سعید سلطانپور از دراویش گنابادی محبوس در زندان تهران بزرگ که به ۷ سال حبس تعزیزی، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال تبعید به زهک سیستان و بلوچستان محکوم شده است، در وضعیت وخیمی بسر میبرد.
گزارش شده است این درویش زندانی در شصت و سومین روز از اعتصاب غذای خود در تیپ ۱ سالن ۵، به افت شدید فشار و کاهش قند خون مبتلا شده و مسئولان زندان فشافویه از درمان او ممانعت کرده و میگویند: «تا زمانی که به یک قدمی سکته نرسد به او رسیدگی نخواهد شد.»
این درویش که به همراه چند نفر دیگر از درویشان زندانی، از ۶۳ روز پیش دست به اعتصاب غذا زده بود چندی پیش گزارشی از مشکلات متعدد زندانیان درویش به بیرون از زندان فرستاد که مجذوبان نور فایل صوتی آن را منتشر کردهبود.
آقای سعید سلطانپور پس از حملهی گارد زندان به تیپ ۳ و متفرق کردن درویشان در تیپهای مختلف، در بند سارقین زندان فشافویه نگهداری میشود و هدف از اعتصاب غذای خویش را رفع حصر از نورعلی تابنده، قطب دراویش و آزادی درویشان زن زندانی و تجمیع درویشان زندانی عنوان کرده است.
او گفتهاست: «مصرف مواد مخدر مثل شیشه و هروئین در زندان فشافویه آزاد است و هیچ محدودیت و نظارتی بر روی ورود مواد مخدر و مصرف آن نمیشود.»
این درویش زندانی که پس از حملهی روز هفتم شهریور گارد زندان فشافویه به درویشان متحصن در تیپ ۳ آن زندان از سایر زندانیان درویش جدا و به تیپ ۵ زندان فشافویه منتقل شده است میگوید: «مسئولان زندان، درویشان زندانی را مجبور به خوابیدن در کریدور و راهروهای بند میکنند.»
متن گفتههای سعید سلطانپور در ادامه آمده است:
«بنده سعید سلطانپور از دراویش زندانی [هستم] که بعد از ضرب و شتم دراویش توسط گارد زندان به همراه آقای رشیدی و آقای تیموری به تیپ ۱ سالن ۵ منتقل شدیم. متأسفانه بعد از گذشت بیش از دو ماه، هنوز لوازم شخصی ما را تحویل ندادهاند. برای تلفن زدن، از کارت و تایم زندانیها که باید از آنها خریداری کنیم استفاده میکنیم. زندان حتی پتوی دولتی که به تمام زندانیها میدهند هم به ما نداده و گفتهاند که شما حق خوابیدن در اتاق را ندارید و باید داخل کریدور بخوابید. اینجا وضعیت بهداشتی خیلی بدی دارد. ظرفیت سالن خیلی بیشتر از حد است و ما چیزی حدود ۵۰۰ نفر در این سالن هستیم.
تمام افراد زندانی در این سالن به اتهام سرقت در اینجا نگهداری میشوند که هیچگونه تناسبی با اتهام دراویش ندارد.
مصرف مواد مخدر شامل شیشه و هروئین در این سالن به صورت آزاد است و هیچ محدودیتی و نظارتی بر روی ورود مواد مخدر و مصرف آن در این سالن نمیشود.
بعد از گذشت ۵۵ روز از اعتصاب غذای بنده، هنوز مسئولین زندان هیچکدام از خواستههای بهحق ما را عملی نکردهاند و حتی در مورد چکاپ پزشکی هم به یک فشارگرفتن ساده توسط پرستار اکتفا میکنند و از اعزام به بیمارستان خودداری میشود.
به علت اعتصاب غذایی که به همراه عدهای دیگر از برادرانم در سالنهای دیگر کردیم ما را از ملاقات با خانواده و تمام حقوق زندانیان شامل مرخصی، آزادی مشروط و دیگر حقوق زندانیان به مدت شش ماه محروم کردند.
