مرگ دو برادر کولبر در کوهستان

یک منبع آگاه که در مراسم خاک‌سپاری «فرهاد خسروی»، کول‌بر ۱۴ ساله حضور داشته است، گفت مردمی که برای شرکت در این مراسم آمده بودند، به نشان اعتراض به کولبری، تکه نان خشکی را یا به دست گرفته یا جلوی شیشه اتومبیل‌های خود نصب کرده‌ بودند.

این تکه نان خشک، استعاره تلخی از مرگ صدها کول‌بر در راه به دست آوردن لقمه نانی است.

به گفته این منبع آگاه، جنازه فرهاد در حالی پیدا شده که فقط یک بلوز بر تن داشته و کاپشن ‌او بر تن برادرش بوده که سه روز قبل از او جنازه‌اش پیدا شده است.

پیکر بی‌جان فرهاد خسروی روز (۲۹ آذر۱۳۹۸) پس از سه روز ناپدید شدن، توسط مردم در ارتفاعات «تته» که به آن «گردنه ژالانه» هم می‌گویند، پیدا شد. عکس جسد او در آغوش یکی از نزدیکانش در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.

سه روز پیش از آن نیز جسد برادر بزرگ‌تر او، «آزاد خسروی» ۱۷ ساله در تاریخ ۲۷ آذر ماه پیدا شده بود. آزاد و فرهاد خسروی از اهالی روستای «نی» در مریوان کردستان مانند بسیاری دیگر از مردم روستای‌شان، تصمیم گرفته بودند که به دل کوه بزنند و با کول‌بری زندگی خود را اداره کنند.

کول‌بر به کسانی گفته می‌شود که با دریافت دستمزدی ناچیز، اقدام به حمل کالا از ایران به عراق و برعکس از نقاط غیررسمی‌ گمرکی می‌کنند. بیشترین کالاهایی که بر پشت آن‌ها از مرز خارج می‌شود، گالن‌های بنزین و گازوییل، کیسه‌های خشکبار و برخی دیگر تولیدات داخلی هستند. اما کالاهایی که وارد می‌کنند، لوازم خانگی، از جمله یخچال، تلویزیون و گاز است.

این منبع مطلع گفت پدر این دو برادر از جمع‌آوری و فروش نان خشک امرار معاش می‌کرده است. او درآمد بسیار اندکی دارد و مادرشان دارای بیماری اعصاب و روان و تحت پوشش سازمان بهزیستی است.

دهیار روستای نی به سایت «رویداد ۲۴» گفته است این اولین تجربه فرهاد در کول‌بری بوده اما آزاد، برادر بزرگ‌ترش چندباری کول‌بری را تجربه کرده بوده ولی این اولین تجربه کول‌بری او در فصل زمستان بوده است.

«فاتح ارژنگ»، از نزدیکان این دو برادر در توضیح این فاجعه به رویداد ۲۴ گفته است آن‌ها به همراه سه نفر دیگر وقتی به منطقه‌ای که قتل‌گاه است، وارد شده‌اند، گرفتار کولاک می‌شوند و مسیر را گم می‌کنند. سه نفر از آن‌ها با اقبال مواجه شده و مسیر حرکت‌شان به منطقه گرمسیری منتهی می‌شود و به یکی از روستاهای عراق می‌رسند. اما این دو برادر در میانه راه گم می‌شوند: «آن‌ها در مسیری دیگر گرفتار می‌شوند. لباس‌های آزاد، برادر بزرگ‌تر برای تحمل این حجم از سرما و کولاک ناکافی بوده است. مسیر بسیار سرد و یخبندان است. در گذر از آب‌های مسیر و برخورد باد، لباس‌ها یخ می‌زنند و نوجوان کول‌بر سرما و کولاک را تاب نیاورده و از حال می‌رود. فرهاد خسروی در این شرایط آزاد را تنها نمی‌گذارد و لباس‌هایش را از تنش در می‌آورد و به تن برادرش می‌پوشاند اما باز هم فایده‌ای نداشته است.»

پس از مفقود شدن فرهاد، فراخوان‌هایی برای یافتن او در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد و به دنبال آن، صدها نفر از مردم مریوان زادگاه فرهاد، «هورامان» و مناطق دیگر کردستان به ارتفاعات تته گسیل ‌شدند اما تجهیزات گروه‌ها اندک بوده است.

دهیار روستای نی‌ به رویداد ۲۴ پیش از پیدا کردن جسد فرهاد خسروی گفته بود امدادگران هلال احمر سروآباد و سنندج فقط با دو سگ به کمک مردم رفته‌اند: «هلال احمر این دو شهرستان هیچ امکانات دیگری ندارند. این دو سگ هم خسته شده‌اند. مسیر سخت است. به جز نیرو‌های هلال احمر، هیچ نهاد دولتی دیگری به داد ما نرسیده است و با هرکجا که تماس می‌گیریم، کسی جواب‌مان را نمی‌دهد. هیچ تجهیزاتی در اختیار ما نیست. تنها دو بالگرد خصوصی به ما کمک کردند که آن هم بعد از ۲۰دقیقه پرواز، از ادامه فعالیت‌شان ممانعت کردند.»

 در نهایت فرهاد در میانه برف، در انتهای جاده‌ای که به آبادی می‌رسد، پیدا می‌شود در حالی که فقط یک بلوز بر تن داشته است.

این اولین گزارش مرگ کول‌بران نوجوان نیست اما قطعا یکی از تراژیک‌ترین آن‌ها است.

