«محمود صادقی» میگوید وزارت اطلاعات مدعی است در مورد مجرمیت «مجید جمالیفشی» به قطعیت رسیده و لذا او را اعدام کردهاند. این نماینده مجلس در بخشی از گفتوگوی ویدئوییاش با وبسایت اعتماد آنلاین از پیگیریهایش درباره پرونده ترور دانشمندان هستهای حرف میزند.
در چند ماه گذشته متهمان این پرونده که اعترافات آنها از تلویزیون پخش شده بود در گفتوگو با رسانهها از پشت پرده دستگیری، شکنجه و اجبار به اعتراف در این پرونده سخن گفتهاند. محمود صادقی، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی از افرادی بود که دراینباره از وزارت اطلاعات توضیح خواست.
او حالا میگوید از وزارت اطلاعات خواسته است مکتوب و مستند به پرسشهای او پاسخ بدهند و او پاسخ شفاهی و روضه خواندن را از آنان نخواهد پذیرفت. به گفته آقای صادقی، جرم یکی از آنها به اسم مجید جمالفشی، احراز شد که بعد هم اعدام شد و سایر افراد هم تا پای اعدام رفتند و قرار بود همه آنها در دولت قبل و در زمان وزارت «مصلحی» اعدام شوند.
مجید جمالیفشی، ورزشکار ایرانی بود که مدال برنز کیک بوکسینگ جهانی را دریافت کرده بود آذر سال ۱۳۸۹ وزارت اطلاعات مدعی شد او عامل ترور «مسعود علیمحمدی»، یکی از دانشمندان هستهای ایران بوده و توسط ماموران موساد در اسراییل آموزشدیده است و فیلم اعترافات او منتشر شد. این ادعا درباره دیگر متهمان پرونده هستهای نیز تکرار شد، متهمانی که حالا میگویند در اثر شکنجه طولانی، تهدید و ارعاب وادار به اعتراف مقابل دوربینهای تلویزیون شده بودند درحالیکه نه نام دانشمندان هستهای را شنیده بودند و نه روحشان از ماجرای ترور آنها خبر داشته است.
مجید جمالیفشی تنها متهم این پرونده است که به دار آویخته شد، مابقی متهمان این پرونده پس از ماهها شکنجه آزاد شدند. حالا به محمود صادقی گفتهاند که اتهام مجید جمالیفشی احراز شده بوده و او اعدام شده است، اما «مازیار ابراهیمی» و «نادر نوریکهن» دو تن دیگر از متهمان این پرونده معتقدند که به محمود صادقی هم دروغ گفتهاند و مجید جمالیفشی بیگناه اعدام شده است.
آقای ابراهیمی میگوید این ادعا دروغ است چون چند نفر از کسانی که پیش از اعدام مجید جمالیفشی در یکی از سلولهای کناری او یعنی در یکی از سلولهای طبقه پائین بند ۲۰۹ در بند بودهاند برای او در زندان روایت کردهاند که شبی که جمالیفشی را برای اعدام بردهاند او با صدای بلند به ماموران پرخاش کرده است و صحبتهایی بین آنها ردوبدل شده است که نشان میدهد او بیگناه بوده است: «جمالیفشی به ماموران میگوید شما به من قول دادید که به آنها بگویید من دارم با شما همکاری میکنم و وقتی قاتل اصلی بازداشت شد از من قدردانی میکنید؛ اما در پاسخ به جمالیفشی میگویند نه نظر حاجی عوض شده است و تشخیص داده است این را نگوید و همسر شهید هم پیش آقا رفته است و آقا هم گفته اعدامت کنیم.»
آقای نوریکهن هم معتقد است برخلاف آنچه محمود صادقی نقل میکند جمالیفشی بیگناه بود و او این را بر اساس تجربه خودش و شواهد موجود میگوید: «تصویر پاسپورت که اطلاعات بهعنوان تصویر پاسپورت مجید جمالیفشی منتشر کرد کپی تصویر نمونه پاسپورت اسراییلی در ویکیپدیا است و جعلی است. اعترافاتش در دادگاه هم نتیجه وعده ماموران اطلاعات به او بوده است. به خود ما هم گفتند که در دادگاه اعتراف کن، بگذار حکم صادر شود و پرونده بسته شود و نگران هم نباش ما که مسوول اعدامت هستیم، اعدامت نمیکنیم و به تو یک هویت جدید میدهیم. برو زندگیات را بکن. آن بدبخت را هم همینطوری راضی کردهاند علیه خودش بهدروغ در دادگاه اعتراف کند. در پرونده ما هم کسانی دیگری بودند که در دادگاه از آن اعترافات کردند اما قبل از اینکه حکم بگیرند حقیقت پرونده افشا شد.»
