حکومت استبداد اسلامی چهل و دو سال پیش ابتدا با فرمان حجاب اجباری توسط روحالله خمینی، خشونت را آغاز و به تدریج با تثبیت قوانین زن ستیز، خشونت علیه زنان را گسترش داده است. به طوری که امروز ایران بالاترین رقم خودکشی زنان در خاورمیانه، قتلهای ناموسی و آمار بالای ازدواج کودکان را دارا است که از نظر متخصصین رابطههای مستقیم با سیاستها و قوانین مردسالارانه حکومت استبداد اسلامی ایران دارد.
مسئله چندهمسری، صیغه (فحشاء موقت)، نداشتن حق انتخاب همسر، ممنوعیت سقط جنین، نداشتن حق نگهداری فرزندان پس از درگذشت شوهر، نداشتن حق تعیین محل سکونت و مسافرت، نداشتن حق تحصیل و کار در بعضی از رشتهها ، قوانین ارث و طلاق و حجاب اجباری نمونهای بارز از قوانین زنستیزانهای است که به طور سیستماتیک خشونتهای جنسیتی را در جامعه پایدار میسازد. متاسفانه در برخی از مناطق ایران اگر چه به صورت محدود، عمل شنیع و وحشیانه ختنه دختران هنوز صورت میگیرد و حکومت استبداد اسلامی در ایران برای جلوگیری از این عمل تبهکارانه هیچ اقدام فرهنگی و قانونی به کار نمیبرد.
مبارزات زنان فعال، آگاه و پیشرو در ایران پس از صدور فرمان حجاب اجباری به عنوان اولین اقدام رژیم بر ضد زنان، از ٨ مارس ١٩٧٩ آغاز و تا کنون به طور مداوم ادامه داشته است. زنان در مواردی نیز توانستهاند رژیم را به عقبنشینی وادار کنند و در این راه از دستگیری، زندان و شکنجه نهراسیدهاند و هرگز از پا ننشستهاند. با گسترش مبارزات زنان آزادیخواه و برابری طلب، سرکوب های رژیم شدیدتر و وحشیانهتر شده است و حکمهایی بسیار سنگین برای زنان مبارز صادر میکنند و در حال حاضر نیز تعداد قابل توجهی از این زنان فعال در حوزههای مدنی، سیاسی و عقیدتی در زندانهای مختلف حکومت استبداد اسلامی ایران با احکام بسیار سنگین در حبساند و گاه زیر آزار و اذیتهای جنسیتی به سر میبرند.
رژیم سرکوبگر با تحقیر زنان و احکام سنگین و وثیقههای وحشتناکتر برای آزادی موقت بسیاری از زندانیان چه زن و چه مرد، میخواهد جلوی مبارزات زنان را برای دستیابی به حقوق انسانیشان بگیرد. اکنون حکومت به شدت ترسیده و ناتوان شده است و عجز حکومت را به وضوح میتوان مشاهده کرد. مبارزات پیگیرانه و شجاعانه زنان مبارز ایران برای برخورداری از کرامت انسانی و پیروزی جامعهای آزاد و بدون تبعیض و بویژه برای برقراری برابری جنسیتی و حقوقی، همچنان به مبارزات آزادیخواهانه و برابریطلبانه خود ادامه میدهند و دور نیست روزی که به حقوق انسانی خود دست یابند.
روز ٢۵ نوامبر روز منع خشونت بر زنان نامگذاری شده است. در روز ۲۵ نوامبر سال ۱۹۶۰ سه خواهر به نامهای پاتریا، ماریا و آنتونیا میرابال در راه مبارزه با حکومت دیکتاتوری رافائل توروخیو در جمهوری دومینیکن کشته شدند. ۲۱ سال بعد در سال ۱۹۸۱، در همایشی در بوگوتا، با شرکت مدافعان حقوق زنان در آمریکای لاتین و منطقه کارائیب، پیشنهاد اختصاص دادن روز قتل خواهران میرابل به روز منع خشونت علیه زنان مطرح گردید و در سال ۱۹۹۹ سازمان ملل نیز ۲۵ نوامبر را به عنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان به رسمیت شناخت. از آن پس هر ساله این روز گرامی داشته میشود و اعتراضات جهانی گستردهای برای منع خشونت بر زنان صورت میگیرد.
با وجود مبارزه مداوم زنان و مردان پیشرو، خشونت علیه زنان همچنان در سراسر جهان ادامه دارد و نیمی از جامعه یعنی زنان را هدف سرکوب خود قرار داده است زیرا نه تنها قوانین تبعیض آمیز بلکه فرهنگ به شدت مردسالار نیز بر جهان حکمروایی میکند، ولی به دلیل آگاه شدن زنان آزادیخواه و برابری طلب، این مبارزه نیز به یکی از مهمترین مبارزات برابری خواهانه علیه هرگونه تبعیض و نابرابریهای عمیق اجتماعی تبدیل شده است.
بنابر آمار سازمان ملل متحد، ٣۵ درصد زنان جهان، در طول عمرشان تحت خشونتهای جسمی، روانی و آزار جنسی قرار میگیرند. این آمار در بسیاری از کشورهایی که در زیر سلطه حکومتهای دیکتاتوری و قوانین زن ستیز قرار دارند به بیش از ۷۰ درصد هم میرسد. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز، به واسطه تسلط مذهب و شرع بر قوانین مصوب کشور، تبعیض علیه زنان به شدت نهادینه شده است و در نتیجه هر صدای اعتراضی را با خشونتی سازمانیافته و به شدت مردسالار، از چند زاویه مورد هدف قرار داده و زنان آزادیخواه و برابریطلب را به شدت سرکوب و حتی تحقیر میکنند. خشونت و تبعیض علیه زنان در کشور ما ایران نیز در همین رده قرار دارد و با قوانین شریعت اسلامی و تثبیت فرهنگ مردسالاری، این خشونت افسار گسیخته به شدت اعمال میشود.
مریم مرادی