طی ده روز گذشته فشار بر درویشان گنابادی محبوس در زندان تهران بزرگ به شدت افزایش یافتهاست و شمار زیادی از آنان، مورد توهین و ضرب و جرح قرار گرفته و تعدادی نیز به مکان نامعلومی منتقل شدهاند.
به گزارش گذار، فشار بر درویشان گنابادی محبوس در زندان تهران بزرگ (فشافویه) در روزهای اخیر به شدت افزایش یافتهاست و شماری از درویشان محبوس در سلولهای انفرادی زندان تهران بزرگ سه شنبه ۱۳ شهریور با دستبند و پابند و چشمهای بسته تحت شدیدترین تدابیر امنیتی از سلول خارج و به مکانی نامعلوم منتقل شدهاند. گفته شده تعداد دراویش در اعتصاب غذا به ۱۷ تن رسیده و شمار زیادی از آنان مورد توهین و ضرب و جرح قرار گرفتهاند یا لوازم شخصی آنان غارت شده است.
سه شنبه ۱۳ شهریور درویشان گنابادی محبوس در سلولهای انفرادی زندان تهران بزرگ (فشافویه) با دستبند و پابند و چشمهای بسته تحت شدیدترین تدابیر امنیتی از سلول خارج و به مکانی نامعلوم منتقل شدهاند.
مجدوبان نور که اخبار مربوط به دراویش گنابادی گزارش داده “از تعداد، اسامی، وضعیت جسمی و محل انتقال این درویشان اطلاعی ندارد.”
گفتنی است این درویشان در حادثهی یورش هفتم شهریور گارد زندان فشافویه به شدت مجروح و بدون رسیدگی درمانی به سلولهای انفرادی منتقل شده بودند.
مأموران گارد زندان تهران بزرگ (فشافویه) روز هفتم شهریور در حضور محبی رئیس سازمان زندانهای استان تهران به درویشان متحصن در تیپ سه آن زندان یورش برده و با استفاده از گاز اشکآور، باتوم و شوکر آنان را مورد ضرب و جرح قرار دادند و بدون رسیدگی درمانی به سلولهای انفرادی منتقل کردند.
از سوی دیگر شمار درویشان اعتصابغذا کرده در زندان فشافویه به ۱۷ تن رسید.
از زندان فشافویه خبر رسیده است که ۵ درویش گنابادی دیگر به جمع درویشانی پیوستهاند که پس از حملهی خشونتبار هفتم شهریور گارد زندان فشافویه به درویشان متحصن و انتقال آنان به سلولهای انفرادی و بندهای جرائم اجتماعی دست به اعتصاب غذا زده بودند.
بابک تقیان، احسان ملکمحمدی، سخاوت سلیمی، رضا باوی و اکبر داداشی پنج درویشی هستند که از سه شنبه ۱۳ شهریورماه اعلام اعتصاب غذا کرده و خواستهی خود را از پیوستن به اعتصاب غذای جمعی درویشان زندانی دیگر، برداشتن حصر از نورعلی تابنده، قطب درویشان گنابادی، آزادی زنان درویش از زندان قرچک و تجمیع درویشان زندانی در یک بند از زندان تهران بزرگ اعلام کردهاند.
آقای سخاوت سلیمی درویش زندانی به نزدیکانش گفته است در جریان درگیریهای روز هفتم شهریور، رضایی افسر جانشین زندان شخصاً به او حمله برده و با چنگ گرفتن صورت این زندانی سبیلهای او را کنده است.طی روزهای اخیر توهین و ضرب و جرح دراویش محبوس در زندان فشافویه به شدت افزایش یافته است. گزارش شده، افسر جانشین زندان فشافویه به نام “رضایی” در حملهی روز هفتم شهریور گارد زندان فشافویه به درویشان متحصن، با یورش به یک درویش گنابادی، سبیلهای او را «کند».
