اسماعیل بخشی پرده دیگر برچسب زنی نا چسب قاضی شرع را خنثی نمود . و او ایستاد و نشان داد که در برابر شکنجه ، غل و زنجیر و قطع ملاقات ها و فشار کشانده شدن از این زندان به زندان دیگر ، همچنان مدافع حقوق کارگران نیشکر هفت تپه و صدای بلند مقاوم اعتراضات آنان دربرابر قاضی شرع انور است. یک صف شدن خانواده ها در خیابان معلم و به صف شدن نیروهای امنیتی و لباس شخصی ها و بستن خیابان معلم ، به نشانه ضعف درب های بسته بیدادگاه ، درز اخبار آن با دستگیری چند تن از اعتراض کنندگان در بیرون دادگاه ، همه صحنه آرایی قاضی مقیسه را بر ملا نمود . هدف آشکار قاضی شرع ، شکستن دیگر باره وکیل ( فرزانه زیلایی) و خود اسماعیل بخشی بود و قطور نمودن پرونده عسل محمدی با بستن دو میلیارد تومان وثیقه برای یک دختر خبر رسان جوان نشریه گام ، نشانه ورشکستگی این بیداگاه بود.  

همه صحنه آرایی قاضی مقیسه در روز اول و دوم بیدادگاه طی هفته گذشته در امر رودررویی با اسماعیل بخشی و وکیلش خانم فرزانه زیلایی در خلال رسمیت دادرسی ، پاسخ جسارت آمیز اسماعیل بخشی با خود داشت که اولا ” خط قرمز من کارگران هفت تپه و وکیلم است و هر گونه توهین به کارگران هفت تپه و وکیلم  با پاسخ اینجانب روبرو خواهد شد” نشان داد که کجا ایستاده و ماندگاری او سرازپای نمی شناسد . قاضی مقیسه با دلقک بازی اینبار پای شعار ” نان – کار آزادی” و انتصاب این شعار به کمونیست ها برزبان راند، خواست با این انتصاب ، پرونده اسماعیل را سنگین سازد و راه دفاع را ببندد . قاضی شرع تجربه انتصاب بیشمارانی از فرزندان آفتاب و باد را در قتل عام های دهه شصت و انتصاب آنان به کمونیست ها و باغی و ملحد نامیدن آنان در چنته خود داشت که پاسخ اسماعیل بخشی برتارک سینه او نشت : ” این شعار معیشتی و مطالباتی است و امروز همچون دیروز کارگران هفت تپه در هر کوی وبرزنی آن را به صدا در آورده اند ” اینبار قاضی مقیسه با دلقک بازی هرچه تمامتر رو به اسماعیل اعلام داشت که آری شعار ( نان – کار – آزادی ) شعاری روی شکمی و زیر شکمی است . حاکمیت اسلامی و بویژه قدرت مسلط آن که زیر پای خود را بواقع لرزان می بیند و از شورش برخواسته از دل جامعه در هراسند ، باید اینگونه صحنه آرایی نمایند تا به دشمنان مردم در صحنه رودررویی ها نشان دهند که اگر ما برویم امثال اسماعیل بخشی کمونیست با طرح همین شعار ها شما را زمینگیر می سازند ؛ پس به،  آنکه ما را بپذیرید تا اسیر این ” کمونیست ” های از خدا بی خبر نشوید . پرونده سازی هایی از این نوع نشانه واماندگی ، درماندگی و سوء استفاده از فضای جنگی ایجاد شده برای سرکوبی فعالان سیاسی و فرزندان آب و خاک ما است . 

این هفته شنبه ۱۹ مردادماه ۹۸ نوبت بیدادگاه سپیده قلیان است ، سپیده تا به امروز در برابر ستم و فشار ؛ داغ و درفش ایستاده است . بدون تردید او بیداگاه را به مضحکه خود قاضی بدل می سازد .  آشکار است حکومتی که هر روز با بن بست‌های خودکرده در همه عرصه‌های اقتصادی و بین المللی روبرو است، تنها راه چاره را وارد آوردن فشار مضاعف بر مردم و فرزندان آنان می‌داند که قربانی سیاست‌های چپاولگرنه و اختلاس‌های نجومی هستند و هستی و زندگی خود را در این غارت‌ها از دست داده اند و به اعتراضات بر حق خویش خواستار دفاع از موجودیت خویشند . 

در چنین شرایط نابهنجار و تبهکارانه ای، که بر جامعه ما ستم روا داشته می شود ، برای همه مدافعین جبهه برابری و آزادیخواهی راهی جز دفاع پایدار و مداوم در این میدان نابرابر نبرد نمانده است . 

بر همه ماست که با تمام توان در گسترش ایجاد نهاد های سازمان یافته کارزارهای دفاع از زندانیان سیاسی در جای جای جهان دست به تلاشی چند باره برنیم و کارزار های دائمی برای دفاع از زندانیان سیاسی و عقیدتی را فراتر از موجودیت گروه و حزب و سازمان خویش بر فراز موجودیت فردی این نیروی پرشمار چند میلیونی ایرانیان خارج از کشور سازمان دهیم و در برابر همه کسانی که دست به کارشکنی  می زنند که چنین نشود بایستیم و به تمامی آنانی که در شکستن این موج سرکوب استین بالا میزند یاری برسانیم و بلندگوی آنان شویم و نشان دهیم که ما خشم و نفرت بایسته مردمان جامعه ما را در برابر سرکوب گران زنگی مست را نمایندگی می کنیم و در برابر دشمان آزادی و سوسیالیسم تمام قد ایستاده ایم .

متشکل شویم و نگذاریم شعار : ” زندانیان سیاسی ایران ، تنها نیستند ” از تداوم و هماهنگی بازماند !

جمعه ۱۸ مرداد ۱۳۹۸ برابر ۹اوت ۲۰۱۹

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

15 − پانزده =