به دنبال اعتصاب غذای دراویش گنابادی در تبعیت از دکتر نورعلی تابنده، «ملیحه مرادی» همسر «احمد ایرانی‌خواه»، کارشناس ارشد کارگردانی تئاتر، مدرس بازیگری و کارگردان، یکی دیگر از درویشان محبوس در بند امن زندان تهران بزرگ در یادداشت خود به تشریح آنچه بر دراویش گنابادی پس از ماجرای اول اسفندماه ۱۳۹۶ در گلستان هفتم پاسداران رفته است، پرداخته است.
متن کامل یادداشت او را در ادامه بخوانید:
هو ۱۲۱
برای عزیزان دربندم می‌نویسم. مردان و زنانی شجاع، مهربان و مظلوم، آنها که برای دفاع از حق، دلیرانه جان شیرین شان را کف دست گرفتند و برای دفاع از مولای بی همتای خود، در گلستان هفتم، سپر بلا شدند. بلایی که ای کاش از جانب بیگانگان بود.
بیش از ده روز است که با اعتصاب غذا، در زندان، به حصر مولای معزز حضرت اقای دکتر نورعلی تابنده مجذوب‌علیشاه، (رهبر عرفان و تصوف ایرانی اسلامی) و محدودیت‌های ناشایست پیروان این سلسله جلیله، اعتراض خود را فریاد می زنند.
ما دراویش نعمت الهی گنابادی، شیعه ی دوازده امامی، به داعش و چه و چه متهم شدیم.کسانی که دم از وحدت میان شیعه و سنی می‌زنند در این مرزوبوم. با شیعیان علی چه کردند؟ با سردار راجی چه کردند؟ مرد بزرگی که عمر و جوانی خود را فدای این سرزمین کرد و سالها در جبهه‌ها، بی ادعا، با دشمنان ملت و میهن، جنگید. با او جنگیدند، سرش را شکستند، صورتش در خونش، گلگون شد و بعد از دستگیری، در بیمارستان دوباره مورد ضرب و شتم قرار گرفت و در بازجویی‌های خشونت بار، در بازداشتگاه به شهادت رسید. آن هم از ضربات مهلک هموطنانش!
با مرد مهربانی چون محمد ثلاث چه کردند؟ تحت بازجویی های سرسری، در دادگاهی نمایشی و با ادله‌ای کاملا، سست، چون حلاج، او را به دار آویختند و بر ظلم پنهان خود، سرپوش گذاشتند.
و توجیه همه این بی عدالتی‌ها، چیزی به اسم «نظام» است. کسی نیست بپرسد کدام نظام؟ نظامی که برای ماندن خود، پای بر اصول اسلام می‌گذارد، تعریفش چیست؟ نظامی که در مغز سرسپرده هایش فرو کرده، برای حفظش، آتش به اختیار عمل کنید، چه معنا و مفهومی دارد؟ آیا علی (ع) برای حفظ دین، آتش به اختیار عمل کرد؟ مردمی که با او بیعت نکردند را کشت؟ اسیر کرد و به دار آویخت؟ یا بیست سال و اندی در خانه نشست؟ و فرمود تا مردم مرا نخواهند، بیعت کسی را نمی پذیرم؟
این نظامی که شما سینه چاک آن هستید، همان اریکه قدرت شاهان ستم پیشه نیست؟ همان ها که سرها بریدند و به زن ها و کودکان رحم نکردند تا مبادا، از تخت پادشاهی به زیر افکنده شوند؟ می‌گویید پای این نظام خون داده‌ایم؟ منظورتان همان جوان‌های نازنینی است که هشت سال، روی مین فرستادید، جلوی گلوله، سپرشان کردید و در آخر هم بدون هیچ دستاوردی، جام زهر را نوشیدید تا ثابت کنید،قدرتمندید؟
اگر نگران خون آن شهیدان مظلوم هستید که فقط برای خدا و برای میهن شان، جان بر کف، در خون خود غلطیدند، دست اختلاسگران و غارتگران این مرز وبوم را از بازو قطع کنید؟ کدام دزد را به دار آویختید؟ کدام غارتگر را در ملاءعام، اعدام کردید؟ کدام دولت‌مرد زناکار را به سزای عملش رساندید؟ این است عدالت نظام شما؟
در این نظام متعفن، نه نظام اسلامی، دزدی، فحشا، دروغ، زناکاری، رباخواری، در زمره گناهان خفیف قلمداد می‌شود و اعتراض به بی عدالتی، اعتصاب برای گرفتن حق، فریاد از بیداد، از گناهان شدید و غیرقابل بخشش و در خور اعدام و کشتار و حبس.
این است اسلام من درآوردی شما، حکومت داران امروز این ملک.
