خود بحران؛ نئولیبرالیسم از ۱۹۷۰ که چگونه وارد پروسه تولید شدند و استمرار را چند برابر کردند. نظر لیبرالها سود ورزی یا ارزش اضافی است. ادامهی این بحث را برای هفتهی آینده میگذارم.
سپس “سیروس دادبه” وارد بررسی نظر “پیکتی” شد.
دیدگاه “پیکتی” متمرکز بر مالیات تساعدی است.
اقتصاد دانهایی در ایران هستند مانند: رنانی، قوچانی، غنی نژاد
“رنانی” کینهتوزانه در مورد پیکتی به مارکس برخورد می کند، پیکتی به پدیدهی بحران اشاره میکند، میخواهد در قسمت خروجی مسئله را بهبود ببخشد.
“پیکتی” نشان داد یک جامعهی شایسته سالار، که ثروت بر اساس تلاش و لیاقت کسب نمیشود. اقتصاد دان لیبرال بر این باور است که نظام سرمایه داری قابل اصلاح است.
“سیروس دادبه” در رابطه با رفاه امروز در غرب گفت؛ روزبهروز برای مردم بدتر میشود، مالیات های شرکت های صنعتی، سرمایه را از ۳۵٪ به ۱۵٪ کاهش دادهاند.
ایشان به مقاله “دکتر زرافشان” اشاره کرد و گفت؛ “او معتقد است که بحران سرمایه داری تضادی است در درون سیستم، که باز تولید را انجام میدهد و این قابل اجرا از بیرون نیست، در حقیقت به جای علت به معلول برخورد کردند. سرمایه در درون درهای بسته در کلیه شئون اجتماعی در دورترین نقاط کشورهای جهان فعالیت اقتصادی میکنند. گرد آوری این اطلاعات از چه طریق میتواند انجام شود؟