«یاد رفیق مسعود خلیل علافی گرامی باد»

حزب چپ ایران به مناسب درگذشت مسعود خلیل علافی، یادداشتی درخصوص شیوه فعالیت‌ها و جزییاتی از آن منتشر کرد؛ در ادامه متن کامل این یادداشت درج شده است.

مسعود انسانی فداکار، مهربان، حساس و خوشرو بود. او دوستدار زحمتکشان و از جمله انسان های شریفی بود که از کمک به دیگران، دریغ نمی کرد. رفتاری مردمی داشت و تعلقات فکری – سیاسی اش را در مناسبات با دیگران دخالت نمی داد…

رفیق عزیز و گرامی ما، مسعود خلیل علافی پس از سال ها مبارزه در راه آزادی، برابری و سوسیالیسم در اثر یک تصادف رانندگی به شکل ناباورانه ای در صبح روز یکشنبه نهم شهریور ماه ۱۳۹۸ برابر اول سپتامبر ۲۰۱۹ از دست رفت. مرگ او، اندوه سنگینی بر تن و جان خانواده و دوستان و یارانش نشاند.

مسعود در سال ۱۳۳٧ در شهر ارومیه زاده شد. در جریان تحصیل با مشاهده فقر و تنگدستی مردم به مبارزه سیاسی متمایل گشت و دیکتاتوری و خفقان شاهنشاهی او را به جانبداری از مبارزه مسلحانه و سازمان چریکهای فدائی خلق ایران کشاند.

در آبان ۱۳۵٧ و با آزادی زندانیان سیاسی، به واسطه یکی از همین مبارزان آزاد شده از زندان، ارتباط او و هسته ای از هواداران سازمان فدائی مرتبط با او، به سازمان وصل شد. از آن پس فعالیت سیاسی او تشدید شد. او در سالهای ۵۸ و ۵۹ با سازمان دانشجویان پیشگام شهر ارومیه فعالیت می کرد.

 

مسعود سوپرمارکتی داشت که تا انقلاب از آن برای فعالیت های سیاسی در ارتباط با سازمان استفاده می کرد. پس از انقلاب که ستاد سازمان فدائی در ارومیه برپا شد، مسعود جزو اولین افرادی بود که خواستار فعالیت در ستاد بود. اما مسئولان ستاد سازمان با حضور او به منظور مخفی نگاهداشتن چهره اش، موافقت نکردند. چند ماه بعد جمهوری اسلامی برای محو دستاوردهای انقلاب، به جریانات چپ یورش آورد و در همین ارتباط ستاد سازمان فدائی نیز به آتش کشیده شد.
از این تاریخ به بعد عملاً محل کار او به ستاد سازمان برای پخش اعلامیه و توزیع نشریه کار تبدیل شد. تا پایان سال ۱۳۶۲ او به فعالیت اش به عنوان یک عضو فعال ادامه داد.

مسعود محل کارش را به پایگاه تشکیلات بدل کرد. این پایگاه برای مدتی توانست نقش کلیدی در ماندگاری روابط رفقای سازمان و توزیع نشریه “کار” و اعلامیه‌ها ایفا کند. به رغم اینکه بسیاری از رفقای سازمان او را می‌شناختند، اما مسعود را در سطح یک هوادار به حساب می‌آوردند. همین برداشت تا حدی و برای ان دوره کوتاه، حفاظی برای ادامه کاری اش ایجاد نمود. در جریان انشعابات درون فدائیان، رفیق مسعود در صفوف سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) به فعالیت سیاسی خود ادامه داد. در سال ۶۲ ازدواج کرد و با توجه به تشدید سرکوب، ناگزیر به ترک کشور و اقامت در المان شد.

در المان فعالیت سیاسی خود را برای مدتی در “سازمان اکثریت” پی گرفت. با تشکیل حزب چپ ایران (فدائیان خلق)، به عضویت حزب چپ درآمد و در نخستین کنگرۀ حزب شرکت نمود. پس از کنگره، همراه رفقایش در تدارک برگزاری آکسیونهائی در شهرهای ووپرتال و اسن بود، که مرگ ناباورانه او، بر مشارکتش در این برنامه ها، نقطه پایانی گذاشت.

مسعود انسانی فداکار، مهربان، حساس و خوشرو بود. او دوستدار زحمتکشان و از جمله انسان های شریفی بود که از کمک به دیگران، دریغ نمی کرد. رفتاری مردمی داشت و تعلقات فکری – سیاسی اش را در مناسبات با دیگران دخالت نمی داد. به خانواده اش و به دو نوه اش، عشق می ورزید. روحیه پرسشگری و جسارت انتقاد را داشت و بدون آن که طرف مقابل اش را بیازارد صریح و بی پرده سخن می گفت و انتقاداتش را نرم و دوستانه طرح می کرد.

هیئت سیاسی اجرائی حزب چپ ایران(فدائیان خلق) از دست رفتن مسعود عزیز را به خانواده، دوستان و یاران او، به ژاله مشرقی همسر گرامی او، به دو دحتر عزیزش، اولدوز و آیدا، و به همه اعضای حزب چپ تسلیت می گوید. او اکنون در میان ما نیست اما یاد و خاطره اش، انگیزه ما را در مبارزه علیه استبداد و برای گذار از جمهوری اسلامی با هدف دستیابی به آزادی، دموکراسی و برابری تقویت می کند. می کوشیم به احترام مبارزه او و بی شمار یاران مبارزی که در این سالها به اشکال مختلف ما را ترک کرده اند، پرچم مبارزه برای آزادی، عدالت و داد را که او نیز در دست داشت، برافراشته نگه داریم.

هیئت سیاسی اجرائی حزب چپ ایران(فدائیان خلق)

بدون دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

چهارده − ده =

خروج از نسخه موبایل