در فشافویه و زندان‌های گمنام چه می‌گذرد

جمهوری اسلامی سال‌ها است که به منظور بسط اقتدار خود، زندان‌های ویژه‌ای را در سرتاسر ایران راه انداخته‌ است. این زندان‌های ویژه و اختصاصی توان آن را دارند که بدون کم و کاست هزاران نفر را در فضای خود جا بدهند. با همین رویکرد است که زندان‌های دهه‌ی شصت را در شهرستان‌های کشور برچیده‌اند تا تمامی بازداشتی‌ها و زندانیان هر استانی را در محلی ویژه و اختصاصی گرد آورند. ولی اینک اکثر افرادی که در شهرها از سوی پلیس امنیت یا گروه‌های منتسب به سپاه پاسداران دستگیر شده‌اند در بیغوله‌هایی بی‌نام و نشان به سر می‌برند. بیغوله‌هایی که همواره از دیدرس مردم عادی مخفی و پنهان می‌مانند تا در کار بازجویی متهمان تسهیلگری به عمل آورند.

  بازجوها در نقش شکنجه‌گران حرفه‌ای ظاهر می‌شوند تا اعتراف‌گیری به انجام برسد. آنان همگی در شکنجه و آزار متهمان “آتش به اختیار” عمل می‌کنند تا شگردهایی نو و جدید از شکنجه را مجاز بشمارند. با همین ترفند است که غربالگری از متهمان آغاز می‌گردد تا بازجویان طعمه‌های مورد علاقه‌ی خویش را بیابند. این طعمه‌ها به تمامی افرادی هستند که در فضایی از شکنجه و اعترافگیری به جرم‌های کرده یا ناکرده‌ی خویش اعتراف می‌کنند. سرانجام همین گروه‌های زندانی را به زندان‌ها و بازداشتگاه‌های رسمی می‌سپارند که برایشان حکم صادر شود.

  شمار بازداشت‌شدگان اعتراضات آبان ماه به گفته یک نماینده مجلس به حدود هفت هزار نفر می‌رسد. ولی نیروهای امنیتی به این میزان از دستگیری قناعت نمی‌ورزند. چون نیروهای امنیتی تا دیروز طعمه‌های خود را فقط از کف خیابان‌های شهر می‌جستند ولی اینک شبانه‌روز به خانه‌ی کنشگران سیاسی یورش می‌برند و آنان را به زندان می‌سپارند. پدیده‌ای نامردمی که همچنان در تمامی شهرهای کشور به نمایش گذاشته می‌شود. تا آنجا که همراه با اعمال سانسورهای شدید بر رسانه‌های داخلی اخبار آن کم‌تر در جایی از داخل و خارج کشور انعکاس نمی‌یابد.

  در طول این مدت اکثر خانواده‌ها از محل زندان دستگیرشدگان بی‌اطلاع باقی مانده‌اند. به عمد آنان را سر می‌دوانند و از آزار و اذیت خانواده‌ها چیزی کم نمی‌گذارند. خانواده‌ی زندانی نیز به همراه او شکنجه‌های دیگری را در بیرون از زندان متحمل می‌گردد. کارگزاران حکومت به طبع سرِ آن دارند تا همه را از خود بترسانند. گویا همین ترساندن مردم است که می‌تواند از مخالفت آنان با جمهوری اسلامی بکاهد.

فشافویه

  در ضمن، این روزها نام شماری از زندان‌های جدید از سوی جمهوری اسلامی رسانه‌ای می‌شود. در این بین نام فشافویه بیش از زندان‌های دیگر به گوش می‌رسد. چنانکه چندی پیش دادستان کل کشور را به بازدید از این زندان بردند تا زندانیان رضایت کامل خود را از زندان و زندانی شدن اعلام نمایند. پدیده‌ای که تنها در تبلیغات جمهوری اسلامی می‌توان به نمونه‌هایی ساختگی و تصنعی از آن دست یافت. آخر کجای دنیا را سراغ داریم که زندانی از محل زندان خود رضایت داشته باشد؟

  ساخت زندان فشافویه در زمینی به مساحت صد و پانزده هکتار از سال ۱۳۷۹ آغاز شد. ساختمان و فضای عمومی این زندان را در الگویی از اسارتگاه‌های آلمان نازی ساخته‌اند. در همین راستا گفتنی است که حدود چهل سوله‌ی بزرگ را در فضای آن سامان بخشیده‌اند که ده سوله‌ از آن‌ها به کادر اداری زندان تخصیص می‌یابد. سوله‌ها هرکدام به تنهایی گنجایش حدود چهار‌صد نفر زندانی را دارند. ولی در صورت لزوم می‌توانند گنجایش آن را به بیش از این هم افزایش بدهند. توضیح اینکه زندان فشافویه در شرایط حاضر از فضایی حدود هفتاد و پنج هزار متر مربع سود می‌برد که به راحتی می‌تواند حدود بیست و دو هزار نفر زندانی را در خود جای بدهد. حکومت مدعی است که این زندان را برای معتادان ساخته است، ولی همواره گروه‌هایی از زندانیان سیاسی را در آن سکنا داده‌اند. چنانکه علی‌رضا شیرمحمدی را دانسته و آگاهانه به همین زندان تبعید کردند و سرآخر زمینه‌های کافی و وافی فراهم دیدند تا بزهکاران حرفه‌ای درون زندان او را به قتل برسانند.

  در عظمت زندان فشافویه لازم است یادآوری گردد که این زندان در شرایط حاضر بیش از دو هزار نفر پرسنل دارد. اکنون از سپاه و پلیس امنیت نیروی انتظامی گرفته تا دادستانی و قوه‌ی قضاییه و وزارت اطلاعات هرکدام بخش‌هایی از زندان را در اختیار گرفته‌اند. تا آنجا که در اداره‌ی مستقیم آن همواره مدیران سازمان زندان‌ها را در حاشیه قرار می‌دهند.

  مساحت زمین زندان فشافویه در مقایسه از مجموع زمین‌های پارک ملت، پارک شهر و بوستان لاله‌ی تهران هم فزونی می‌گیرد و فضایی حدود سه برابر زندان اوین تهران در بر دارد. با این همه لازم به یادآوری است که هر چند مجموعه‌ی اوین را برای زندانی کردن دو هزار نفر ساخته‌اند، ولی بنا به تجربه‌ای که جمهوری اسلامی از خود به دست داد می‌توان تا پنج هزار نفر زندانی را در آن جا داد. اما داستان فشافویه داستان دیگری است. چون در فشافویه از هم اکنون شهری بیست و دو هزار نفری از زندانیان را سامان داده‌اند.

تداوم آزار

  آمار کشته‌شدگان و بازداشتی‌های اعتراضات آبان ماه برای آن اعلام نمی‌گردد که کارگزاران حکومت بنا ندارند که خودشان را پاسخگوی خانواده‌ها، مردم و مجامع حقوق بشری بدانند. آنان به همراه کشتار و بازداشت گروه‌هایی از مردم خانواده‌های این زندانیان را هم آزار می‌دهند. چون این خانواده‌ها باید از بام تا شام پی‌گیر عزیزان کشته شده یا زندانی خود باشند. همچنان که جنازه کشته‌شدگان را به همین آسانی تحویل خانواده‌ها نمی‌دهند و ملاقات زندانیان هم به آینده‌‌ای نامعلوم موکول می‌گردد.

منبع: رادیو زمانه

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

15 − سیزده =