به گفته نادر نوریکهن، تنها گناه مجید جمالیفشی رفتنش به سفارت امریکا در باکو برای گرفتن پناهندگی بود: «او در یک سفر ورزشی به باکو به سفارت امریکا میرود تا درخواست پناهندگی بکند و بعد در مورد آن با یکی از ورزشکاران همراهش صحبت میکند و جریان که به گوش حراست میرسد راهش به این پرونده کثیف باز شده و قربانی سناریوی وزارت اطلاعات میشود.»
مازیار ابراهیمی و نادر نوریکهن میگویند بر اساس آنچه محمود صادقی نقل میکند آنها به این نتیجه رسیدهاند که وزارت اطلاعات بهجای پذیرش کامل مسوولیت جنایتی که در حق آنان مرتکب شده است عملا در حال توجیه رفتارهای خود است.
آقای صادقی در بخشی از این گفتگو، به پرسشهایی از نتیجه پیگیریهایش درباره متهمان پرونده ترور دانشمندان هستهای پاسخ داده است. پاسخهایی که جز در یک مورد مشخص نه نظرات این نماینده مجلس که نقل گفتههایی است که مقامات اطلاعاتی به او گفتهاند و به گفته دو تن از متهمان آن پرونده دروغ و گمراهکننده است.
محمود صادقی در این گفتگو میگوید یکی از پرسشهای او از وزیر اطلاعات این بوده است که اگر این متهمان، قاتلان دانشمندان هستهای نبودند، چه کسانی این ترورها را انجام دادهاند. صادقی همچنین میگوید علاوه بر احقاق حقوق متهمان و اعاده حیثیت و پرداخت خسارت آنان، هدف او از این پیگیریها اصلاح فرآیند در وزارت اطلاعات است.
این صحبتها چه تاثیری روی متهمان ترورهای هستهای گذاشته است؟
مازیار ابراهیمی میگوید با شنیدن صحبتهای محمود صادقی و آنچه از مقامات اطلاعاتی و ادعاهای آنها نقل میکرد دچار اضطراب شده است: «این صحبتها من را به روزهایی برد که قاضی «شهریاری» در واکنش به اعتراضات و دادوبیدادهای گاهبهگاه من میگفت چرا اینقدر هارتوپورت میکنی؟ این پرونده هنوز بسته نشده است، یک روز تو را دوباره میکنند داخل زندان و اعدامت میکنند.»
آقای ابراهیمی میگوید پرونده آنها تا بهمن ۱۳۹۷ بسته نشد و عملا ترس او از بازداشت دوبارهاش او را ناچار کرده ایران را ترک کند: «یکی از سندهایی که من در توییترم منتشر کردهام وضعیت پرونده جمعی ما بود. تا ماه ۱۱ سال ۱۳۹۷ این پرونده همچنان باز بود و ما به فساد فیالارض و محاربه متهم بودیم. من را در عراق هم میخواستند بکشند. اینکه نیروهای امنیتی اقلیم کردستان میگفتند تو را در زندان نگه میداریم تا جانت را حفظ کنیم حقیقت داشت. اینها هنوز میگویند یک دسته از کارشناسان وزارت اطلاعات معتقد بودند ما مجرم بودیم. برچه اساسی؟»
نادر نوریکهن هم میگوید مساله مهم برای او برخلاف آقای صادقی این است که چرا عاملان بازداشت غیرقانونی و پروندهسازی برای آنان بازداشت و محاکمه نمیشوند: «حالا که همه به این واقعیت رسیدهاند که ما بیگناه بازداشت و زندانی و شکنجه شدیم و فیلمهای بازجویی و روند پرونده هم نشان میدهد که بازجوها هم همان موقع بازجویی و شکنجه میدانستند که ما بیگناه هستیم، بازجویان ما، عوامل اطلاعاتی که مسوول و عامل شکنجه ما بودند چرا محاکمه نمیشوند؟ چرا برخورد قانونی با آنها اعلام نمیشود؟»
محمود صادقی میگوید میخواهد برایش شفاف شود که این متهمان شکنجه شدهاند یا نه؟ متهمان به او گفتهاند تعزیر شدهاند یعنی با حکم قاضی و شرعی شلاق خوردهاند. مازیار ابراهیمی میگوید تعزیر درهرحال و در همه شرایط شکنجه است که بر اساس قانون اساسی ممنوع شده است و این تنها یک کلاهشرعی برای موجه کردن شکنجه است: «اما فارغ از این حتی، تعزیر با همان قوانین عقبمانده جمهوری اسلامی هم شرایطی دارد هم تعداد ضربات و هم شیوه زدن و هم نوع شلاق مشخصشده و آنچه با ما کردند همان به قول خودشان تعزیر اسلامی هم نبود. کف پای چپم از چهار جا شکستگی دارد و کف پای راستم از دو جا. کف دستم شکستگی دارد و یکی از دندههایم هم شکسته است.»
