با عجله دارند زندانیان سیاسی را اعدام می‌کنند..

 

تابستان ۱۳۶۷
هیات سه نفره (معاون وزارت اطلاعات، نماینده دادستان انقلاب و قاضی شرع) که با فرمان روح‌الله خمینی تشکیل شده است به زندانیان نمی‌گوید هدف از این بازجویی چیست. زندانیان به عمد در مورد هدف این بازجویی گمراه می‌شوند تا تعداد بیشتری اعدام شوند. برخی گمان می‌کنند این بازجویی‌ها برای عفو زندانیان است و برخی فکر می‌کنند برای تفکیک و انتقال زندانیان. کسی نمی‌داند این هیات برای کشتار آمده است. کشتار بزرگ.

از زندانیانی که به جرم عضویت یا صرفا هواداری از سازمان مجاهدین خلق زندانی و قبلا حکم زندان گرفته‌اند ابتدا تنها یک سوال می‌پرسند: به چه جرمی زندانی شده‌اند؟ اگر زندانی پاسخ دهد هواداری یا عضویت در سازمان مجاهدین خلق، بی آن‌که خودش بداند و به او گفته شود حکم مرگش صادر می‌شود و به راهرو مرگ منتقل می‌شود.

اگر زندانی به جای سازمان مجاهدین خلق بگوید، سازمان منافقین یا جواب دیگری بدهد از او می‌پرسند آیا حاضر است علیه سازمان مصاحبه تلویزیونی بدهد و مجاهدین را محکوم کند؟ اگر زندانی جواب منفی بدهد حکم مرگ داده می‌شود و اگر جوابش مثبت باشد از او پرسیده می‌شود آیا حاضر است با حکومت همکاری کند؟ به جبهه برود؟ و این روند ادامه می‌یابد.

هدف از کش دادن سوالات به این شکل؟ بر دار کردن تعداد هر چه بیشتری از زندانیان سیاسی.

در مورد زندانیان چپ نیز به همین ترتیب، اولین سوال این است: به خدا اعتقاد دارند؟ جواب منفی به معنای صدور حکم مرگ و جواب مثبت نیز یعنی ادامه بازجویی تا بهانه‌ای برای صدور حکم اعدام تراشیده شود. این در مورد زندانیان کُرد هم تکرار می‌شود.

نتیجه؟ آن‌ها موفق می‌شوند نزدیک به ۴۰۰۰ زندانی سیاسی که قبلا حکم زندان گرفته بودند و احکام زندانی برخی از آن‌ها هم تمام شده بود و باید آزاد می‌شدند را در مدت کمی بیش از یک ماه اعدام کنند.

این روزها سالگرد کشتار بزرگ زندانیان سیاسی است…

چرا آن‌ها که می‌گویند خبر نداشتند دروغ می‌گویند؟

آن‌ها دروغ می‌گویند. خمینی، وزیر خارجه، معاونش، دادستان کل و کلی مقام دیگر همان روزها از قتل‌عام زندانیان سیاسی دفاع می‌کنند و بی‌بی‌سی در موردش خبر و گزارش کار می‌کند اما این‌ها می‌گویند خبر نداشته‌اند.

دروغگویانی که نه جرات دفاع از آن اعدام‌ها را دارند و نه شهامت قبول مسئولیت و بیان شرمساری‌ از همدستی در کشتار بزرگ را.
خمینی در آخرین نامه به منتظری:«در دفاعیه شما از منافقین که … محکوم به اعدام شده بودند … می‌بینید که چه خدمت ارزنده‌ای به استکبار کرده‌اید.»

پورمحمدی (سال ۱۳۹۲): «اینکه من در دهه ۶۰ لیستی از اعدامی‌ها را نزد آیت‌الله منتظری برده‌ام دروغ است،من در وزارت اطلاعات پست امنیتی نداشتم و درگیر اعدام‌ها نبودم.»
پس از انتشار نوار آقای منتظری: «ما افتخار می‌کنیم که دستور خدا را در رابطه با منافقین اجرا کردیم»

ولایتی، وزیر خارجه وقت: «کسانی که مبارزهٔ مسلحانه می‌کنند باید کشته شوند و این قانون است… زندانیانی که در ماه‌های اخیر اعدام شده‌اند مجاهدین خلق بوده‌اند که سعی داشتند به داخل ایران پیشروی کنند. سایر اعدام شدگان نیز به قتل شخصیت‌های سیاسی اعتراف کرده بودند.»

جواد لاریجانی معاون وقت وزیر خارجه: «فکر نمی‌کنم اعدام‌های پس از آتش‌بس تعداد زیادی باشد… هزار نفر دو هزار نفر چیز زیادی نیست. ما دو میلیون افغانی و بیش از نیم میلیون عراقی را غذا می‌دهیم.»

سیدمحمد موسوی خوئینی‌ها دادستان‌ کل کشور وقت در تأیید اعدام‌های انجام گرفته در کشور اعم از سیاسی و غیرسیاسی: «ما از بالا رفتن آمار اعدام‌ها واهمه‌ای نداریم.»

خامنه‌ای ریاست جمهوری وقت: «ما مجازات اعدام را داریم برای کسانی که مستحق اعدامند… این آدمی که توی زندان، از داخل زندان با حرکات منافقین که حملهٔ مسلحانه کردند ارتباط دارد،او محکوم به اعدام است و اعدامش هم می‌کنیم. با این مسئله شوخی که نمی‌کنیم»

تابستان سیاه ۱۳۶۷

منبع: کانال تلگرامی شاهد علوی

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

2 + 14 =