در جنبش تنباکو، این زنان بودند که روحانیون مرتجع را هنگام طرفداری از قرارداد رژی از منابر پایین کشیدند، زنان بودند که در شورش شهری و تجمع در برابر خانه نجمآبادی میدانداری کردند. در تبریز نیز، گرچه کار اعتراض ابتدا توسط تجار آغاز شد، اما بعد زینبپاشا و دیگر زنان همراهش بودند که بار قیام را به دوش کشیدند.
در مشروطه زنان شبنامه نوشتند، تحصن کردند و حتی در لباس مردان جنگیدند. در انقلاب ۵۷ نقش کلیدی داشتند. در جنگ هشت ساله چه در جبههها و چه در پشت جبههها نمیتوان نقش آنها را انکار کرد و در اعتراضات سال ۸۸ نیز زنان در خطوط اول اعتراضات بودند اما هیچگاه دیده نشدند.
این بار هم نمیخواهند زنان را ببینند و آنها را افراد وارد شده از کشورهای دیگر میدانند چنانکه خبرگزاری ایرنا، وابسته به دولت مینویسد: «خودنمایی حضور برخی زنان به عنوان لیدر اغتشاشات در جریانات اخیر، نشان میدهد برخی از این افراد با همراهی ضدانقلاب به قصد آشوب وارد کشور شدهاند.»
اما این زنان ایرانی بودند که به خیابانها آمدند چه حکومت ضد زن جمهوری اسلامی بخواهد باور کند چه مثل همه تاریخ زنان ایران را نادیده بگیرد. این بار هم زنان ایرانی در خیابانها فریاد زدند و متفاوت با کلیشه زن ظریف و شکننده ظاهر شدند و این واقعیت تلخ برای حکومتی که هیچ واقعیتی را باور نمیکند غیر قابل باور خواهد بود.
این خبرگزاری در بخش دیگر گزارش خود میآورد: «در برخی تصاویر منتشر شده از اغتشاشات چهره زنانی دیده میشود که مردم را به آشوب دعوت میکنند و سعی در تحریک همگانی دارند.» تفکر مردسالار در هر شرایطی زن را تنها ابژه و عامل تحریک میداند. در گزارشی که به عنوان اعترافات و پشت پرده اعتراضات از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شد، گفته میشود: «ضد انقلاب از زنان سوءاستفاده میکند تا جوانان را با خود همراه کند و این زنان هستند که اتومبیلها را دعوت به توقف میکنند.»
طبق فیلمهای منتشر شده زنان و مردان بسیاری در حال اعتراض و هدایت سایرین هستند اما برای افکاری که به توانایی زنان در هدایت و رهبری اعتقادی ندارند تلاش و اعتراض زنان پر رنگ تر جلوه میکند گویی اتفاقی فرازمینی افتاده است و حق اعتراض، خشمگین شدن و عصبانیت که تا دیروز حق بلامنازع مردانه بوده است، توسط زنان مورد تهدید قرار گرفته است.
در طی یک سال گذشته نهادهای امنیتی و سیستم قضایی جمهوری اسلامی با افزایش بازداشت زنان و دادن احکام سنگین به آنها و سختتر کردن شرایط نگهداری زنان در زندان هر بار این پیام را داده است که تحمل تغییر در کلیشههای جنسیتی را ندارد و حضور مؤثر زنان و فعالیتهای آنها در عرصه کنشگری را بر نمیتابند.
چنانکه بارها به فعالان زن که بازداشت شدهاند در بازجویی ها اعلام شده است که «تو مگر زن نیستی! تو مگر مادر نیستی! تو مگر شوهر نداری! برادر و پدرت چه میکنند! دلت برای فرزندانت نمیسوزد و….» و با این رویکرد ضد زن خود بارها و بارها زندانی را تحت فشار مضاعف قرار دادهاند.
اما زنان آبان ۹۸ نشان دادند تنها مصرفکننده نیستند و در شرایط اقتصادی این روزهای کشور، برای خود حقی قایلاند.
نرخ بیکاری زنان دو برابر جمعیت مردان است و زنان دانشآموخته نزدیک به سه برابر مردان بیکارند. یک عضو کانون عالی انجمنهای صنفی کارگری، که تشکلی است دولتی، اعلام کرده زنان در ۸۰ درصد مشاغل بدون بیمه سال ۱۳۹۶ اشتغال داشتند.
خبرگزاری ایرنا به نقل از سمیه گلپور، «رئیس کمیته بانوان کانون عالی انجمنهای صنفی کارگری» نوشته است که زنان در ایران در مقابل ساعت کار طولانیتر، مزد کمتری میگیرند و از حمایتهای قانونی برخوردار نیستند. برخی کارفرماها برای اینکه زیر بار تعهدات قانون کار، حقوق زنان متاهل همچون حق عائلهمندی و دیگر موارد نروند، زنان مجرد را استخدام می کنند.
این مطالبات و تبعیض های عریان محل تلاقی جنبش زنان و جنبش کارگری است، چنانکه امروز فمینستها باید زبان زنان کارگری باشند که تحت بیشترین فشارها قرار دارند.
این روزها علاوه بر انباشت نارضایتیهای زنان ایران از انقلاب ۵۷ به دلیل قوانین بدوی و مردسالارانه و عدم اجازه برای ورود به پستهای سیاسی و نداشتن آزادیهای فردی، رنج های دیگری نیز اضافه شده است و اینها زنان را به پیشگامان اعتراضات بدل کرده است. زنانی که علاوه بر مشکلاتی که همه جامعه با آن مواجه هستند همیشه جنس دوم بوده اند و نادیده گرفته شدند.
اما به نظر میرسد اگر چه حضور زنان در جنبش مشروطه در اواخر قرن گذشته نادیده گرفته شد، در جنبشهای پایان قرن حاضر زنان ایرانی نقش پر رنگی ایفا خواهند کرد و تغییرات بزرگی را رقم خواهند زد.
منبع: رادیو زمانه