نهادهای مردمی الگوهای همکاری و همیاری برای دخالتگری و تصمیمگیری
آنجا که حکومتها عاجز از کنترل و اداره بحران میشوند، نهادهای مردمی خودجوش به کمک اقشار و افراد نیازمند میآیند. درایران که در سالهای اخیر شاهد بحران پشت بحران هستیم، این نهادها به الگوهایی برای ساماندهی کمک بدل شدهاند. تجربه زلزلهها و سیلهای پیاپی درایران و این آخری، ویروس کووید ۱۹ که میلیونها نفر را در دنیا خانهنشین کرده است و به بیماری حدود دو میلیون نفر و مرگ نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر در سطح جهان انجامیده است، بیشک بحران را درایران تشدید کرده است. آن هم در کشوری که قبل از بحران کرونا، با بحران اقتصادی عمیق و خیزش اجتماعی چون اعتراضات آبان خونین ۹۸ دست وپنجه نرم کرده است. با پیشبینی احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، در نشریه تعادل که افزایش بیکاری ۴ میلیونی را بر بیکاری فعلی، از پیامدهای کرونا میداند، خیزش بعدی بسیار محتمل است. اما آنچه از تجربهها و درسهای این بحران شمرده میشود، ایجاد کمیتههای مردمی است که برای شناسایی خانوادههای نیازمند و کمک به آنان، و ساماندهی رساندن بستههای معیشتی و تقسیم ماسک و لوازم بهداشتی رایگان به نیازمندان شکل گرفته است؛ الگوهای همکاری و همیاری برای دخالتگری و تصمیمگیری در مسیر حمایت از نیازمندان.
کارگاه مردمی برای دوخت ماسک و لباس کادر درمان
هیوا زنی ۴۵ ساله است که پس از قرنطینه در نیشابور آرایشگاهش تعطیل شد. او میخواست بیتفاوت و بیخیال نباشد.، پس دست بهکار شد. تصمیم گرفت آرایشگاه را ابتدا تبدیل به کارگاه کوچکی برای دوخت ماسک و لباسهای بهداشتی کند. «شرایط خیلی بده. هر روز خبر مرگ و میر به خاطر ویروس کرونا میآمد. ابتدا چند خیّر سه تا چرخ خیاطی به کارگاه رایگان دادن و ما شروع به کار کردیم. بعد شد ۸ تا چرخ خیاطی. نمیتونستیم برای همکارامون ناهار تهیه کنیم. بودجه نداشتیم. بنابراین یک بخشی از همکارها شیفت صبح میآمدند، گروه دوم شیفت بعدازظهر. هیچ مزدی هم نمیگرفتن، فقط موضوع همکاری و همیاری در این شرایط بد برای مردم بود.» بالاخره این کارگاه کوچک توانست با کمک افراد خیّر از أصفهان، طاق ۳۰۰۰ متری پارچه مخصوص برای کادردرمان به عنوان مواد اولیه سفارش دهد. آنها پارچهها را به یک کارگاه حرفهای برای برش برقی بردند. حتی راننده وانتی هم که کرایه کردند، حاضر شد کرایه نگیرد. در مجموع، این کارگاه توانست در مرحله اول ۲۸۰ لباس مخصوص، یعنی شلوار، پیراهن و کلاه، تنپوش موسوم به Gun برای کادردرمان بدوزد ودر مرحله دوم ۶۰۰ ماسک تهیه کند.
هیوا میگوید: «خرج زیاد بود. کمک مختصری هم از ستاد مردمی مبارزه با کرونا گرفتیم. الکل برای ضدعفونی چرخ خیاطیها، کفشها و تهیه نخ و سوزنها را خودمان به عهده گرفتیم. ولی الان دیگه مواد اولیه یعنی پارچههامون تمام شده و دیگه نمیتونیم به کارمون ادامه بدیم. مردم هم آنقدر تحت فشار اقتصادی هستن که دیگه نمیتونن کمک کنن.»
این کارگاه پس از ضدعفونی کردن لباسها وماسکها، لباسها را توسط یک پزشک به رایگان در اختیار کادر درمان قرار داد. ماسکها را نیز همراه بستههای معیشتی بین ۱۸۰ خانوار تقسیم کرد.
ایجاد کمپ مردمی
پس از زلزله کرمانشاه در آذر ۹۶، موجی از کمکهای مردمی آغاز شد که سنگ بنای یک حرکت اجتماعی بود. هزاران نفر در جاده در ترافیک مانده بودند تا کمکهای مردمی را به زلزلهزدگان برسانند. آنجا سه کمپ ایجاد شده بود. کمپ سپاه پاسداران، کمپ حلال احمر، و کمپ مردمی.
