روز گذشته تجمع اعتراضی کارگران هپکو اراک با سرکوب وحشیانه و برخورد غیر انسانی نیروهای امنیتی و انتظامی مواجه شد.
حکومتی که با ژست دفاع از محرومین و مستضعفین و با شعارهای ضد استثماری به قدرت رسید پس از چهل سال نه تنها نتوانست محرومیت را از بین ببرد که خود عامل فقر و درماندگی بیشتر مردم گشت و آن را عمق و گسترش بیشتری بخشید.
در این میان بیشترین صدمه و فلاکت سهم طبقه کارگر شد.
کارگر در طی این سال ها خود را بیش از پیش تحت استثمار میبیند و هر روز معیشت او با دستمزدی به مراتب پائین تر از خط فقر ، تحقیر شده و رو به نابودی کامل میرود.
دستمزدی که نه تنها کفاف گذران زندگی را نمیدهد بلکه همان را هم هر چند ماه یکبار دریافت میکند.
دستگاه حاکم با این همه مصیبتی که با بی لیاقتی و ناتوانی خود در اداره کشور و دزدی،غارت و چپاول ثروت های عمومی و رانت،فساد و حراج کارخانجات تحت سیاست به اصطلاح خصوصی سازی بر سر کارگران آوار کرده است انتظار دارد که کارگر ساکت نشسته و نابودی زندگی خود و خانواده اش را نظاره کند و زبان به اعتراض نگشاید که در غیر این صورت هرگونه اعتراض و مطالبه گری را با سرکوب وحشیانه پاسخ میدهد.
اعتراض و اعتصاب حق ما کارگران است این تنها ابزاری است که به ما اختیار و قدرت میدهد تا حقوق و مطالبات خود را پیگیری نمائیم.
ما این حق را با اتحاد توده های کارگری به حکومت حامی سرمایه داری تحمیل میکنیم.
این درست است که موازنه قوا به اندازه ای نیست که صاحبان قدرت و سرمایه از همه مواضع خود عقب نشینی نمایند اما با نگاهی به مبارزات کارگران خصوصا در هفت تپه و گروه ملی فولاد در اهواز و دستاوردهای آن در میابیم که دستکم میتوانیم به بخشی از مطالبات خود دست پیدا کنیم و این بدین معناست که با همین مقدار دستیابی به مطالبات کارگر قادر بوده و توانسته در این توازن قوا تغییراتی به نفع خود ایجاد نماید.
مبارزات کارگری بارها و بارها با سرکوب شدید روبرو بوده و فعالان کارگری بسیاری با پرونده سازی های جعلی و اتهامات امنیتی روانه زندان ها شده اند.
آنچه که استنباط میشود این است که حاکمیت زور و سرمایه از دورنمای مبارزات کارگران بوحشت افتاده است و از روی استیصال و درماندگی تلاش میکند با ابزار سرکوب ؛ این جنبش که قابلیت فراگیر شدن و تسری به سایر بخشهای جامعه را دارد متوقف نماید.
با این همه باید دانست که ماشین سرکوب آنقدر هم قدرت و توان ندارد که بتواند همه کارگران را زیر چرخ خود له نماید.بنابراین اگر توده های کارگری سراسر کشور همه با هم متشکل و متحدانه اعتراضات را به میدان بیاورند
قادر خواهند بود تا این ماشین سرکوب را کار بیاندازند.
در غیر اینصورت هر گونه اعتراض پراکنده و غیر منسجم لاجرم با سرکوب شدید مواجه خواهد شد.
اکنون برای طبقه کارگر در ایران مسجل است که صاحبان زر و زور نه اراده حل مشکلات را دارند و نه توان آن را و عامدانه تلاش میکنند با تضعیف و از بین بردن سفره کارگران ما را در موضع ضعف و ناتوانی و فقر و گرسنگی نگاه دارند.
کارگر بخوبی دریافته که هیچکدام از ارکان این حکومت قابل اعتماد و اتکاء نیست و نمیتوان از دستگاه سرکوبگر حاکم انتظار و توقع برقراری عدالت و رفتاری انسانی را داشت.
تنها راه پیش روی ما ادامه مبارزات با اتحاد و همبستگی است.
پیمان شجیراتی کارگر سابق گروه ملی فولاد اهواز – ٢۶شهریور٩٨
منبع: اتحادیه آزاد کارگران ایران