در اوضاع کنونی جهان به دلیل فجایعی از قبیل جنگ، فقر اقتصادی و زیر پا نهادن ابتدائیترین حقوق انسانی از جانب حکومتهای دیکتاتور و استبدادی شرایطی بوجود آمده است که بنا به آمار سازمان ملل هم اکنون هشتاد و دو میلیون و چهارصد هزار انسان ناچار به ترک خانه و کاشانه خود شدهاند.
هر روز در این مسیر کوچ خطرناک دهها انسان یا قربانی موجهای بیرحم دریا میشوند و یا توسط باندهای مافیایی قاچاق انسان به عنوان بردهجنسی و جسمی خرید و فروش میشوند. هر چند در پشت پرده هر جنگ و درگیری منافع دولتها و جریانهای ارتجاعی وجود دارد، اما پیامد آن برای میلیونها انسان رنجدیده و زن و کودک جز آوارگی و ناامنی بیشتر چیزی در بر ندارد. آنها پناهنده و آواره میشوند، زندگیشان در معرض نابودی قرار میگیرد به دلیل شرایطی که هیچ کنترلی بر آن ندارند.
پناهجویانی هم که در کشورهای ترانزیتی برای انتقال به کشور سوم توسط کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل ثبتنام میکنند سالها پشت درهای بسته کشورهای پناهندهپذیر گرفتار و در انتظار میمانند. کسانی هم که وارد مرحله پذیرش و کشور پناهندهپذیری میشوند عملا وضعیت بهتری از دیگر همسرنوشتان خود ندارند. این شرایط رقتبار وضعیت به شدت تحملناپذیری برای پناهجویان و پناهندگان به وجود آورده است. بسیاری از آنها دچار بیماریهای روحی و روانی گشتهاند. گاها بخشی از زنان پناهجو در محل کار خود مورد بیحرمتی و آزار جنسی قرار میگیرند. در این شرایط همهگیری بیماری کرونا تنها و به صورت محدود به تعداد بسیار کمی از پناهجویان آنهم بصورت موردی مقداری کمک هزینه زندگی تعلق میگیرد. نهادها و سازمانهای حقوق بشری تنها درصدی از احتیاجات زنان سرپرست خانواده که در اثر فشار کاری از نظر روحی و روانی بیمار شدهاند را تأمین می کنند. در حالی که دولتها برای مردمان کشور خود بسته های حمایتی ماهانه در نظر گرفتهاند.
دولتهای غربی برای مقابله با ورود غیرقانونی پناهجویان دیوارهای بتونی، حصارهای تو در تو و نردههای خاردار کنترل شده درست کردهاند و هر ساله قوانین ضدمهاجرتی را تشدید میکنند. بنا به تصویب همین قوانین پناهجویان را به جزایر دور افتاده تبعید میکنند. در حالیکه مداخله دولتهای غربی و حکومتهای ارتجاعی منطقهای در کانونهای بحرانی جهان و در شکل دادن به گروههای فرقه ای تروریست و برپائی جنگهای نیابتی نقش بهسزایی داشته، اما هیچکدام از این قدرتهای حاکم بر جهان عواقب ویرانگر سیاستهای خود بر زندگی مردم منطقه را نمیپذیرند. جنگ افغانستان، عراق، لیبی، سوریه و یمن و… با حضور نظامی دولتهای غربی به بحران حل ناشدنی تبدیل گردیده است. اگر روزی تنها یک دیکتاتور در این کشورها در راس قدرت قرار داشت حال دهها فرقه تروریست و هر کدام با حمایت یک دولت خارجی حکم میرانند. حال جا دارد از قدرتهای غربی و استبدادی فاشیست محلی سوال شود که؛ آیا در این جنگهای ویرانگر به خانوادههای سران این حکومتها آسیبی وارد شده است؟ یا به برکت جنگ و خشونت میلیاردها دلار به چنگ آوردهاند؟
کشورهای جهان حدود هفتاد سال پیش اعلامیه جهانی حقوق بشر و معاهدهها و کنوانسیون حقوق پناهندگان را تصویب کردند. دهها نهاد و ارگان حقوق بشری در دفاع از آن برپا شدهاند. پس چرا حقوق بشر همچنان نادیده گرفته میشود؟ آیا این شعاری بیش نیست؟
حداقل در طی یک قرن اخیر جمهوری اسلامی ایران پرچمدار یک رژیم فاشیستی و فاسد و جنایتکار بوده است. در طول حیات این رژیم جنایتکار میلیونها انسان مجبور به فرار شدهاند. تنها در سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۱ بنا به آمار رسمی به دلیل سرکوبگری شدید بیش از یک میلیون پناهنده به ترکیه پناه و از آنجا روانه کشورهای غربی شدند، دهها هزار نفر در زندانهای این رژیم قتلعام و یا مورد شکنجه، تجاوز، آزار روحی و روانی قرار گرفتهاند. اما در کمال ناباوری پناهجویان ایرانی امروزه در پروسه دریافت حق پناهندگی در نتیجه توافقات و همکاریهای دوجانبه یا چندجانبه با بیتوجهی روبرو میشوند.