نادر نوریکهن هم میگوید بر اساس ماده ۱۶ قانون مجازات اسلامی، تعزیر با حکم قانون باید در مورد کسانی اعمال شود که محکوم شدهاند و تعزیر بهعنوان یکی از راههای مجازات اعمال میشود: «اینها حتی اگر از قاضی برای گرفتن اعتراف حکم شلاق زدن ما را گرفته باشند کارشان شکنجه بود چون همان ظواهر قانونی را هم رعایت نکردند. کابل فشارقوی را به من نشان دادند و گفتند این را برای تو ساختهایم و با همان هم من را شلاق زدند. فقط اینها هم نبود. اعدام مصنوعی، زدن با چوب و میله، آویزان کردن و ضرب و شتم هنگام بازجویی و بازجویی ۲۴ ساعته همه شکنجههایی که ما دیدیم.»
به گفته محمود صادقی، سید «محمود علوی»، وزیر اطلاعات مدعی شده است که فرآیند هم اصلاح شده است و در بازداشتگاهها دوربین کار گذاشتهاند تا نظارت کامل باشد و با تخلفات جزیی هم برخورد میکنند و حتی یک مورد، بازجو سیلی بیجایی به متهم زده و به خاطر تخلف با متهم برخورد شده است.
نادر نوریکهن میگوید: «همان زمان هم دوربین در بازداشتگاه و اتاقهای شکنجه بازجویی وجود داشت و من اصلا در دادگاه «صلواتی» به آن اشاره کردم و گفتم بهتر است بروند دوربینها را چک کنند و فیلمها را ببینید تا بدانند ما بر چه اساسی اعتراف کردیم و چگونه اعتراف کردیم. وقتی باوجود دوربین ما را شکنجه میکردند، چه تضمینی وجود دارد که این شکنجهها مقابل دوربین دوباره تکرار نشود؟»
محمود صادقی میگوید برداشت او از صحبتهای مقامات اطلاعاتی و آنچه رخداده این است که: «دستگاههای اطلاعاتی-امنیتی تحتفشار افکار عمومی و فشار رسانهها و مقامات قرار داشته و میخواسته یک کاری کند. در این حیصوبیص یک سرنخهایی پیدا میکند…» صحبتهای صادقی اینجا در نسخههای ویدیویی حذف شده است اما در نسخه پیاده شده یک جمله دیگر هم بهصورت ناتمام آمده است «اما این سرنخها را بهجای اینکه بهصورت تخصصی، چون مساله جاسوسی و امنیتی بوده…» که نشاندهنده سانسور این جمله است.
مازیار ابراهیمی میگوید یافتن سرنخ یعنی آنها به چیزی رسیده بودند که ما را گرفتند اما سیر بعدی پرونده نشان داد که اینطور نبوده است و این حرف دروغی بیشرمانه و چرتوپرت است و ما مطلقا بیگناه بودیم: «اینها به همان سیستم کار هیئتی، کار اطلاعاتی میکنند. متهمان پرونده به دلایل عجیبوغریبی بازداشت شده بودند؛ مثلا یکی را از شمال گرفتند چون حاضر نبود زمینش را به وزارت اطلاعات بفروشد، اینها به خود من میگفتند اگر از کسی بدت میآید اسمش را به ما بده و یک شماره تلفن تا بیاوریمش اینجا. همه آنهایی که گرفتار بودند همینجوری بازداشت و متهم شده بودند. سرنخ چه کشکی است، چه تور اطلاعاتی؟ اینها تنها یک سند، یک عکس، یک ایمیل، یک تلفن، یک تماس از این جمع نشان دهند که ما کیس مناسبی برای بازداشت بودیم. من دارم فکر میکنم همین صادقی هم زیر فشار است چون در بخشی تبلیغاتی برای همین ویدیوی گفتگو میگوید من متهمان را دیدهام و بغض میکند.»
