▪️«این متن کوتاه، نه تحلیل آبان خونین ۹۸، که تنها ادای دینی کوچک به تن های خسته، دست های سیاه و پینه بسته و پاهای برهنهی درخاک و خون افتاده است. ادای دینی به تن و روح های رنجوری که در امتداد آبان بوده و هستند و همچنان زجر و رنج را، زندگی میکنند.
آبان به مثابه یک طغیان و بروز و نمود و در قامت قله کوه یخی که از آب بیرون زد، نه یکشبه به وجود آمد و نه میشود درباره آن سخن گفت بیآنکه به بررسی هستی شناسانه، طبقاتی و چرایی شکل گیری اش پرداخت. که هرکس جز این کند یا شیاد است یا فریفته و غافل!»
▪️ «آبان یکی از نمودهای تبعیض و نابرابری و اختلاف طبقاتی بود. آبان چهرهای آشفته و خاک و خون آلود از پیکرهی طبقهای بود که سال هاست مورد تجاوز قرارگرفته و همچنان نیز تحت تجاوز است. آبان صدایی در گلو مانده، از حنجره ای خشک و خراشیده بود. آبان محصول طبقهای فراموش شده بود. محصول حاشیه ها بود، همانجایی که تا آبانی در آن شکل نگیرد و محسن محمدپوری تحویل ندهد، سراغی از آن نمیگیرند! حالا هربار به یک شکل! وقتی هم که محصولی چون آبان تحویل داد، درپی مصرفش بر میآیند. همان ها که با آن طبقه در نبرد هستند و در سفارشی جدید، از کارفرمایانشان سفارش گرفته اند درنقش شاهد و مدعی در بالماسکه و شویی به نام دادگاه حضور یابند! دادگاه هایی تحت حاکمیت دولت هایی که در هم دستی تمام عیار باکارگزاران سرمایه داری روحانی محور ایران هستند. که برای حفظ وضع موجود، دست به هرکاری میزنند و برای بستن یک قرارداد کلان اقتصادی، دلشان قنج میرود»
▪️ «دادگاه نمادین و نمایشی از این جهت عنوان درخوریست، که به کمال، بطن جاری در آن به اصطلاح دادگاه ها را نشان میدهد! کسانی که هیچ گاه سراغی از حاشیه نگرفته اند، هیچ گاه دغدغه آنجا را نداشته اند، هیچ درکی از مناسبات جاری در آنجا نداشته اند و عمری در زمین دیگر بازی کرده اند، به لطف کارچاق کنی و زد و بندهای جاری رسانه ای و حقوق بشری، نقش مدعی العموم را بازی میکنند و بر موج بی پناهی، استیصال و دردمندی بعضی ازخانواده ها سوار شده اند و دایه ای شده اند که مادر را هم یارای پرسش از سهمش از بچه ی یتیم به خاک افتادهی آبان نیست»
▪️ «نمیشود از آبان گفت و شیادانه آن را به اعتراضاتی چون ۸۸ پیوند زد. در قامت اعتراضی براندازانه غالب کرد ولی از مناسبات طبقاتی برازندهاش نگفت.
آبان، نه محصول یک شب، که محصول فرایندی تبعیض آمیز چند دهه ای بود، که همچنان در جریان است. دادگاه زمانی شکل میگیرد که از بطن جامعه بیرون آمده باشد. زمانی که آن طبقه، در انقلابی به سیادت خودش به پیروزی برسد و جانیان را پشت میز دادگاه بکشاند»
▪️«خانم ها و آقایان کمپینی! شما هیچ گاه در کنار این طبقه نبودید، حالا هم نیستید. از حالا به بعد هم به کمپین هایتان برسید و مارا به حال خود بگذارید، آن وقت ببینید آبان دیگر تنها به یک شورش ختم نمیشود! نهایت دغدغهی شما، روی کار آوردن اربابانی جدید با ظاهری شیک و کرواتی برای حاشیه نشینان است، حالا هرچقدر هم که بخواهید نیت هایتان را شکلات پیچ کنید، شلاق هایتان نمیتواند گرده های کارگران را فریب دهد. شما هیچ گاه نبودید، حالاهم نیستید»
۲۶ آبان۱۴۰۰، از زندان نفسگیر رجایی شهر…