در چنین روزی ۲۴ دی ۱۳۱۴ غلامحسین ساعدی پزشک و نویسنده که با نام مستعار گوهر مراد مینوشت، در تبریز متولد شد. او از نوجوانی داستان مینوشت و همان زمان به سازمان جوانان فرقه دموکرات آذربایجان پیوست و در سال ۱۳۳۲ هنگامی که هجده ساله بود، به اتهام همکاری با فرقه، مدتی در زندان شهربانی تبریز حبس شد. ساعدی تحصیلات خود را با دریافت دکترای تخصصی روان پزشکی در تهران به پایان رساند و غیر از کار در بیمارستان روزبه، مطبی در خیابان دلگشای تهران داشت که بیشتر اوقات بدون گرفتن حق ویزیت بیماران را معاینه میکرد.
وی که به سازمان چریکهای فدایی خلق گرایش داشت، از نخستین کسانی بود که در زمان تشکیل کانون نویسندگان به عضویت آن درآمد. در خرداد ماه ۵۳ ساواک او را حین تهیه تکنگاری شهرکهای نوبنیاد دستگیر میکند و به زندان اوین منتقل میشود. حبس یک ساله او در این زندان با شکنجههای جسمی و روحی فراوان همراه بود. غلامحسین ساعدی بعد از سال ۵۷ ایران را ترک میکند و در آذر ماه ۱۳۶۴ در سن چهل سالگی از دنیا میرود.
از میان آثار بسیار او میتوان به نمایش نامههای «چوب به دستهای ورزیل» و «دیکته و زاویه»، مجموعه داستانهای «شب نشینی باشکوه»، «گور و گهواره» و «آشفته حالان بیدار بخت» اشاره کرد. حاصل برخی از تجربیات تکنگاری او هم در آثاری چون «ایلخچی» و «اهل هوا» منتشر شدهاست.
گوهر مراد پس از خروج کشور و اقامت در فرانسه در سالهای واپسین زندگی، نمایشنامه “اتللو در سرزمین عجایب” را بروی صحنه برد که در آن با زبان طنز به وضعیت سردرگم هنر و هنرمندان زیر نفوذ نعلین ملایان تازه به قدرت رسیده، میپردازد.