بهفر لالهزاری، زندانی سیاسی و حقوقدانِ محبوس در زندان اوین که به اتهامات اهانت به دین اسلام و مقدسات از طریق مطبوعات و توهین به رهبری از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به تحمل ۵ سال حبس محکوم شدهبود، در وضعیت وخیم جسمانی بسر میبرد.
نزدیکان آقای لالهزاری، گفتهاند “مشکلات پزشکی وی تشدید شده و مسئولان زندان اوین با مرخصی استعلاجی و اجازه درمانش مخالفت میکنند.”
رضوان بیگی که در اعتراض به عدم رسیدگی به وضعیت همسرش بهفر لالهزاری، از روز جمعه دست به اعتصاب غذایتر زده است، روز دوشنبه ۲ مهر ۱۳۹۷ در گفتگویی با کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، گفت: «همسر من بیماری آسم، اگزما و مشکلات قلبی دارد که مسئله ریوی ایشان، من را به شدت نگران کرده و با توجه به اینکه اصل تفکیک جرائم برای همسرم رعایت نشده وضعیتش بدتر شده است و از سویی دیگر سایر زندانیان، به دستور و توصیههایی، تخلفاتی صورت میدهند که به هر حال برای آقای لالهزاری شکنجهآور است.»
همسر این زندانی سیاسی، افزود: «دادیار پرونده و مسئولین زندان اوین همسرم را مورد آزار و شکنجه روحی و روانی قرار میدهند و از مرخصی وی برای اعزام به بیمارستان جلوگیری میکنند و با آنکه حتی وثیقه ۴۰۰ میلیون تومان هم گذاشتهایم و با حق مرخصی استعلاجیاش مخالفت میکنند که همین موضوعات باعث تشدید بیماریهایش شده است.»
رضوان بیگی اضافه کرد: «از جمله مسائلی که برای وی اخیرا پیش آمده، این است که وسایل ضروری و شخصیاش از جمله کارت بانک و کارت تلفنش به سرقت رفته است و برای همین همسرم به سختی با ما تماس میگیرد و پیگیریهای شخص او و خود من تا کنون نتیجهای نداشت و فقط به همسرم وعدههای پوچ و واهی میدهند.»
خانم بیگی در ادامه گفت: «من خواستهام این است که از ایشان حمایت شود و حداقل خواستههای قانونی همسرم رعایت شود و از آنجا که اعتراضاتمان به جایی راه نبرده از روز جمعه ۳۰ شهریورماه اعتصاب غذایتر کردهام.»
وی در آخر گفت: «من امیدوارم که صدای او به گوش مجامع بینالمللی و حقوق بشری برسد. فقط به دلیل یک انتقاد به او دو اتهام زدند و حکمی که به ایشان دادهاند، بیعدالتی محض است و من تنها خواستهام این است که درون خود زندان ابتداییترین حقوقشان از جمله مسائل درمانی او رعایت شود و وظایف دادیارهای زندان اوین به خصوص دادیار “مداحیان” بهشان گوشزد شود و البته مسئولیت جان همسرم بر عهده تک به تک این افراد خواهد بود.»
گفتنی است پیشتر بهفر لالهزاری در پیامی صوتی از زندان اوین گفتهبود: «من به دلیل نوشتهها، مقالات، اندیشهها و انتقاداتی که داشتم و دارم توسط حکومت جمهوری اسلامی دو بار محکوم شدم که دفعه اول را در دهه هشتاد درگیر بودم و توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب توسط قاضی پیرعباسی محکوم شدم و و در زندانهای قزلحصار و رجاییشهر دوره محکومیت خود را سپری کردم.»
بهفر لالهزاری زندانی محبوس در زندان اوین به دلیل نقد قانون اساسی در صفحات اجتماعی و با اتهامات اهانت به دین اسلام و مقدسات از طریق مطبوعات و توهین به رهبری از سوی قاضی مقیسه رییس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به تحمل ۵ سال حبس محکوم و هم اکنون در حال گذراندن دوران محکومیتش است.
بر اساس گزارش پلیس فتا در سال ۹۳ لاله زاری به دادگاه انقلاب احضار شد و پس از سه ماه توسط دادسرای فرهنگ و رسانه احضار و به مدت سه هفته در بازداشت بود. وی با تامین وثیقه بطور موقت آزاد شدهبود.
پرونده او پس از آزادی موقت از بازداشتگاه به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران ارجاع شد و قاضی محمد مقیسه در تابستان ۱۳۹۴ بهفر لاله زاری را به اتهام توهین به مقدسات به پنج سال و به اتهام توهین به رهبر جمهوری اسلامی نیز به دو سال زندان محکوم کرد.
شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر در شهریور ۱۳۹۶ حکم را تایید کرد و با استناد به قانون تجمیع اتهامات، اجرای احکام دستور اجرای بزرگترین اتهام یعنی پنج سال زندان مرتبط با توهین به مقدسات را صادر کرد.
این زندانی سیاسی پس از احضار برای اجرای حکم در ۲۲ مهر ماه ۱۳۹۶ و صدور مهلت پنج روزه، ۲۷ مهر ماه خود را به دادسرا معرفی کرد.
مصداق اتهامات بهفر لالهزاری به روایت نزدیکانش نوشته ای دو صفحه ای از ایشان در نقد قانون، توهین به مقدسات است که در صفحات اجتماعی منتشر کرده بود.
«نزدیکان آقای لاله زاری با اشاره به اینکه در نوشته متن دو صفحه ای که در نقد این قانون به هیچ یک از مقدسات اهانتی نکرده است تاکید کردند “علیرغم وجود ادله کافی برای اثبات جرم این اتهامات در دادگاه تجدید نظر نیز عینا تایید شده است.»
بهفر لاله زادری هم اکنون در بند ۸ سالن زندان اوین گذران حبس میکند و وضعیت جسمی وی وخیم گزارش شده است، به طوری در ایام حبس چندین بار دچار خونریزی معده و حملات تنفسی (آسمی) شده است.
گفتنی است این زندانی جزو مالباختگان موسسه البرز است و باتوجه به حضور وی در زندان و عدم امکان پیگیری مطالباتش با دشواری های مضاعفی روبرو شده است.
منبع: کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی در ایران