ماجرای توهین و واکنشهای مغرضانه مسئولان قضایی و رؤسای زندانها و حتی بازجویان درویشان گنابادی به سبیل درویشان پیشینهای دور و دراز دارد. در فیلمهایی که از شب دستگیری درویشان گنابادی در سحرگاه یکم اسفند ۹۶ منتشر شده نیز شنیده میشود که ضابطان، درویشان گنابادی را «سگسبیل» خطاب میکنند.
«سبیل» همواره از سوی بزرگان درویشی مسألهای پیشپاافتاده قلمداد شده است اما دستگاه عقیدتی-امنیتی نظام ایران قصد دارد از آن سمبلسازی کرده و درویشان را در نظر اجتماع افرادی سخیف و گرفتار مسائل پیشپاافتاده نشان بدهد در حالی که درویشان گنابادی تنها بر احقاق حقوق حقه قانونی و اجتماعیشان اصرار دارند.
پس از حملهی گارد زندان فشافویه به درویشان متحصن تیپ ۳ زندان تهران بزرگ (فشافویه) و تخلیه آن تیپ از درویشان زندانی مجدوبان نور خبر داد “لوازم شخصی این درویشان در غیاب آنان غارت شده است.”
درویشان تیپ ۳ زندان فشافویه پس از آنکه در حملهی روز هفتم شهریور نیروهای گارد زندان مورد ضرب و جرح قرار گرفته و با همان وضع به سلولهای انفرادی و پس از آن به بندهای اشرار، متادون و سرقت منتقل شدند برای بازپسگیری لوازم شخصیشان به تیپ ۳ مراجعه کردند اما با بههمریختگی بند و غارت وسایل شخصیشان مواجه شدند.
مسئولان زندان کماکان پاسخگوی درخواست درویشان زندانی برای بازپسگیری وسایل شخصیشان نیستند.
پیشتر نیز در هنگام دستگیری درویشان زندانی در سحرگاه یکم اسفند ۱۳۹۶ تلفنهای همراه و مدارک و اموال شخصی همراهشان توسط ضابطان قضایی ضبط شد و اکنون بعد از گذشت ۷ ماه از بازداشت خشونتآمیز آنان در حادثهی گلستان هفتم خانوادههایشان موفق به بازپسگیری این وسایل نشدهاند.
منابع خبری به کمپین گفتند “دراویش بازداشتی از ابتدای بازداشت، از ابتداییترین حقوق خود محروم بودهاند و دادگاه آنان بدون اجرای تشریفات قانونی و بهرهمندی از حق وکیل و برخلاف قانون آئین دادرسی کیفری برگزار گردیده است.”
گزارش شده است تا کنون برای ۲۱۰ تن از دراویش گنابادی ۱۰۹۵ سال حبس تعزیری، صدها ضربه شلاق و سالها تبعید به مناطق دور افتاده صادر شده است.
تنها در یک روز (شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۷) برای ۷ درویش گنابادی، با حکم دادگاه انقلاب، ۵۱ سال حبس، ۵۱۸ ضربه شلاق، ۸ سال تبعید و ۴ سال محرومیت از حقوق اجتماعی صادر شده است و محمد شریفیمقدم از خبرنگاران مجذوبان نور و فعال دانشجویی، به ۱۲ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید به برازجان، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور، ۲ سال محرومیت از عضویت در احزاب و دسته جات سیاسی و فعالیت در فضای مجازی، رسانهها و مطبوعات با حکم غیابی “قاضی صلواتی” رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب محکوم شد.
تجمع اعتراضی موسوم به گلستان هفتم روز دوشنبه ۳۰ بهمن در اعتراض به بازداشت نعمتالله ریاحی، از دراویش گنابادی ساکن شهرکرد که روز ۲۹ بهمن ۱۳۹۶ از سوی مأموران امنیتی در تهران بازادشت شده بود صورت گرفتهبود.
این درویش گنابادی ساکن شهرکرد، برای حمایت از قطب دراویش در جریانات اخیر گلستان هفتم به تهران آمدهبود.