وای بر شما که دین خدا را این‌گونه معرفی می‌کنید. وای بر شما که از اسلام جز جنگ و کشتار و بی عدالتی، هیچ تصویر دیگری در ذهن جوانان این مرز و بوم، ترسیم نکردید؟
آمار مهاجرت جوانها از این مملکت، سرسام آور است و البته خجالت آور برای این نظام بی اعتبار. آمار جوانان در زندان‌ها، به جرم دزدی و خیانت و کشتار و زناکاری و … هولناک است. آمار خودکشی‌ها و خودسوزی‌های جوانان که در هیچ روزنامه و برنامه مستند تلویزیونی به آنها حتا اشاره نمی‌شود و حتما همه اینها نشانه این است که نظام اسلامی در این مملکت جاری و ساری است.
اقتصاد بیمار، بیکاری، آموزش و پرورش الکن، ایدز و هپاتیت فراوان، اینها همه نشانه نظام متعفنی است که بدبختانه نام اسلام را یدک می‌کشد.
و چه تلاش مذبوحانه‌ای می‌کنید که با اعلام آمارهای مسخره و دروغین، همه چیز را گل و بلبل، نشان دهید. تا چه زمانی می‌توانید به این بازی ادامه دهید؟ این چه نظامی است که دم از دموکراسی اسلامی می‌زند ولی از تجمع مردم، در کوچه و خیابان، در مقابل سازمان یا ارگانی چنین وحشت دارد؟ چه نظام اسلامی است که صدای هر اعتراضی را در دم خفه می‌کند؟ در کجای دین‌مان، قران‌مان، احادیث‌مان گفته شده که صدای هر معترضی را در دم خفه کنید تا به یک جامعه پایدار و سالم دست پیدا کنید؟
کجای اسلام گفته شده کسی که متهم می شود، حق ندارد کسی را به عنوان موکل به دادگاه معرفی کند؟ ( کاری که شما با دراویش به اتهام اغتشاش و ارعاب و چه و چه…. کردید)
کجای اسلام گفته که زن و بچه را بزنید، بکشید و رحم نکنید؟ ( کاری که سربازان گمنام متوحش شما ، در گلستان هفتم، به آن مفتخرند) و همین شما نیستید که از یزیدیان قصه‌ها گفته‌اید و ناله می‌زنید که با بانو زینب (س) و فرزندان آل محمد در روز عاشورا چه کردند؟ آیا رفتار شما به یزید و سپاه یزید ، شبیه بود یا به خاندان حسین (ع)؟
در پرونده کدام خلیفه مسلمین، تخریب مساجد و حسینیه‌ها نگاشته شده؟ تاریخ، معلم همیشگی بشر، چهره اسلام نمایان بی فروغ را به خوبی عیان می کند. حسینیه‌ها و مساجدی را تخریب کردید و آتش زدید که مهد هنر و فرهنگ بود. آثار مینیاتوری و ارزشمند عاشقان این خاک، به چشم بر هم زدنی ویران شد. برای نظام بی ریشه تان، هنر و فرهنگ ریشه دار و پر ابهت این سرزمین را ، آتش می زنید، هنرمند را تحقیر می کنید، و هر چه به نفع خود می دانید هنر حلال و هرچه خلاف امپراطوری خود تشخیص می‌دهید، هنر حرام می شمارید.
نخبگان و دلسوزان هنر و فرهنگ ایران عزیزمان، در این سالها، یا در زندان‌ها به سر می‌برند، یا در گوشه عزلت روز را به شب می رسانند، به امید رهایی و یا در گور خفته اند به لطف حکومت سیاه چهره و کریه شما.
و متاسفم برای مردمی که در برابر ظلم، سکوت می‌کنند. متاسفم برای هنرمندی که می‌بیند و ایده ای ندارد برای نمایاندن سیاهی ها و کنار زدن پرده هایی که به ظاهر الوان و زیبا هستند.
برای تک‌تازان بیشه ظلم می‌نویسم. شما که برای گرفتن حق پایمال شده خود، بار دیگر با اعتصاب غذا، از جان گذشته‌اید. ما دروایش نعمت الهی گنابادی، در اوج مظلومیت، بیدار و هوشیار، به مدد یاور مومنان، علی (ع) و در کنار مولای مان، قطب جلیل القدر حضرت آقای دکتر نورعلی تابنده معظم له، سربلند و سرافراز، تا زنده ایم، فریاد هل من ناصر ینصرنی، سر می دهیم و ایمان داریم، روزی خواهد رسید که بنیان ظلم برکنده شود و روسیاهی بر رخسار یزیدیان دین فروش و اسلام نماها و ستیزه جویان با خدا، بماند.