مگر هر سال رژیم ایران را به خاطر نقض حقوق بشر در زمینههای مختلف محکوم نمیکنید؟ پس چرا در دفاع از حق و حقوق پناهندگی رویکرد دوگانه دارید؟ ما نیک میدانیم تمام این موارد را سازمان ملل، کمیساریای عالی پناهندگان، نهادها و سازمانهای حقوق بشری به خوبی میدانند و عامدانه و بیتوجه بر اساس منافع خودشان از کنار آن میگذرند. بنابراین راهکار ما برای گذر از شرایط موجود این است؛
یک: در وهله نخست برای پایان دادن به این زندگی نکبت بار در کشور زادگاه خود تلاش و مبارزه و تکیه بر اتحاد و همبستگی برای تغییر سرنوشت خود شرط اساسی است.
به جای اینکه در مسیر پر مخاطره و صعبالعبور پناهندگی تلف شوید و یا توسط امواج متلاطم دریاها غرق شوید و در نهایت در گورهای بی نام و نشان دفن شوید، دست در دست هم داده حکومتهای فاسد جنایتکار را براندازید و از طریق تشکلات خود ساخته مدیریت جامعه را بدست بگیرید.
دو: در شرایطی که میلیونها نفر ناچارا راه کوچ اجباری و مهاجرت را در پیش گرفته اند و هیچ کشوری حاضر به پذیرش تعداد زیادی پناهنده نیست و کشورهای پناهندهپذیر نیز فقط برای تکمیل نیروی کار خود هر سال تعداد محدودی پناهجو میپذیرند و در هیچ جای این کره خاکی حاکمان رویکرد انسانگرایانه بر اساس حقوق برابر ندارند، در چنین شرایطی تنها اتحاد، همبستگی و مبارزه خستگی ناپذیر این مردم محروم و ستمدیده است که آنها را وادار به تسلیم در برآوردن خواسته ها و مطالباتشان میکند. نامگذاری روزی با نام روز جهانی پناهندگان اگر چه تحت فشار مبارزه در دفاع از حقوق پناهندگان انجام گرفته، اما این امر به تنهایی دردی از مشکلات شان را دوا نخواهد کرد .تنها تلاش، فعالیت و مبارزه متحدادنه ماست می تواند روز بهتری را برای جامعه انسانی و تمامی موجودات زنده رقم زند. پس هر کجا هستیم با اتحاد و همبستگی این دنیای وارونه را به چالش بکشیم. تغییر امکان پذیر است در صورتی که منافع و سرنوشت مشترک را با اتحاد و همبستگی فریاد بزنیم.
در آستانه روز جهانی پناهندگان ما بر اساس کنوانسیون تعریف شده حقوق پناهندگان خواستار بهرسمیت شناختن حقوقمان میباشیم در این راستا بار دیگر تاکید می کنیم :
1- کسانی که قبولی کمیساریا عالی و اداره مهاجرت کشور ترکیه را دارند و سالها در انتظار ماندهاند، سریعا برای انتقال آنها توسط کشورهای پناهنده پذیر اقدامات لازم بعمل آید.
2- افرادی که سالهاست به دلیل شرایط حاکم به جامعه پناهندگی به پرونده آنان رسیدگی نشده است ضرورت دارد پروسه رسیدگی به پروندهشان را تسریع دهند.
شورای همبستگی پناهجویان و پناهندگان ایرانی در ترکیه
۱۸ ژوئن ۲۰۲۱
اشاره: مسوولیت محتوای نوشتارها و مقالههای ارسالی، بر عهده نویسنده است و گذار (سامانه دموکراسی و داد)، دیدگاهها و آرای مطرح شده در محتوای مطالب را ارزشگذاری نمیکند. هدف این سامانه مهیا کردن تریبونی آزاد برای بیان آرا و دیدگاههای مختلف در راستای گذار از حاکمیت اسلامی به دموکراسی است.