چندین بار هم از مسئولین زندان خواستار رسیدگی به وضعیت و نحوه نگهداری زندانیان شدیم که هیچگونه جوابی تا این لحظه به ما ندادهاند.»
لازم به توضیح است که دو تن از درویشان گنابادی محبوس در زندان فشافویه به نامهای علی محمدشاهی و مجتبی بیرانوند از سالن ۵ تیپ ۱ زندان تهران بزرگ در یک فایل صوتی از وضعیت “فاجعهبار” این زندان پرده برداشتهاند.
بر اساس منابع خبری در زندان فشافویه از درویشان “اخاذی” میشود و برای یک هفته خوابیدن در اتاقهای زندان باید هفتگی ۱۲۰هزار تومان بپردازند.
ابراهیم اللهبخشی، علی کریمی و جعفر احمدی، ۳ تن از درویشان گنابادی، گفتهاند هزینهای که از آنان خواسته میشود فقط برای این است که از کریدور به اتاق بیایند و آنجا کفخواب شوند.
شایان ذکر است که اداره کل زندانهای استان تهران در بیانیهای گفتهبود که “تمامی متهمین و مجرمین، در حین تحمل حبس، از شرایط مساوی برخوردار هستند،” که واکنش شماری از دراویش گنابادی را برانگیخت.
سازمان زندانها در اطلاعیهی خود به جای رسیدگی به وضع “فاجعهبار” زندان تهران بزرگ و گشودن درهای آن به روی اصحاب رسانه و فعالان حقوق بشر، درویشان زندانی را به بیان حرفهای خلاف واقع برای تهیه خوراک رسانهای متهم کرده و “خبر از تشکیل پرونده قضایی جدید برای هشت درویش زندانی داده بود.”
گفتنی است، نیروهای گارد زندان فشافویه، صبح روز ۷ شهریور ۱۳۹۷ به دراویش محبوس در بند ۳ این زندان حمله ور شده و با توسل به باتوم، شوکر و گاز اشک آور زندانیان را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
از سوی دیگر تداوم بی خبری از ۸ درویش گنابادی مفقود شده در زندان تهران بزرگ که صبح روز هفتم شهریورماه مورد ضرب و جرح قرار گرفتهبودند، خانوادههای آنان را به شدت نگران کرده است.
۲ ماه است که از ۸ درویش گنابادی که در پی یورش نیروهای گارد زندان تهران بزرگ به دراویش محبوس در بند ۳ این زندان در صبح روز هفتم شهریورماه، مورد ضرب و جرح قرار گرفتند، اطلاعی در دست نیست و بنا به گفته منابع نزدیک به خانوادههایشان، آنها کماکان هیچگونه تماس تلفنی با بیرون از زندان نداشتهاند.
برخی مقامات قضایی در پاسخ پیگیریهای خانوادههای دراویش مفقود شده گفتهاند “این وضعیت تا آذرماه ادامه خواهد داشت.”
البرز اسکندری، کسری نوری، رضا انتصاری، مهدی اسکندری، سعید سلطانپور، مهرداد رضایی، علی عبیداوی، حسن شاهرضا، سخاوت سلیمی، امیر نوری، جعفر احمدی، بابک مرادی، مجید مرادی، محمدرضا درویشی، حیدر تیموری، علی محمدشاهی، البرز اسکندری، امین سلیمانی، سجاد برادران و اکبر داداشی بر اثر حملهی گارد زندان به درویشان متحصن مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته و وضعیت جسمیشان وخیم اعلام شده است.
مأموران گارد زندان برای سرکوب درویشان متحصن که خواستهی خود را آزادی زنان درویش محبوس در زندان قرچک اعلام کرده بودند به پرتاب گاز اشکآور و استفاده از شوکر و باتوم متوسل شده و درویشان گنابادی را با توهین و فحاشی مورد ضرب و شتم شدید قرار دادهاند.