منابع خبری به کمپین گفتهاند “دراویش بازداشتی از ابتدای بازداشت، از ابتداییترین حقوق خود محروم بودهاند و دادگاه آنان بدون اجرای تشریفات قانونی و بهرهمندی از حق وکیل و برخلاف قانون آئین دادرسی کیفری برگزار گردیده است.”
گفتنی است شکوفه یداللهی، از درویشان زن گنابادی محبوس در زندان قرچک ورامین که در جریان حوادث گلستان هفتم، بازداشتشدهبود، به ۵ سال حبس تعزیری و ۲ سال محرومیت اجتماعی محکوم شد و سه فرزند این زن درویش با نامهای کسری، پوریا و امیر نوری، که همراه با مادرشان در حادثه گلستان هفتم بازداشت شده بودند به ۱۲، ۲ و ۶ سال حبس محکوم شدند و برای ۲۳ تن از دروایش گنابادی در دادگاه انقلاب تهران، مجموعاً ۱۱۹ سال حبس تعزیری و نفی بلد صادر شدهاست و دادگاه ۸ تن دیگر از دروایش بازداشتی حادثه گلستان هفتم خیابان پاسداران شنبه ۵ خرداد ۱۳۹۷ در دادگاه انقلاب تهران در حالی برگزار شد که هیچ کدام آنها اجازه داشتن وکیل نداشتند.
همچنین، ۴۰ تن از دراویش گنابادی، در شعب ۱۵ و ۲۶ به ریاست قاضی صلواتی و قاضی احمدزاده، با اتهامهای امنیتی، به ۲ تا ۷ سال حبس تعزیری، شلاق و نفی بلد، محکوم شدند.
درگیری نیروهای امنیتی با دراویش از اواسط بهمن ۹۶ در مقابل منزل نورعلی تابنده، قطب دراویش صورت گرفت بود و پس از آن تحصن و تجمع دراویش گنابادی مقابل کلانتری ۱۰۲ در خیابان پاسداران در اعتراض به بازداشت نعمتالله ریاحی، یکی از دراویش با دخالت نیروهای امنیتی به خشونت و درگیری کشیده شد. در جریان این درگیری ها، صدها تن از دراویش معترض، بازداشت شدند یا مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.
برخی منابع خبری گفته بودند“تعداد زیادی از دراویش بازداشتی در طول مدت بازجویی و بازداشت، مورد شکنجه یا ضرب و شتم شدید قرار گرفتهاند و چند تن نیز کشته شدند.”
محمد راجی یکی از درویشانی است که در ناآرامیهای خیابان گلستان هفتم در منطقه پاسداران تهران از سوی ماموران امنیتی بازداشت و در بازداشتگاه آگاهی شاپور بر اثر ضربات وارده کشته شد.
فشارها به دراویش در نظام جمهوری اسلامی عمدتا از شهر قم آغاز شد. قم مذهبیترین شهر ایران است و با توجه به نزاع تاریخی صوفیه و اهل شریعت، فشار بر دراویش در این شهر سابقه طولانی دارد و به سالهای قبل از انقلاب میرسد؛ اما در سالهای اول دهه هشتاد خورشیدی با انتشار شماری از کتابهای ضدصوفی در قم که این سلسله را به ضدشیعی بودن متهم میکردند، رفته رفته جو سنگینتری علیه آنها شکل گرفت. تنش در مناسبات حکومت با دراویش نعمتاللهی با تخریب برخی از مکانهای مذهبیشان و مخالفت حکومت با گردهمایی آنها به خصوص در قم وارد مرحله ای شد که یک دهه بعد در تهران به درگیری فیزیکی و خونریزی انجامید.
در سالهای گذشته اخبار و گزارشهای پرشماری از احضار، تهدید، بازداشت و در نهایت محاکمه و صدور احکام سنگین برای دراویش – به ویژه دراویش سلسله گنابادی- منتشر شده است.
منابع : مجذوبان نور و کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی