چرا رژیم به زلزله‌زدگان سرپل ذهاب یاری نمی‌رساند

یداله بلدی: زلزله‌ای که در ۲۱ آبان امسال استان کرمانشاه را لرزاند، شهر سرپل ذهاب را بیشتر از دیگر شهرها ویران کرد و این شهر بیشترین آمار کشته‌شدگان را نیز در برداشت. یک روز پس از وقوع زلزله، مردم ایران حماسه‌ای از یاری‌رسانی به زلزله‌زدگان را آفریدند، مردم به طور فردی و با ایجاد انجمن‌های یاری‌رسانی با جمع‌آوری لوازم مورد نیاز و مواد غذایی، به یاری آسیب‌دیدگان شتافتند، این موج عظیم یاری‌رسانی، هرچند در مواردی با موانعی از سوی مقامات رژیم روبه‌رو می‌شد، اما تا چندین هفته ادامه داشت و همبستگی ملی را به نمایش گذاشت. اما اکنون‌که ۵ ماه از وقوع زلزله می‌گذرد، اکثریت مردم آسیب‌دیده از داشتن سرپناه مناسب که آنان را از سرما و باران محفوظ نگاه دارد، محروم‌اند، به همین علت چندین کودک و زن و مرد سالخورده براثر سرما جان باختند. خانه‌ها، مدارس و درمانگاه‌ها و بیمارستان نیز هنوز بازسازی و مرمت نشده‌اند، وضعیت روستاها به‌مراتب اسفبارتر است.

وقوع زلزله در این منطقه این واقعیت را نیز آشکار کرد که مردم این منطقه از فقیرترین و محروم‌ترین مردم کشورمان هستند که افزون برعقب‌ماندگی اقتصادی از تبعیض مذهبی و قومی نیز رنج می‌برند.

بیکاری در میان جوانان بیداد می‌کند، زیرا در این شهر ۸۵ هزارنفری، کارخانه و فعالیت‌های اقتصادی کارآفرین وجود ندارد و جوانان این شهر یا در شهرهای بزرگ‌تر به‌کارهای شاق تن در می‌دهند و یا به کشورهای اروپایی پناهنده می‌شوند، از دیگر رنج‌های مردم سرپل ذهاب آثار و پیامدهای جنگ ۸ ساله است، پس از استان خوزستان، شهرهای قصر شیرین، کرند و سرپل ذهاب و شهرک‌ها و روستاهای اطراف بیشترین میزان ویرانی و آوارگی را داشتند و هزاران نفر در این جنگ کشته و مجروح شدند و صدها نفر غیرنظامی و کشاورز نیز به اسارت ارتش عراق در آمدند که بعضی از آنان در اسارت جان باختند.

از دیگر رنج‌هایی که به مردم سرپل تحمیل شد، فشارها و تضییقاتی بود  که در آغاز انقلاب از جانب رژیم برای تغییر دین به آنان وارد می‌شد، به همین علت صدها خانواده ناچار به کشور عراق پناهنده شده و در اردوگاه رمادیه اسکان داده شدند و در این اردوگاه دردها و رنج های طاقت‌فرسایی را تحمل کردند، عده‌ای از آنان پس از جنگ به ایران بازگشتند، اما در زمان ریاست جمهوری رفسنجانی از دادن کارت ملی به آنان خودداری کردند، هنوز بعضی از خانواده‌ها پس از ۳۸ سال در این اردوگاه که فاقد امکانات آموزشی و بهداشتی است در زیر چادرها زندگی می‌کنند. زندگی توان‌فرسا و طولانی ساکنین اردوگاه رمادیه یکی از فاجعه‌بارترین سرنوشت‌های بخشی از هم‌وطنان ماست.

علل عدم یاری‌رسانی رژیم به زلزله‌زدگان سرپل ذهاب

۱- عملکرد و کارنامه حاکمیت دراین ۴۰ سال نشانگر این واقعیت است که ٰرژیم اعتنایی به نحوه زندگی مردم فقیر و محروم و آسیب دیده ندارد، چنانکه میلیون‌ها هم‌وطن آسیب‌دیده از هرگونه مساعدتی برای بهبود زندگی خود محروم‌اند. دانش‌آموزان دختر شین‌ آباد که در مدرسه دچارسوختگی شده بودند هنوز درمان‌ نشده‌اند و پس از ۱۴ سال که از زلزله بم می‌گذرد هنوز زلزله‌زدگان به‌طور کامل اسکان نیافته‌اند. درحالیکه مردم سرپل هر روز مشاهده می‌کنند که چگونه کاروان‌های حامل ضریح‌های طلا برای مقابر امامان و امام‌زاده‌ها و انواع  کمک‌های جنسی  به عراق ارسال می‌شود.

۲- در آغاز  انقلاب سرپل و کرند پایگاه نیروهای چپ‌گرا به‌ویژه فداییان بود و اکثریت جوانان این دو شهر هوادار سازمان فدایی بودند، چنانکه در انتخابات مجلس خبرگان، کاندیدای این سازمان ۹۰ درصد آرا را به‌دست آوردند، نتایج این انتخابات را رژیم فراموش نکرده و کینه آن‌را هنوز در دل دارد.

۳- مردم سرپل ذهاب پیرو آیین یارسان هستند و موسیقی بخشی از مراسم مذهبی آنان است که در جم‌خانه‌ها زن و مرد در کنار یکدیگر تنبور می‌نوازند و آواز می‌خوانند، برگزاری این مراسم را رژیم بر نمی‌تابد و بارها مراسم آنان مورد تهاجم قرارگرفته، اما پیروان یارسان همچنان مقاومت می‌کنند.

امید است در نوروز امسال مانند آبان‌ماه مردم نوع‌ دوست ما هموطنان زلزله‌زده خودرا فراموش نکنند.

اشاره: مسوولیت محتوای نوشتارها و مقاله‌های ارسالی، بر عهده نویسنده است و گذار (سامانه دموکراسی و داد)، دیدگاه‌ها و آرای مطرح شده در محتوای مطالب را ارزش‌گذاری نمی‌کند. هدف این سامانه مهیا کردن تریبونی آزاد برای بیان آرا و دیدگاه‌های مختلف در راستای گذار از حاکمیت اسلامی به دموکراسی است.

بدون دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

هفده − هشت =

خروج از نسخه موبایل