نادر نوریکهن هم میگوید هیچ سند و مدرک سرنخی وجود نداشت چون آنان کاری نکرده بودند که به این پرونده هیچ ربطی داشته باشند: «اگر مدرک یا سرنخی بود طبعا نیازی نبود ما را شکنجه کنند تا دروغهایشان را تکرار کنیم مدرک را در دادگاه ارایه میدادند و ما بهراحتی و بر اساس منطق عقل سلیم محکوم میشدیم. قاضی شهریاری خودش اواخر دوره بازداشت به ما گفت شما را یک ماه دیگر نگه میدارم و به اطلاعات گفتهایم یا مدرکی دال بر گناهکاری اینها ارایه بدهید یا اینها را آزاد میکنیم. اگر مدرکی داشتند ارایه میدادند.»
محمود صادقی میگوید مساله دست داشتن متهمان در این ترورها در دولت قبلی هم محل اختلاف بوده است. تردید بوده، کارشناسان دو دسته بودند: یک دسته میگفتند آنها هستند، یک دسته میگفتند آنها نیستند. به گفته آقای صادقی، وزیر اطلاعات به او گفته است در دولت روحانی تا پایان مرداد ۱۳۹۳ همه را آزاد میکنند: «همه اینها را بررسی کردیم، دستگاه قضایی باید متقاعد میشد که اینها واقعا بیگناه هستند. درواقع متقاعد کردن آنها هم زمان میبرد.»
نادر میگوید: «این دستگاه قضایی بود که از سیستم امنیتی میخواست مدرکی ارایه بدهد که نشان بدهد ما گناهکار هستیم و برعکس حرفهای وزیر اطلاعات، این اطلاعات بود که اصرار داشت دستکم ما ۵ نفر آخر را کاملا بیگناه و بیهیچ مدرک و دلیلی اعدام کنند تا به قول خودشان دل خانواده شهدا را راضی کنند.»
محمود صادقی در ادامه صحبتهایش به «معین» نامی اشاره میکند که به گفته او معاون فعلی وزارت و پیشتر قایممقام وزیر بوده است: «آقای معین مورد اعتماد کامل وزیر و آدم بسیار حرفهای و باتقوا، کاربلد و وارستگی اخلاقی دارد پرونده را در دست گرفته، کارشناسی کرده، نظر گرفته، دقیقا در پروندهها بازنگری کرده و قاطع به این نتیجه رسیده این افراد متهم نیستند و درواقع دستگاه امنیتی ما فریب خورده است.»
اما این آقای معین که محمود صادقی چنین با مبالغه در مورد باتقوا بودن و وارستگی اخلاقیاش میگوید کسی است که به گفته مازیار ابراهیمی در زندان به ملاقات آنها میرود با علم به بیگناهی متهمان به آنها میگوید فعلا برای حفظ آبروی نظام باید در زندان بمانند: «معین به ما گفت ما میدانیم شما بیگناه هستید اما برای حفظ آبروی نظام آزاد نمیشوید. پرسیدم یعنی چی؟ گفت شما اگر الان از اینجا بیرون بروی و موبایلت را روشن کنی اولین کسی بهت زنگ میزند بیبیسی است. او میگفت نباید خطای چند نفر را به پای همه بنویسید.»
محمود صادقی میگوید در جلسه با مقامات اطلاعاتی در کمیسیون مجلس به او گفتهاند این شائبه وجود دارد ماموران اطلاعاتی را همان کسانی فریب داده باشند که این ترورها را کردهاند: «هنوز دستگاه اطلاعاتی میگوید ترورها کار موساد بوده و احتمالا فریبها هم کار موساد بوده است. در ادامه این پروژه در انحرافش هم موساد نقش داشته است. اینها جزو قسمتهای حساس پرونده است که باید باز شود. ممکن است بخشی از این را نشود بهصورت علنی مطرح کرد.»
