رضا سیگارچی، از درویشان گنابادی محبوس در زندان تهران بزرگ در حمایت از سایر دراویش زندانی دست به اعتصاب غذا و دارو زد.
رضا سیگارچی، با خواستهی رفع حصر از نورعلی تابنده، آزادی زنان درویش زندانی، تجمیع درویشان زندانی محبوس در زندان تهران بزرگ و بازگرداندن عباس دهقان به زندان تهران بزرگ دست به اعتصاب غذا زده است.
بنا به گزارش مجذوبان نور، آقای سیگارچی از بیماری قلبی رنج میبرد و در هفتهی گذشته در بیمارستان امام خمینی تهران بستری و تحت عمل آنژیوگرافی قرار گرفته بود.
پیشتر، رضا سیگارچی و رسول هویدا دو تن از درویشان گنابادی که در جریان حمله روز هفتم شهریور گارد زندان فشافویه به درویشان گنابادی، از تیپ ۴ به سلول انفرادی و سپس به بند اشرار منتقل شده بودند توسط زندانیان این بند مورد ضرب و شتم قرار گرفتهبودند.
گفتنی است، برخی گزارشها حاکی از آن است که عباس دهقان یکی دیگر از دراویش گنابادی صبح روز یکشنبه ۹ مهرماه از زندان تهران بزرگ به بند ۲-الف سپاه در زندان اوین منتقل شده است.
یک منبع مطلع در خصوص آقای دهقان اطلاع داد که وی مجددا تحت بازجویی قرار گرفته است.
صالحالدین مرادی، مجتبی بیرانوند، محمدرضا درویشی، سعید سلطانپور و علی محمدشاهی پنج درویش محبوس در زندان تهران بزرگ نیز پس از حملهی هفتم شهریور گارد زندان، هماکنون به مدت ۵۳ روز است که در اعتصاب غذا به سر میبرند.
از سوی دیگر تداوم بی خبری از ۸ درویش گنابادی مفقود شده در زندان تهران بزرگ که صبح روز هفتم شهریورماه مورد ضرب و جرح قرار گرفتهبودند، خانوادههای آنان را به شدت نگران کرده است.
۵۴ روز است که از ۸ درویش گنابادی که در پی یورش نیروهای گارد زندان تهران بزرگ به دراویش محبوس در بند ۳ این زندان در صبح روز هفتم شهریورماه، مورد ضرب و جرح قرار گرفتند، اطلاعی در دست نیست و بنا به گفته منابع نزدیک به خانوادههایشان، آنها کماکان هیچگونه تماس تلفنی با بیرون از زندان نداشتهاند.
برخی مقامات قضایی در پاسخ پیگیریهای خانوادههای دراویش مفقود شده گفتهاند “این وضعیت تا آذرماه ادامه خواهد داشت.”
فائزه عبدیپور، پنجشنبه ۱۹ مهر در خصوص دراویش مفقودی در زندان تهران بزرگ به کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی گفتهبود: «۴۴ روز است که از همسرم و بقیه درویشان بیخبریم. از هفتم شهریورماه که محمد شریفیمقدم، کسری نوری، امیر نوری، رضا انتصاری، سینا انتصاری، مهدی اسکندری، مرتضی کنگرلو و حسام معینی مورد ضرب و جرح قرار گرفتند، از آنها بیاطلاعیم، تنها چیزی که به ما گفتهاند این است که آنها به بندهای انفرادی زندان تهران بزرگ منتقل شدهاند و در طول این مدت با آنها نه تماسی داشتهایم و نه ملاقاتی!»
همسر آقای شریفیمقدم پیشتر گفتهبود: «خانوادهها هر روز برای پیگیری از نهادهای مختلف پرسوجو میکنند و تنها موضوعی که عنوان میشود همان است که در انفرادی بسر میبرند که علاوه بر ضرب و جرحی که شدند، اگر در انفرادی هم باشند، نگران وضعیت سلامتی آنها هستیم، چرا که در بند انفرادی غذا مثل زباله میماند و آب آشامیدنی سالم در اختیار ندارند. در انفرادی حتی اگر آب را بجوشانند، باز هم غیر قابل استفاده است و از امکانات ابتدایی محرومند و از داشتن حتی یک پتوی ساده هم محرومند.»
از میان دراویش گنابادی محبوس در زندان تهران بزرگ پوریا نوری، عکاس خبری و از دراویش گنابادی بازداشتشده در جریان حوادث گلستان هفتم، پنجشنبه ۲۶ مهرماه از زندان تهران بزرگ، آزاد شده است.
حکم ۲ سال حبس وی، در دادگاه تجدیدنظر از ۲ سال به ۸ ماه کاهش یافت و وی با پایان دوره محکومیت از زندان آزاد شد.
سایر اعضای خانواده این درویش گنابادی مجموعا به ۲۳ سال حبس و ۶ سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شدهبودند.
شکوفه یدالهی، معلم و درویش گنابادی محبوس در زندان قرچک ورامین که به همراه سه فرزندش و دیگر دراویش زندانی در جریان اتفاقات موسوم به گلستان هفتم خیابان پاسداران، توأم با ضرب و شتم بسیار شدید بازداشتشدهبود، در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب با ریاست قاضی صلواتی به ۵ سال حبس تعزیری، دو سال ممنوعیت و محرومیت از فعالیت اجتماعی و رسانهای محکوم شد و سه فرزند این زن درویش با نامهای کسری، پوریا و امیر نوری، که همراه با مادرشان در حادثه گلستان هفتم بازداشت شده بودند به ۱۲، ۲ و ۶ سال حبس محکوم شدند.
