یداله بلدی: در کنفرانسی که سال ۲۰۰۴ در سازمان بینالمللی کار برگزار شد، ۱۲ ژوئن، به عنوان روز منع کار کودکان نامگذاری شد، طبق آمار این سازمان ۴۰۰ میلیون کودک کار در جهان وجود دارد، کشورهایی که بیشترین میزان کودکان کار را در بر دارند در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین قرار دارند.
در ایران طبق ماده ۷۹ قانون کار، جمهوری اسلامی، کار کودکان زیر ۱۵ سال ممنوع است، اما مشکلات اقتصادی و توزیع ناعادلانه ثروت، دهها هزار نفر از کودکان میهنمان ناچار به جای تحصیل در مدارس؛ روانه بازار کار میشوند و برای تامین هزینههای زندگی خود و خانواده، از بام تا شام و در گرما و سرما به انجام کارهای گوناگون و توانفرسا میپردازند و جسم نحیف و ناتوان خود را خسته و فرسوده میسازند، کودکان آسیب پذیرترین گروه سنی هستند، میزان آسیب پذیری کودکان، به میزان توسعه یافتگی، عدالت اجتماعی و رفاه جامعه بستگی دارد. کار اجباری براثر فقر یکی از رنجبارترین آسیب هاییاست که به کودکان روا میشود. وجود دهها هزار کودک کار، نشانگر بی اهمیتی نظام به سرنوشت فرزندان تهیدست و بی پناه ملت ماست، این کودکان ستمدیده نه تنها از تحصیل محرومند، بلکه از بازیها و شادیهای کودکانه نیز برخوردار نیستند.
عرصههایی که کودکان کار بدان میپردازند عبارتند از:
گروه اول: کودکانی هستند که در خیابان ها، کوچه ها و بیابانهای اطراف شهر و یا در آشغالدانیها، در جست و جوی نان خشک، کاغذ، مقوا و بطری هستند و غروب خسته و کوفته و گرسنه، کیسههای حاوی دست رنج خود را بر شانههای نحیف خود حمل کرده و با بهای نا چیزی به فروش میرسانند، تا لقمهای نان بر سر سفره خانواده خود بنشانند.
گروه دوم: کودکان دستفروش هستند، که درخیابانها با التماس عابران را به خرید اجناس خود ترغیب میکنند، اجناس عرضه شده آنان عبارت است از آدامس، گل، شکلات، اسباببازی، این کودکان بهعلت التماس و تمنای روزانه برای فروش کالای خود، به تدریج اعتماد بهنفس خود را از دست میدهند.
گروه سوم: کودکانی هستند که سر چهارراهها میایستند و به هنگام توقف خودروها پشت چراغ قرمز، با سرعت شیشههای آنرا میشویند، تا شاید مبلغ ناچیزی از راننده دریافت کنند.
گروه چهارم: کودکانی هستند که توسط خانواده های تهیدست یا معتادشان به گدایی و تکدی واداشته میشوند و غالبا برای جلب ترحم عابران ظاهری پریشان و ژولیده دارند و یا خود را ناقصالعضو وانمود میکنند.
گروه پنجم: کودکانی هستند که بوسیله باندهای قاچاق و توزیع مواد مخدر اجیر میشوند و خود نیز برای بهرهکشی بیشتر، به وسیله روسای باند معتاد میشوند.
گروه ششم: کودکانی هستند که به اسارت باندهای فحشا در میآیند و مورد سوءاستفاده جنسی قرار میگیرند، این دسته از کودکان افزون بر احساس حقارت، درمعرض ابتلا به بیماری ایدز قرار دارند.
گروه هفتم: کودکانی هستند که در مناطق مرزی کردستان، به کولبری اشتغال دارند و در سرمای سخت با کوله باری سنگین از کوههای صعب العبور میگذرند؛ تا در ازای تحویل بار، اندکی دستمزد دریافت دارند، این کودکان در معرض انواع خطرها مانند سقوط از کوه، برخورد با مین و یا اصابت گلوله پاسداران قرار دارند. در فیلم «زمانی برای مستی اسبها» اثر «بهمن قبادی» رنجهای این کودکان را به خوبی نشان میدهد .
گروه هشتم: کودکانی هستند که در کوره پزخانهها به کار شاق و توانفرسای خشت زنی مشغولند.
گروه نهم: کودکانی هستند که معمولا اعضای یک خانواده هستند و در خیابانها، به نواختن ساز وخواندن آواز مشغولند، درحالیکه باید در مدارس و کلاسهای آموزش موسیقی به فراگیری علم وموسیقی بپردازند.
گروه دهم: کودکانی هستند که به کارهای متفرقه مانند، وزن کشی، واکس زنی و یا فال با پرندگان مشغولند.
کودکان کار به هنگام عبور از خیابانها به ویترین مغازهها و خودروهای شیک مینگرند؛ و بوی مطبوع غذا از رستورانها به مشامشان میخورد وه مسالان خود را در کنار خانوادهها میبینند، این ستمدیدگان، این مناظر را با حسرت و ماتم مینگرند و شبانگاه با تنی خسته و نیمه گرسنه در آلونک خویش، در حسرت آرزوهای برنیامده، به خواب میروند و فردا نیز بیرحمتر از دیروز با کار طاقتفرسا دوباره آغاز میگردد.
هیچ کودکی مایل نیست که زندگی در کانون خانواده و آموزش در مدارس و ورزش و بازی در پارکها را رها کند و به کارهای سخت و سنگین بپردازد، اما توزیع ناعادلانه ثروت دستآوردی جز فقر و درد و رنج برای بیش از ۲۰۰ هزار نفر از کودکان کار نداشته است، رژیم که خود را حامی تهیدستان میداند و ارزشهای مذهبی خود را برتر میشمارد، بر طبق آمار بهزیستی، شهرهای مذهبی ایران یعنی قم و مشهد به نسبت جمعیت بیشترین میزان کودکان خیابانی را دارند، بدیهی است که در آینده به دلیل گسترش فقر به آمار کودکان کار افزوده خواهد شد. این کودکان که در چنین شرایط رنجباری رشد میکنند، بدیهی است که برخی از آنان به جوانانی افسرده، پرخاشگر یا بزهکار ومعتاد تبدیل میشوند .
بعضی از هموطنان انسان دوست با تشکیل انجمنهایی تلاش میکنند تا عدهای از این کودکان را سر و سامان دهند و با ایجاد کمکهایی آنها را به مدرسه بفرستند، اما این انجمنها بودجه کافی در اختیار ندارند و حاکمیت نه تنها به آنها یاری نمیرساند، بلکه مدافعین حقوق کودکان را دستگیر و زندانی میکند، دراینجا یادی میکنیم از آزاده زنان ومردانی، مانند آتنا فرقدانی، آتنا دایمی، شهسن احسانی، آسو رستمی ومحمد مصطفایی که شجاعانه از حقوق کودکان دفاع کرده و به همین علت اکنون درزندان هستند.
«یداله بلدی»
اشاره: مسوولیت محتوای نوشتارها و مقالههای ارسالی، بر عهده نویسنده است و گذار (سامانه دموکراسی و داد)، دیدگاهها و آرای مطرح شده در محتوای مطالب را ارزشگذاری نمیکند. هدف این سامانه مهیا کردن تریبونی آزاد برای بیان آرا و دیدگاههای مختلف در راستای گذار از استبداد اسلامی به دموکراسی است.