بهرام مشیری، مورخ و پژوهشگر برجسته، به عنوان مهمان در نشست سراسری گذار در روز یکشنبه ۲۵ آگوست ۲۰۱۹ (۳ شهریورماه ۱۳۹۸) شرکت کرد که صحبت‌های او در چند بخش منتشر شد. بهرام مشیری در قسمت اول مشکل اصلی مردم را استبداد و خرافات طی دوران مختلف دانست و اینکه چطور این موضوع در دوران مشروطه با آن برخورد شد.
به گزارش گذار (سامانه دموکراسی و داد)، وبینار سراسری گذار از استبداد اسلامی به دموکراسی، با موضوع راهکارهای میدانی برای گذار خشونت پرهیز از استبداد اسلامی به دموکراسی، در جهت حمایت و شرکت فعال ایرانیان خارج از کشور از جنبش اعتراضی برای تغییرات بنیادی در حاکمیت سیاسی، با حضور جمعی از کنشگران مدنی، صاحب‌نظران و فعالان سیاسی، شامگاه روز یکشنبه ۲۵ آگوست ۲۰۱۹ (۳ شهریورماه ۱۳۹۸) برگزار شد.
صحبت‌های بهرام مشیری در وب‌سایت گذار در یک بخش منتشر شده‌است که به دلیل طولانی بودن ویدئو، مجددا در چند بخش بازنشر می‌شود.
بهرام مشیری، در بخش اول گفته‌های خود تاکید کرد که ما سابقه تاریخی در استبداد داریم و ایران زمانی که بعد از فتح‌علی شاه در آن زمان به ماجرای مدرنیته ورود کرد، ما به دو دیوار برخورد کردیم که دیوار خرافات و دیوار استبداد بوده‌است و این دو موضوع زمانی که مردم در مقابل استبداد و خرافات ایستادند خود را نشان داد.
زمانی که موضوع نوشتن قانون اساسی شد، مشروعه خواهان در مقابل مشروطه خواهان صف کشیدند و با آن مقابله می‌کردند.
آقای مشیری در ادامه توضیحات خود را در این خصوص ارائه داد.
گذار از استبداد اسلامی به دموکراسی با مدیریت رضا بدیعی، گفتمانی با شرکت و حضور تلاشگران دموکراسی‌خواه و مدافعان حقوق بشر است که در راستای بررسی راهکارهای گذار از حکومت اسلامی به دموکراسی، در دومین و چهارمین یکشنبه هر ماه به صورت اینترنتی برگزار می‌شود و جمعی از کنشگران سیاسی و مدنی و مدافعان حقوق بشر ایرانی ضمن تبادل نظر و همفکری، درباره هماهنگی کنش‌ها و یافتن راهکارهای استقرار دموکراسی در ایران در این نشست‌ها همراهی می‌کنند.
در ادامه فایل صوتی و تصویری مربوط به سخنان بهرام مشیری، در جریان نشست وبیناری گذار روز یکشنبه ۲۵ آگوست ۲۰۱۹ (۳ شهریورماه ۱۳۹۸) آمده است. (ضمنا فایل‌های مربوطه را از تلگرام و اینستاگرام گذار نیز دنبال کنید.)
درود بر اُستاد بهرام مشیری
درود دوباره به استاد بهرام مشیری.
غرض از مزاحمت اولابنده سئولات فراوانی داشته یا دارم که خوشحال ویا ممنونمیشم که در اسرع وقت به سئوالهای بنده جواب بدهید . دوممتاسفانه به دید بنده و به تجر بیت بنده در کشورما طوری که به گفته معروف بیسواد های ایرانما از باسواد هایمان با سوادتر هستند . جطور که رضا شاه اگر چهیک دیکتا تور بود ولی وطن پرست بود یا دست کم ایران دوست بود او با تمام بیسادیش آخوند ها را از معرکه سیاست بیرون ریخت ولی پسرش که تحسیل کرده مدرسه لوزان سوئیس بودتمامی زحمات پدرش را به باد داده و هرچی آخوند مفت خور بوده آنهارا به معرکه سیاست کشانده و باعث بد بختی ما ملت ایران شده. است …
در شهری که بنده در آن زندگی میکنم نویسنده ای است پر مدعا که به گفته معرُف توی سر سگ میزنی ایشون میگه فاشیستی!!!!! چند سال پیش موقعی که راجبع برنامه شما باهاش صحبت کردم ایشون برگشتند گفتند ….. من بهتر میدانم!!!!! این من بهتر میدان تنها مال این نویسنده نیست بلکه بسیاری دیگر از هم میهنان ما دچار این مشکل هستند…..
…. قدیم تر ها بهتون زنگ زده بودم بالا خره آن همکار محتر م تون خانم افشار به بنده زنگ زده بودند ولی متسفانه صحبت ما کمی به بیراه رفت . وایشون زودی عصبی شد و ارتباط رو قطع کردند شک به یقین این عیب از بنده بوده که از بیساری از مسائل آگاهی نداشته ویا ندارم…..
اولا که بخش عمده از انچه که شما اغلب راجبع این اسلام عز یز می فرمائید پدر بنده هم از زمان حاجی آقا شاهنشاه میگتُ. از بچه گی یادم که پدرم راجبع دوقرن سکوت صحبت میکرد…..
حال بنده میخواستم بپرسم نه بابک خرمدین بلکه خرم دینا چه گروهی بودند ؟؟ ائیده لوژی شان چه بود؟؟؟ خواستم بپرسم این آقا شیخ زرتشت پیش از این اسلام ناب محمدی بوده یااینکه بعد از اسلام ؟؟؟ ( چرا که من در جائی خواندم بعد از اسلام بوده) . سئوال دیگرم این هست که در حوالی بقدرت رسیدن رضا شاه نامینده گان مجلس مشغول چه کاری بودند که رضا شاه مجلس را به توپ بست؟؟ آیا نها نیز مانند این اُپزسیون کنونی ما مشغول توی سر یک دیگر زدن بودند یا اینکه خیر؟؟؟
زنده باشید ممنون از محبت شما به امید ازادی کشورمون زنده باشید