گزارشگران بدون مرز(RSF) که یک نهاد غیرانتفاعی است، ۲۵مهرماه، از جاوید رحمان گزارشگر ویژه سازمان ملل برای وضعیت حقوق بشر در ایران خواست که در مورد دراویش مفقود شده اقدامی فوری انجام دهد.
گفتنی است، صبح روز ۷ شهریور ۱۳۹۷ نیروهای گارد زندان فشافویه به دراویش محبوس در بند ۳ این زندان حمله ور شده و با توسل به باتوم، شوکر و گاز اشک آور زندانیان را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
البرز اسکندری، کسری نوری، رضا انتصاری، مهدی اسکندری، سعید سلطانپور، مهرداد رضایی، علی عبیداوی، حسن شاهرضا، سخاوت سلیمی، امیر نوری، جعفر احمدی، بابک مرادی، مجید مرادی، محمدرضا درویشی، حیدر تیموری، علی محمدشاهی، البرز اسکندری، امین سلیمانی، سجاد برادران و اکبر داداشی بر اثر حملهی گارد زندان به درویشان متحصن مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته و وضعیت جسمیشان وخیم اعلام شده است.
مأموران گارد زندان برای سرکوب درویشان متحصن که خواستهی خود را آزادی زنان درویش محبوس در زندان قرچک اعلام کرده بودند به پرتاب گاز اشکآور و استفاده از شوکر و باتوم متوسل شده و درویشان گنابادی را با توهین و فحاشی مورد ضرب و شتم شدید قرار دادهاند.
بنابر گزارشهای واصله از زندان تهران بزرگ؛ ضاربین طی حمله علاوه بر استفاده از باتوم و شوکر و گاز اشکآور اقدام به کندن موی سر و صورت و سبیل بعضی درویشان کردهاند.
فرزادی رئیس زندان تهران بزرگ و فرخنژاد معاون زندان تهران بزرگ، در حضور محبی رئیس کل سازمان زندانها، شخصاً درویشان گنابادی متحصن را مورد ضرب و شتم قرار داده و منجر به شکستگی دست و سر و جراحت درویشان محبوس شدهاند.
پیش از این کمپین خبر داده بود که ده زن درویش زندانی در زندان قرچک، در اعتراض به «ضرب و جرح» و «خشونت سازمانیافته» به دست گارد این زندان، از روز جمعه، ۲۵ خرداد، اعتصاب غذا کردهاند.
در روز ۳۰ بهمن ماه دست کم ۶۰ زن از جامعه تحت تبعیض دراویش گنابادی به خاطر شرکت در تظاهراتی که پس از استفاده نیروهای امنیتی از ضرب و شتم، اسلحه گرم، ماشینهای آبپاش و گاز اشکآور به خشونت کشانده شد، بازداشت شدند.
این زنان بعد از دستگیری به بازداشتگاه وزرا منتقل شدند و گفتهاند که در آنجا مورد بازجوییهای رعبآور، فحاشی با صدای بلند و بازرسیهای بدنی تعرضآمیز توسط ماموران زن قرار گرفتند.
پیش از این دهها تن از فعالین سیاسی و اجتماعی نسبت به وضعیت دراویش گنابادی محبوس در زندان و سلب حقوق اولیه آنها، ابراز نگرانی کرده و با امضای نامهای مشترک بر لزوم اجرای قانون در روند رسیدگی به پروندههایشان تاکید کرده بودند.
تجمع اعتراضی موسوم به گلستان هفتم روز دوشنبه ۳۰ بهمن در اعتراض به بازداشت نعمتالله ریاحی، از دراویش گنابادی ساکن شهرکرد که روز ۲۹ بهمن ۱۳۹۶ از سوی مأموران امنیتی در تهران بازداشت شده بود صورت گرفتهبود.
این درویش گنابادی ساکن شهرکرد، برای حمایت از قطب دراویش در جریانات اخیر گلستان هفتم به تهران آمدهبود.
منابع خبری گفتهاند “دراویش بازداشتی از ابتدای بازداشت، از ابتداییترین حقوق خود محروم بودهاند و دادگاه آنان بدون اجرای تشریفات قانونی و بهرهمندی از حق وکیل و برخلاف قانون آئین دادرسی کیفری برگزار شده است.”
فشارها به دراویش در نظام جمهوری اسلامی عمدتا از شهر قم آغاز شد. قم مذهبیترین شهر ایران است و با توجه به نزاع تاریخی صوفیه و اهل شریعت، فشار بر دراویش در این شهر سابقه طولانی دارد و به سالهای قبل از انقلاب میرسد؛ اما در سالهای اول دهه هشتاد خورشیدی با انتشار شماری از کتابهای ضدصوفی در قم که این سلسله را به ضدشیعی بودن متهم میکردند، رفته رفته جو سنگینتری علیه آنها شکل گرفت. تنش در مناسبات حکومت با دراویش نعمتاللهی با تخریب برخی از مکانهای مذهبیشان و مخالفت حکومت با گردهمایی آنها به خصوص در قم وارد مرحله ای شد که یک دهه بعد در تهران به درگیری فیزیکی و خونریزی انجامید.
در سالهای گذشته اخبار و گزارشهای پرشماری از احضار، تهدید، بازداشت و در نهایت محاکمه و صدور احکام سنگین برای دراویش – به ویژه دراویش سلسله گنابادی- منتشر شده است.