نادر نوریکهن در واکنش به این صحبتها میگوید اینها چطور فریب موساد را خوردهاند: «چرا اینها همه خرابکاریها و جنایتهای خود را به موساد نسبت میدهند؟ ما آدمهای عادی بودیم که نمیتوانستیم به هیچ جایی وصل شویم و حتی اگر فریبی هم در کار باشد ما کسانی مناسب برای این پروژه فریب نبودیم چون اصلا کارهای نبودیم و دسترسی و روابطی نداشتیم.»
مازیار ابراهیمی میگوید اینکه بازداشت و متهم کردن و شکنجه کردن و بردن ما پای اعدام ناشی از نقشه و نفوذ موساد بوده است یعنی «برادران عربیون و {…} که برای متهم کردن من داستانسرایی کردند و یا داماد سپاهی نادر نوریکهن که برای او پاپوش دوخت همکار و کارمند موساد هستند و البته کسانی دیگر داخل اطلاعات و خارج از آن در استانها مختلف کشور که آن ۱۰۰ نفر دیگر را هم گرفتار کردند. این حرف در عین احمقانه بودن خیلی مطالب را آشکار میکند. مثل اینکه چرا با این به ادعای خودشان ماموران موساد برخورد قانونی نکردهاند؟ چرا اینها محاکمه نشدهاند؟»
محمود صادقی در گفتگویش با اعتماد آنلاین به این پرسش هم پاسخ میدهد که اگر افرادی که بهعنوان متهم بازداشت شدند و حالا آزاد شدند در ماجرای ترور نقشی نداشتند چرا وقتی دستگیر شدند ترور تمام شد؟ به گفته آقای صادقی، یکی از همراهان آقای علوی به او گفته است آنها یک تور اطلاعاتی پهن کردهاند: «عدهای بازداشت شدند و بعد وقتی بازداشت شدند، ترور خوابید! پس معلوم است که این افراد نقش داشتند.»
آقای ابراهیمی میگوید ماموران امنیتی متهمان را که همه افرادی غیرسیاسی و شهروندان معمولی فاقد سابقه فعالیت خاصی بودند اصلا نمیشناختند، این چه توری است که فلهای آدم میگیرد: «در هنگام بازداشت «بهزاد عبدلی»، فردی را که همراه او بوده بازداشت میکنند و وقتی اسمش را میبرند، بهزاد میگوید من بهزاد عبدلی هستم اشتباهی گرفتهاید! اینها کدام حرفشان درست است؟ ارزیابی صحبتها و عملکرد وزارت اطلاعات نشان میدهد صحبتها و ادعاهایشان اصلا قابلاعتماد نیست و دروغ میگویند.»
محمود صادقی در پایان گفتگویش به مساله پرداخت خسارت به متهمان هم اشاره میکند و میگوید طبق اصل ۱۷۱ و سایر موازین قانونی باید غرامات کامل به متهمان این پرونده داده شود و مسوولان هم اعلام آمادگی کردهاند که اگر این متهمان مطالبه کنند و مستند بدهند، آنها حاضر هستند کامل خسارت پرداخت کنند.
مازیار ابراهیمی میگوید من مطمئن نیستم این ادعای اعلام آمادگی برای جبران خسارات صادقانه باشد: «یعنی چی اگر فرد مطالبه کند اینها آماده جبران خسارت هستند. خودشان که اسمورسم و راه تماس با ما را دارند و میدانند چه ستمی بر ما کردهاند و میتوانند اقدام کنند. خودشان از آنچه بر سر ما آوردند فیلم و مدرک دارند چه مدرکی از ما میخواهند؟»
نادر نوریکهن هم میگوید وکلا در ایران نمیتوانند پیگیر کار آنها باشند: «گیرم وکیلی هم پیدا شد، من سند و مدرک شکنجههایی که شدهام، آسیبهایی که دیدهام، زندگی که ازدستدادهام را از کجا بیاورم؟ سند و مدرک نزد خودشان است، خودشان خوب میدانند چه بلایی سر ما آوردهاند و آمار همه شکنجهها یا به قول خودشان تعزیرها و انفرادیهای و روزهای زندان ما را دارند.»
منبع: ایرانوایر