اخیرا فراخوانی در رابطه با برگزاری تجمع فرهنگیان در رسانه ها و شبکه های اجتماعی انتشار یافت؛ اسدالله ملکی معتقد است حضور در این تجمع ضروری بوده و در نامه زیر به نکات قابل توجهی میپردازد.
این تجمع، ۴ شهریور ۹۸ در حمایت از فرهنگیان بازنشسته و شاغل در اصفهان برگزار خواهد شد؛ همچنین تجمع تهران در مقابل اداره کل آموزش و پرورش کشور برگزار می شود.
چرا این تجمع را برگزار میکنیم؟
عدم پاسخگویی به مطالبات قانونی فرهنگیان شاغل و بازنشسته و یا سایر پیشکسوتان تبدیل به یک مساله دردناک شده است. هراقدامی که تا کنون انجام داده ایم بدون جواب مانده و یا اینکه با تهدید و احیانا با برخوردهای غیر انسانی و خلاف عرف و قانون و اخلاق روبرو شده ایم.
بودجه وزارت آموزش و پرورش جایی در این دولت ندارد و در حالیکه بودجه سایر ارگانها و بخصوص ارگانهای نظامی و امنیتی روبه افزایش داشته بودجه اعلام شده آموزش وپرورش کمتر از نصف میزان تورمی است که مراجع رسمی اعلام میکنند.
تاخیر در پرداخت مطالبات فرهنگیان شاغل و بازنشسته که در سالهای گذشته با انتقادها و حرکتهای اعتراضی زیادی همراه بود در سال تحصیلی جدید هم حتما ادامه خواهد یافت و احتمال وخیمتر شدن اوضاع به دلیل ناکار آمدی دولت دور از انتظار نیست.
یکی از گلایههای سابقهدار کارکنان آموزش و پرورش تبعیض میان آنها و دیگر شاغلان بخش دولتی است؛ به عنوان مثل پاداش پایان خدمت فرهنگیان به طور معمول با چند ماه تاخیر پرداخت میشود، در حالی که دیگر کارکنان دولت معمولا بلافاصله پس از بازنشستگی پاداش خود را هر چند که ناچیز هم هست دریافت میکنند.
به جز ناکارآمدی و سوءمدیریت مدیران سیستم آموزشی که گزارشهای زیادی در مورد آن در رسانههای حامی و مخالف دولت منتشر شده، کمبود بودجه وزارت آموزش و پرورش از سالیان پیش به عنوان معضلی ریشهدار مطرح بوده است.
علت پایه ای این است که بودجه کشور پیش از اینکه صرف امور آموزشی و ارتقاء آن گردد به مسائل نظامی و ساخت موشک و قدرت نمایی ها می پردازد و یا اینکه برای مقاصد توسعه طلبانه که هیچگاه مشکلی از مردم ایران حل نکرده مانند تامین سلاح و تجهیزات برای برخی گروههای برون برزی نظیر حزب الله لبنان و یا حوثی های یمن و یا حشد الشعبی و… شده است که البته بازتاب آن همواره این بوده که در هر تجمعی شعار تقریبا ثابت مردم این بوده که سوریه را رها کن فکری به حال ما کن و یا نطایر آن.
دردناک اینکه این قدرت نمایی ها نه تنها در تعادل قوای بین المللی به سود کشور نبوده بلکه موجب تحریمهای اقتصادی سنگینی شده که هزینه آنرا ملت دردمند ایران پرداخته اند و نه حکومت مداران و ارباب مناصب که هر روز شاهد اختلاس ها و سودجویی های آنها در این شرایط بسیار بغرنج و فشار هستیم.
ما چکار بایستی بکنیم؟
به جرات میتوان گفت که راهی بجز اعتراض برای ما نمانده است. ما تمامی راه حل ها را رفتیم به همه مقامات، مسئولین، نمایندگان مجلس و حتی امامان جمعه مراجعه کردیم. به تمامی راههای قانونی تمسک جستیم اما پاسخ ما همواره بی مهری و سرکوب و تهدید و زندان بوده است. اکنون کار به جایی رسیده که برای معلم این کشور بخاطر مطالبه گری حکم شلاق صادر میشود.
بنابرین راهی بجز تجمع اعتراضی برایمان نمانده است. این شاید آخرین راه برای ما باشد. امید که به نتیجه ای منجر شود هر چند که متاسفانه تجمع های ما با خوانش و نگاه امنیتی از جانب نظام روبرو بوده است.
و این بار نیز لاجرم این تجمع اعتراضی را چه در تهران و چه در شهرستانها برگزار خواهیم کرد.
از پیگیری مطالبات قانونی مان خسته نمی شویم.
اسدالله ملکی
دوم شهریور ماه