نقش رسانههای گروهی در تاثیر گذاری بر افکار عمومی نقش غیر قابل انکاریست، در سالهای اخیر براثرپیشرفت تکنولوژی رسانه های گروهی از گسترش فوق العاده ای در سراسر جهان برخوردار بوده اند زیرا اکنون میلیاردها انسان در دهه سوم قرن بیست ویکم تحت پوشش ای رسانه ها قرار گرفته اند و بخش زیادی از اوقات مردم به تماشای برنامه های تلویزیون اختصاص دارد، رسانه های گروهی در کشورهای سرمایه داری از آزادی نسبی برخوردارند اما درمجموع بزرگترین وسایل ارتباط جمعی دردست سرمایه داران و سیاستمداران حاکم است که با برنامه ریزیهای دقیق افکار عمومی راتحت تاثیر قرار میدهندودر واقع رسانه هاحافظ منافع سرمایه داران و پیشبرد اهداف سیاستمداران هستند، در کشورهای دیکتاتور زده مانند ایران تمامی رسانه ای گروهی (تلویزیون، نشریات ، رادیو وسینما) تحت انقیاد وسانسور شدید حاکمیت است که با تمام امکانات و با توسل به شیوه های گوناگون تلاش میکنند افکار عمومی را برااساس باورهای خود سمت وسو دهند اما چون خواستهای آنان با واقعیتهای زندگی مردم انطباق ندارد نتوانسته اند تمامی باورهای خودرا به مردم تحمیل کنند .درجریان انقلاب سال 57رادیو بی بی سی که درآن زمان تنها رسانه مورد توجه ایرانیان بودنقش بسیار زیرکانه ای در برآمد خمینی بمثابه رهبر انقلاب داشت.
درسال های اخیر چندین رسانه تلویزیونی در خارج از کشور فعالیت دارند که سه کانال آن یعنی “ایران ناشنال” “من وتو”وایران آریایی مبلغ وسخنگوی آقای رضا پهلوی هستند البته کانال ایران آؤیایی چندان بیننده ای ندارد اما دوکانال دیکر در ایران وخارج از کشور ملیونها محاطب دارند، درجریان جنبش انقلاب نوین اخیر که از اواخر شهریور ماه با قتل “ژینا امینی “آغاز شد دورسانه پربینده من وتو وایران ناشنال بربرنامه های خود درجهت مطرح کردن آقای رضا پهلوی افزودند این دورسانه در برنامه های خود با مصاحبه ها بااقای رضا پهلوی وپخش سخنان ایشان و انتخاب گزینه ای شعارها وتظاهرات طرفداران ایشان تلاش میکنندد که رضا پهلوی را یگانه سیاستمدار لایق وشایسته رهبری آینده ایران معرفی کنند، برنامه های تلویزیون آریایی که سخنگوی نژاد پرستان وچپ ستیزان است با چندان استقبالی روبرو نیست اما دو تلویزیون دیگر و کانالهای بی بی سی وصدای امریکا بینندگان زیادی دارند وچون یک هدف را یعنی مطرح کردن رضا پهلوی را دنبال میکنند بدیهیست در افکار عمومی بویژه بخش خاکستری جامعه نقش موثر اماویرانگری دارند.
دراین برهه سرنوشت ساز میهن مان نیروهای چپ با چهارمعضل اساسی روبروست اول ، ضربات سهمگینی که از جمهوری اسلامی بر تمام نحله های چپ وارد شده وآنرا تضعیف کرده است. دوم، تبلیفات زهر آگین جمهوری اسلامی علیه سازمانها واحزاب چپ که اثر خودرا درجامعه برجای نهاده است. سوم، پراکندگی نیروهای چپ. چهارم، عدم پیوند با مردم داخل کشور بویژه جوانان در چنین دورانی جریانات چپ که در یکصد سال اخیر پیگیر ترین وفداکارترین نیروی دفاع از حقوق مردم بوده اند متاسفانه فاقد یک رسانه فراکیر هستند تا بتوانند خواسته ومطالبات خودرا که همان خواستهای مردم است تبلیغ وترویج کنند جریانت چپ با تمام پراکندگی باید تلاش کنند تا از یکسو تبلیغات رسانه های مزدور وعوامفریب را خنثی کنند واز سویی با مردم میهن دراین خیزش انقلابی پیوند برقرار کنند وبدیهیست برای رسیدن باین دوهدف باید همت کنند ورسانه ای فراگیر وتمام وقت ایجاد کنند ، هزاران چپگرا وسازمانهای چپ در اروپا ودیگر نقاط جهان وظیفه مندند هزینه این رسانه راوکادر اداره انرا تامین کنند ، زمان زیادی نداریم باید برای این امر مهم تلاش کنیم .