پوریا نوری، از دراویش گنابادی محبوس در زندان تهران بزرگ که به دو سال حبس تعزیری محکوم شدهبود، آزاد شد.
به گزارش گذار، پوریا نوری، عکاس خبری و از دراویش گنابادی بازداشتشده در جریان حوادث گلستان هفتم، پنجشنبه ۲۶ مهرماه از زندان تهران بزرگ، آزاد شد.
پوریا نوری عکاس خبری و از دراویش گنابادی بازداشتشده در حوادث گلستان هفتم، به دلیل وضعیت وخیم جسمی و نیاز فوری به عمل جراحی (به دلیل شکستگی گونه و فک و چند دندان) ۱۰ اسفند۹۶ با تامین قرار کفالت آزاد شدهبود، ولی این آزادی چند ساعت بیشتر به طول نینجامید و با مراجعهی مأمورین و به بهانهی تکمیل پرونده آزادی این درویش، وی را به اوین منتقل کردند و گفتند که پوریا نوری را پس از تکمیل اوراق اداری به منزلشان باز خواهند گرداند که این اتفاق نیفتاد و پس از چند ساعت پوریا نوری طی تماسی که با یکی از بستگان خود برقرار کرده و اطلاع داده بود که قرار کفالتش از ۲۵ میلیون تومان به ۱۲۵ میلیون تومان وثیقه افزایش یافته و او را از اوین به زندان فشافویه منتقل کردهاند.
گفتنی است، پوریا نوری و اعضای خانوادهاش مجموعا به ۲۵ سال حبس و ۶ سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شدهاند.
شکوفه یدالهی، معلم و درویش گنابادی محبوس در زندان قرچک ورامین که به همراه سه فرزندش و دیگر دراویش زندانی در جریان اتفاقات موسوم به گلستان هفتم خیابان پاسداران، توأم با ضرب و شتم بسیار شدید بازداشتشدهبود، در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب با ریاست قاضی صلواتی به ۵ سال حبس تعزیری، دو سال ممنوعیت و محرومیت از فعالیت اجتماعی و رسانهای محکوم شد و سه فرزند این زن درویش با نامهای کسری، پوریا و امیر نوری، که همراه با مادرشان در حادثه گلستان هفتم بازداشت شده بودند به ۱۲، ۲ و ۶ سال حبس محکوم شدند.
لازم به توضیح است از سایر دراویشی که صبح روز ۷ شهریور ۱۳۹۷ از سوی نیروهای گارد زندان فشافویه در بند ۳ این زندان مورد حمله واقع شدند اطلاعی در دست نیست.
صبح روز ۷ شهریور ۱۳۹۷ نیروهای گارد زندان فشافویه به دراویش محبوس در بند ۳ این زندان حمله ور شده و با توسل به باتوم، شوکر و گاز اشک آور زندانیان را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
البرز اسکندری، کسری نوری، رضا انتصاری، پوریا نوری، مهدی اسکندری، سعید سلطانپور، مهرداد رضایی، علی عبیداوی، حسن شاهرضا، سخاوت سلیمی، امیر نوری، جعفر احمدی، بابک مرادی، مجید مرادی، محمدرضا درویشی، حیدر تیموری، علی محمدشاهی، البرز اسکندری، امین سلیمانی، سجاد برادران و اکبر داداشی بر اثر حملهی گارد زندان به درویشان متحصن مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته و وضعیت جسمیشان وخیم اعلام شده است.
مأموران گارد زندان برای سرکوب درویشان متحصن که خواستهی خود را آزادی زنان درویش محبوس در زندان قرچک اعلام کرده بودند به پرتاب گاز اشکآور و استفاده از شوکر و باتوم متوسل شده و درویشان گنابادی را با توهین و فحاشی مورد ضرب و شتم شدید قرار دادهاند.
بنابر گزارشهای واصله از زندان تهران بزرگ؛ ضاربین طی حمله علاوه بر استفاده از باتوم و شوکر و گاز اشکآور اقدام به کندن موی سر و صورت و سبیل بعضی درویشان کردهاند.
فرزادی رئیس زندان تهران بزرگ و فرخنژاد معاون زندان تهران بزرگ، در حضور محبی رئیس کل سازمان زندانها، شخصاً درویشان گنابادی متحصن را مورد ضرب و شتم قرار داده و منجر به شکستگی دست و سر و جراحت درویشان محبوس شدهاند.
پیش از این کمپین خبر داده بود که ده زن درویش زندانی در زندان قرچک، در اعتراض به «ضرب و جرح» و «خشونت سازمانیافته» به دست گارد این زندان، از روز جمعه، ۲۵ خرداد، اعتصاب غذا کردهاند.
در روز ۳۰ بهمن ماه دست کم ۶۰ زن از جامعه تحت تبعیض دراویش گنابادی به خاطر شرکت در تظاهراتی که پس از استفاده نیروهای امنیتی از ضرب و شتم، اسلحه گرم، ماشینهای آبپاش و گاز اشکآور به خشونت کشانده شد، بازداشت شدند.
این زنان بعد از دستگیری به بازداشتگاه وزرا منتقل شدند و گفتهاند که در آنجا مورد بازجوییهای رعبآور، فحاشی با صدای بلند و بازرسیهای بدنی تعرضآمیز توسط ماموران زن قرار گرفتند.
پیش از این دهها تن از فعالین سیاسی و اجتماعی نسبت به وضعیت دراویش گنابادی محبوس در زندان و سلب حقوق اولیه آنها، ابراز نگرانی کرده و با امضای نامهای مشترک بر لزوم اجرای قانون در روند رسیدگی به پروندههایشان تاکید کرده بودند.
تجمع اعتراضی موسوم به گلستان هفتم روز دوشنبه ۳۰ بهمن در اعتراض به بازداشت نعمتالله ریاحی، از دراویش گنابادی ساکن شهرکرد که روز ۲۹ بهمن ۱۳۹۶ از سوی مأموران امنیتی در تهران بازداشت شده بود صورت گرفتهبود.
این درویش گنابادی ساکن شهرکرد، برای حمایت از قطب دراویش در جریانات اخیر گلستان هفتم به تهران آمدهبود.
منابع خبریگفتهاند “دراویش بازداشتی از ابتدای بازداشت، از ابتداییترین حقوق خود محروم بودهاند و دادگاه آنان بدون اجرای تشریفات قانونی و بهرهمندی از حق وکیل و برخلاف قانون آئین دادرسی کیفری برگزار شده است.”
فشارها به دراویش در نظام جمهوری اسلامی عمدتا از شهر قم آغاز شد. قم مذهبیترین شهر ایران است و با توجه به نزاع تاریخی صوفیه و اهل شریعت، فشار بر دراویش در این شهر سابقه طولانی دارد و به سالهای قبل از انقلاب میرسد؛ اما در سالهای اول دهه هشتاد خورشیدی با انتشار شماری از کتابهای ضدصوفی در قم که این سلسله را به ضدشیعی بودن متهم میکردند، رفته رفته جو سنگینتری علیه آنها شکل گرفت. تنش در مناسبات حکومت با دراویش نعمتاللهی با تخریب برخی از مکانهای مذهبیشان و مخالفت حکومت با گردهمایی آنها به خصوص در قم وارد مرحله ای شد که یک دهه بعد در تهران به درگیری فیزیکی و خونریزی انجامید.
در سالهای گذشته اخبار و گزارشهای پرشماری از احضار، تهدید، بازداشت و در نهایت محاکمه و صدور احکام سنگین برای دراویش – به ویژه دراویش سلسله گنابادی- منتشر شده است.