سپیده قلیان، فعال مدنی که در جریان اعتراضات هفت تپه بازداشت شده بود و چندی پیش با سپردن وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی تا برگزاری دادگاه تجدید نظر به طور موقت آزاد شد، با انتشار متنی در صفحه اینستاگرام خود به تشریح یکی از سوءاستفادههایی که جریانات سیاسی از نام و عنوان زندانی سیاسی انجام میدهند پرداخته است.
متن یادداشت او را در ادامه برای مخاطبین به اشتراک گذاشته شده است:
سلام به مردم عزیز
رابطه زندانی سیاسی با حاکمیت، از هر جناح و دستهای، رابطه قربانی و جلاد است. دستگاههای سرکوب و نهادهای امنیتی، فعال سیاسی را به عنوان ابزاری میبینند که با زندانی کردنش، با شکنجهاش و با ساختن نامستندهای صداوسیما در موردش، سیاست ارعاب عمومی برای پیشگیری از اعتراضات را پیش ببرند.
این نهادها زندگی شخصی، حیات شغلی و وضعیت تحصیلی زندانی را با بحران مواجه میکنند تا دیگرانی که دل در گرو تغییر وضعیت موجود دارند، از سرنوشت زندانی سیاسی نتیجه بگیرند که بهتر است سکوت کنند.
جناحهای دیگر حکومتی که در درگیریهای جناحی نتوانستهاند بخشی از قدرت که مطلوبشان بوده است را به دست بیاورند هم زندانی سیاسی را به شکل دیگری قربانی میکنند. مصداق بارز این قربانی سازی، استفاده از نام زندانیان سیاسی، در نطقهای رای جمعکنی نمایندگان لیست امید است.
برای آنها زندانی سیاسی تنها یک نام است که با تکیه بر آن، اولاً خود را از خشونت و سرکوبگری مبری جلوه دهند و در عین حال در بازیهای پشت پرده، با برگ «نام زندانی سیاسی» قمار سیاست بازی کنند. این اصلاحطلبانِ معتدل شده احتمالاً به عمد فراموش میکنند فاجعه خاتونآباد در دوره قدرت آنها بروز کرده است و زندانهای ایران در زمان یکهتازی آنها در دولت و مجلس، مملو از معترضان سیاسی بوده است.
اما مبتذلترین، سخیفترین و رذیلانهترین شکل سوء استفاده از نام زندانیان سیاسی، توسط فرقه بهار و جناح بهاری جمهوری اسلامی انجام شده است. عبدالرضا داوری در یک نمایش ناشیانه، والدین من را پیدا میکند، به آنها وعده آزادی من را میدهد، برای آنها و از طرف آنها نامهای با تکیه بر دعواهای جناحی مینویسد و آن را در دبیرخانه قوه قضاییه ثبت میکند.
تنها چند روز پس از آزادی من و زندانیان هفتتپه و روز کارگر، او مزورانه مدعی میشود که این آزادی مرهون آن نامه بوده است. هر چند نمیگوید نگارنده نامه خودش بوده است. اما خطاب به آقای رئیسی، طوری آدرس میدهد که بله! ایهاالناس! بدانید که دعوای باندی و نامه ما دلیل اصلی این آزادی بوده است.
جناح و فرقه بهار هر قدر هم که تلاش کند، نخواهد توانست سالهای خفقان و فشار و سرکوب فعالان سیاسی را از ذهنیت افکار عمومی پاک کند. برخی از محبوسین آن دوران هنوز در زنداناند. بنابراین اگر قرار بر نامهنگاری باشد، داوری بهتر است نامهای به احمدینژاد بنویسد و از وضعیت زندانیان کهریزک و اوین و از خونهای ۸۸ بپرسد.
تزویر اهالی فرقه بهار که تلاش میکنند مفسدین اقتصادی زندانی شده از گروهشان را به عنوان زندانی سیاسی حقنه کنند و این افراد را با صدها زندانی سیاسی گمنام جمع ببندند، بی آن که من و ما بگوییم روشن است. اما در مقابل این قِسم سوء استفاده، باید با قاطعیت و شدت ایستاد و افشاگری کرد.
من این رفتار عبدالرضا داوری را نه سوء استفاده از شخص خودم، که پیش بردن یک سیاست مزدورانه، خائنانه و در عین حال سرکوبگرانه میدانم و تا آنجا که به من مربوط میشود، محکوم میکنم و پیگیری خواهم کرد. در روزهای آینده توضیحات تکمیلی را منتشر خواهم کرد.