مرگ کول‌بران در راه‌های صعب‌العبور کوه فقط به شکل طبیعی اتفاق نمی‌افتد بلکه بسیاری از آن‌ها با شلیک گلوله ماموران انتظامی جمهوری اسلامی بر لب مرزها کشته می‌شوند. انتقال کالا از طریق کول‌بران از سوی دولت ایران امر قاچاق محسوب می‌شود و به همین دلیل کول‌برانی که از دست ماموران در مسیر فرار می‌کنند، به راحتی مورد هدف قرار می‌گیرند. با این حال، آن‌ها صاحبان کالا نیستند، تنها کارگران روزمزدی هستند که به ازای ورود هر کالا به داخل مرز، پولی دریافت می‌کنند.

بنابر آماری که «شبکه حقوق بشر کردستان» چندی پیش اعلام کرد، تنها از ابتدای آذر ماه ۱۳۹۸ تا کنون در مناطق مرزی کردستان ایران شش کول‌بر و کاسب‌کار با تیراندازی نیروهای جمهوری اسلامی کشته و ۵۵ نفر دیگر زخمی شده‌اند.

موضوع کشتن کول‌برها توسط نیروهای انتظامی مرزی در گزارش اسفند سال ۱۳۹۱ «احمد شهید»، گزارش‌گر ویژه سازمان ملل متحد در امور ایران نیز مطرح شده بود. در این گزارش به طور خاص آمده بود: «قوانین ایران فعالیت‌های کول‌بری را جرم می‌شناسند که مجازات آن چندین ماه زندان و یا جریمۀ مالی برابر با ارزش کالاهای مکشوفه است.»

در بخش دیگری از این گزارش آمده بود: «گفته می‌شود ماموران مراقب مرزی بی‌مهابا به طرف این افراد شلیک می‌کنند و بدین وسیله سالیانه ده‌ها کول‌بر و حیوانات باربر آن‌ها را می‌کشند و مجروح می‌کنند.»

کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد در خصوص «حق حیات» تاکید کرده است:  «کشورهای عضو باید برای جلوگیری از قتل‌های خودسرانه توسط ماموران امنیتی خویش اقداماتی به عمل بیاورند. محروم شدن از حق حیات توسط مقامات یک حکومت مساله‌ای بسیار جدی است. بنابراین قانون باید شرایطی که تحت آن فردی توسط مقامات دولتی از حق خود نسبت به زندگی محروم می‌شود را به شدت کنترل و محدود کند.»

با این حال، حکومت ایران نسبت به حق حیات شهروندانش، در این‌جا به طور خاص کول‌بران که ساکن مناطق مرزی کردستان هستند، توجهی ندارد.

آیت الله «علی خامنه‌ای»، رهبر جمهوری اسلامی روز هشتم اردیبهشت ۱۳۹۵ در آستانه «روز کارگر» با انتقاد از قاچاق کالا گفته بود: «منظور از مبارزه با قاچاق کالا، مقابله با کول‌برهای ضعیفی که در برخی مناطق اجناس کوچک را وارد می‌کنند، نیست بلکه منظور قاچاق‌چیان بزرگی است که با ده‌ها و صدها کانتینر، اجناس قاچاق وارد کشور می‌کنند.»

 او گفته بود: «گاه جنسی می‌تواند در داخل تولید شود اما واردکنندگانی که سودهای کلان به‌دست می‌آورند، با روش‌های مختلف، از جمله رشوه‌های سنگین، تهدید و حتی جنایت، تلاش می‌کنند جلوی تولید آن کالا را بگیرند»
بعد تاکید کرده بود: «این مسایل، بسیار مهم و امنیتی است و نباید با آن‌ها ساده برخورد کرد.»

کول‌بران در تعریف دیگر، شهروندان و انسان‌هایی هستند که به دلیل نیاز شدید مالی و بی‌کاری، بدن خود را وسیله حمل و نقل کالا قرار می‌دهند.

آمار کامل و دقیقی از کول‌بران توسط نهادهای مسوول در ایران اعلام نشده است. اما سه استان کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی در نوار مرزی ایران با عراق و ترکیه محل اصلی فعالیت کول‌برها هستند.

یک کول‌بر اسفند ۱۳۹۵درباره چگونگی کارشان به روزنامه «ایران» گفته بود: «هر باری را که به نقطه صفر مرزی می‌بریم، ۴۰ تا ۵۰ هزار تومان می‌گیریم. از آن طرف هم اگر بار باشد، به داخل کشور می‌آوریم. برای این که دستگیر نشویم، شب‌ها بار را جا به جا می‌کنیم؛ شب‌هایی که در هر قدم خطر مرگ در کمین ما است. شش بعدازظهر راه می‌افتیم و تقریبا شش صبح برمی‌گردیم و این ۱۲ ساعت شاید ۱۰۰ هزار تومان گیرمان بیاید؛ آن هم به قیمت جان مان.»

شلیک مرزبانان و نیروی انتظامی به کول‌بران تنها خطری نیست که با آن مواجه هستند، انفجار مین در مسیرها، پرت شدن از کوه، ریزش بهمن و یخ‌بندان از جمله حوادث طبیعی هستند که مدام کول‌بران را تهدید می‌کند.

آن‌ها برای پنهان شدن از دید ماموران مرزی و دوری از تیراندازی ماموران، مجبورند به مسیرهای صعب‌العبورتری چون عبور از سیم‌های خاردار و میدان مین، ارتفاعات صعب‎العبور و پرتگاه‎هایی روی بیاورند که خطرناک‌تر هستند. البته دسترسی نیروهای امدادی نیز در مواقع لزوم به چنین مسیرهایی سخت و گاه غیرممکن است و این موضوع احتمال مرگ و مصدومیت شدید کول‌بران را افزایش می‌دهد.

منبع: ایران‌وایر

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

بیست − 15 =