بنابر گزارشهای واصله از زندان تهران بزرگ؛ ضاربین طی حمله علاوه بر استفاده از باتوم و شوکر و گاز اشکآور اقدام به کندن موی سر و صورت و سبیل بعضی درویشان کردهاند.
فرزادی رئیس زندان تهران بزرگ و فرخنژاد معاون زندان تهران بزرگ، در حضور محبی رئیس کل سازمان زندانها، شخصاً درویشان گنابادی متحصن را مورد ضرب و شتم قرار داده و منجر به شکستگی دست و سر و جراحت درویشان محبوس شدهاند.
پیش از این کمپین خبر داده بود که ده زن درویش زندانی در زندان قرچک، در اعتراض به «ضرب و جرح» و «خشونت سازمانیافته» به دست گارد این زندان، از روز جمعه، ۲۵ خرداد، اعتصاب غذا کردهاند.
در روز ۳۰ بهمن ماه دست کم ۶۰ زن از جامعه تحت تبعیض دراویش گنابادی به خاطر شرکت در تظاهراتی که پس از استفاده نیروهای امنیتی از ضرب و شتم، اسلحه گرم، ماشینهای آبپاش و گاز اشکآور به خشونت کشانده شد، بازداشت شدند.
این زنان بعد از دستگیری به بازداشتگاه وزرا منتقل شدند و گفتهاند که در آنجا مورد بازجوییهای رعبآور، فحاشی با صدای بلند و بازرسیهای بدنی تعرضآمیز توسط ماموران زن قرار گرفتند.
پیش از این دهها تن از فعالین سیاسی و اجتماعی نسبت به وضعیت دراویش گنابادی محبوس در زندان و سلب حقوق اولیه آنها، ابراز نگرانی کرده و با امضای نامهای مشترک بر لزوم اجرای قانون در روند رسیدگی به پروندههایشان تاکید کرده بودند.
تجمع اعتراضی موسوم به گلستان هفتم روز دوشنبه ۳۰ بهمن در اعتراض به بازداشت نعمتالله ریاحی، از دراویش گنابادی ساکن شهرکرد که روز ۲۹ بهمن ۱۳۹۶ از سوی مأموران امنیتی در تهران بازداشت شده بود صورت گرفتهبود.
این درویش گنابادی ساکن شهرکرد، برای حمایت از قطب دراویش در جریانات گلستان هفتم به تهران آمدهبود.
منابع خبری گفتهاند “دراویش بازداشتی از ابتدای بازداشت، از ابتداییترین حقوق خود محروم بودهاند و دادگاه آنان بدون اجرای تشریفات قانونی و بهرهمندی از حق وکیل و برخلاف قانون آئین دادرسی کیفری برگزار شده است.”
فشارها به دراویش در نظام جمهوری اسلامی عمدتا از شهر قم آغاز شد. قم مذهبیترین شهر ایران است و با توجه به نزاع تاریخی صوفیه و اهل شریعت، فشار بر دراویش در این شهر سابقه طولانی دارد و به سالهای قبل از انقلاب میرسد؛ اما در سالهای اول دهه هشتاد خورشیدی با انتشار شماری از کتابهای ضدصوفی در قم که این سلسله را به ضدشیعی بودن متهم میکردند، رفته رفته جو سنگینتری علیه آنها شکل گرفت. تنش در مناسبات حکومت با دراویش نعمتاللهی با تخریب برخی از مکانهای مذهبیشان و مخالفت حکومت با گردهمایی آنها به خصوص در قم وارد مرحله ای شد که یک دهه بعد در تهران به درگیری فیزیکی و خونریزی انجامید.
در سالهای گذشته اخبار و گزارشهای پرشماری از احضار، تهدید، بازداشت و در نهایت محاکمه و صدور احکام سنگین برای دراویش – به ویژه دراویش سلسله گنابادی- منتشر شده است.