آرام احمدی، ۴۰ ساله از مهاباد، یکی از کنشگران کمپ مردمی، میگوید: «مردمی که از تهران و اصفهان و دیگر شهرها آمده بودند، این کمکها را به کمپ مردمی رساندند، با این که دو کمپ دیگر هم بود و این تقابل از آنجا شکل گرفت. درسیل پارسال ما کمکهای مردمی را بدون دخالت ارگانهای رسمی، به جنوب ایران فرستادیم.» او ادامه میدهد که در مورد موضوع قرنطینه هم برای مثال حکومت کوتاهی کرد، و مردم خودشان دست بهکار شدند. مرز پیرانشهر را بستند، چون رفت وآمد کامیونها و تریلیهای بزرگ میتوانست عامل انتقال ویروس باشد. سپس به ضدعفونی کردن ماشینها ومعابر پرداختند. در نتیجه، کمیتههای محلات در مناطق کردستان تشکیل شد و با هر بحران پختهتر شد. «اول در محلات فقیرنشین افرادی را که نیازمند بودند شناسایی کردیم. بستههای غذایی را با ماسکهایی که زنان در کارگاهها میدوختند، در شهرهای مختلف اشنویه، مریوان، بانه، پاوه و مهاباد تقسیم کردیم.» آرام همچنین از سه منبع مالی نام میبرد: «اول، کسانی که میتوانستد کمک مالی کنند و بضاعت مالی دارند. دوم، یک «شبکه کمک» سراسری که به کمیتههای محلات کمک میکند. برای مثال «شبه کمک» کارتهای هدیه ۳۰۰ هزارتومانی برای کمک در اختیار نیازمندان میگذارد و تاکنون دو هزار نفر را پوشش داده است. «شبکه کمک» عضویت بسیاری از نهادها ازجمله جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان، جمعیت امام علی و غیره را درکارنامه خود دارد. وسوم، ستاد مبارزه با کرونا که در خارج از کشور تشکیل شده است.»
ستاد مردمی مبارزه با کرونا
این ستاد در ماه مارس امسال ابتدا با جمعی ۳۶ نفری تشکیل شد و اکنون حدود ۵۰ نفر در داخل و خارج از کشور عضو دارد. هدف ستاد، جلب توجه جهانیان به وخامت شرایط مردم در ایران است و تلاش دارند کمکهای خود را مستقیما به دست ایرانیان برسانند. مینا احدی، هماهنگ کننده ستاد، هدف از تماس با سازمان بهداشت جهانی، پزشکان بدون مرز، دولتها و اتحادیه اروپا را جلب حمایت مستقیم از آنها برای همیاری میداند. «ما از ایرانیان داخل و خارج کمک مالی جمع میکنیم و در اختیار شبکه پزشکان و پرستاران و نهادهای مردمی قرار میدهیم.» این ستاد، نهادی غیردولتی است که با حضور شخصیتهای سیاسی و فرهنگی و افراد شناخته شده در داخل و خارج، پلتفرمی برای کمکرسانی به مردم ایران دارد. اخیرا یک نقاش سرشناس آلمانی – ایرانی به نام حسین گلچین، یک تابلو خود را به ارزش ۱۵ هزار یورو برای کمکرسانی به مردم، به ستاد هدیه داده است.
فعالیتهای ستاد
از اعضای سرشناس ستاد، میتوان از شعله پاکروان، مادر ریحانه جباری، پدر پویا بختیاری، فرنگیس مظلوم، مادر سهیل عربی، نیما سروستانی فیلمساز، بصیر نصیبی، افشین افشین جم، سیروس ملکوتی، دکتر رضا مریدی از کانادا، فریده آرمان، و ماریا رشیدی نام برد. هماهنگکننده ستاد، میافزاید: «جمعآوری کمک مالی و ارسال به کادر پزشکی رشت، سازمان مردمی در ابهر، کادر پزشکی در لنگرود، سقز، اهواز، صومعهسرا، تهران، پیرانشهر، انجمن مردمی اهواز، خانواده زندانیان سیاسی و زندانیان سیاسی کمبضاعت، کارگران فصلی، انجمن حمایت از کودکان کرمانشاه، و أمثال آن، از فعالیتهای ستاد است.» بی شک این تجربهها مشتی از خروار کمکهایی است که خود مردم در داخل و خارج از کشور برای برونرفت از بحران کرونا انجام دادهاند و به قول آرام احمدی، سیاست چیزی نیست جز تصمیمگیری در امور روزمره و اینها الگوهای همکاری و همیاری است برای دخالتگری و تصمیمگیری.