سه زن درویش محبوس در زندان زنان قرچک، صبح روز دوشنبه، ۵ آذرماه، هنگام مطالبه وسایل شخصیشان که از ۲۳ خردادماه توسط مسئولان زندان ضبط شده است، با دستور محمدی رئیس زندان قرچک، مورد ضرب و جرح دوباره قرار گرفتهاند.
شکوفه یداللهی، الهام احمدی و سپیده مرادی نام ۳ زنی است که در بند ۷ زندان قرچک محبوس هستند و به دلیل آنچه آلودگی شدید زندان به بیماریهای عفونی و بهداشتی مینامند، خواستار اعادهی وسایل شخصیشان توسط مسئولان زندان شده بودند.
الهام احمدی، در فایل صوتی که مجذوبان نور آن را منتشر کرده، میگوید: «سه چهار ماه در بند سیگاریها بودیم و نامه دادیم و بالای هزار درخواست به مقامات و مسئولان نامه نگاری کردیم و چون به شدت اذیت بودیم به بند دیگری رفتیم و بعد چند روز به دستور خانم رسولی وسایل ما را گرفتند و به انبار منتقل کردند و ما مجدد درخواستهای زیادی دادیم که وسایل ما را پس بدهید. تا امروز به دفتر خانم میرزایی معاون زندان رفتیم و بعد از چند دقیقه گارد ویژه زندان با تهدید و دعوا و … ما را به بیرون از دفتر انداختند.»
خانم احمدی، [با گریه] ادامه داد: «من میخواهم صدایم به کسانی که بیرون از زندان هستند، برسد، آیا اصلا کسی وجود دارد، کسی صدای ما را میشنود که مافوق ایشان باشد. اینجا یک گروه خودمختار هر کاری دلشان بخواهد انجام میدهند(!) هیچ خدایی نیست هیچ کس نیست، کجای قانون نوشته که شما وسایل شخصی زندانیان را بگیری، بارها صدایم را به بیرون از زندان فرستادیم، ولی به هیچکسی نرسید.»
شکوفه یداللهی، از زنان درویش محبوس در زندان شهر ری موسوم به قرچک ورامین، در ادامه این تماس تلفنی گفت: «من زن درویش گنابادی، از زندان زنان شهر ری، بعد از تحمل ۹ ماه حبس در زندانی بیدر و پیکر و بدون مدیر و بدون رییس، تمام سختیها را به جان خریدیم و دم بر نیاوردیم، ممنوع از تماس تلفنی و ممنوع الملاقات در بندهایی که تفکیک جرایم صورت نگرفته بود و هیچ قانونی اینجا حکم فرما نیست.»
سپیده مرادی، یکی دیگر از درویشان زن، محبوس در بند ۷ زندان زنان قرچک میگوید: «بعد از اینجا ما را کتک زدند و در بندهای مختلف تفکیک کردند، من را به بند ۵ زندان که فوقالعاده بندی بود و به بند جوانان معروف است و هر روز خودزنی و خودکشی در آن صورت میگیرد و یک بند خیلی خیلی بدی است و سیگار و مواد مخدر در این بند مصرف میشود، ما سه ماه آنجا بودیم و هر چه در خواست دادیم، رییس زندان با آن مخالفت کرد، بنابراین ما خودمان به این بند آمدیم که اینجا هم بند آلودهای انتقال پیدا کردیم، البته جلو ما را نگرفتند، ولی همه وسایل ما را بلوکه کردند، ما مجبور شدیم کف خواب شویم، عفونت چشم گرفتیم، بیماری پوستی گرفتیم، فقط به خاطر اینکه به ما وسایل مان را ندادند.»
خانم مرادی در ادامه افزود: «ما امروز، نزد خانم میرزایی، رفتیم، گفتیم وسایل ما را بدهید، ایشان در پاسخ گفتند مدیر دستور داده وسایل شما را به خانواده بدهیم، من نمیدانم این وسایلی که بیرون از زندان برای آشغال هم به کار نمیخورد به چه کارشان میآید، شما کجا شنیدهاید که حوله یک زندانی را، برای تنبیه بگیرند؟ ما درخواست دادیم که با آقای محمدی صحبت کنیم و بعد شماری از مددجویانی که قرص مصرف میکنند به صورتی وحشیانه ما به بند خودمان بردند و در را روی ما بستند. اینها مدام میگویند قانون را اجرا کنید و اگر بیقانونی از سمت حکومت باشد اسمش را اجرای نظم است و اگر از سمت ما باشد اسمش اخلال در نظم است.»
سپیده مرادی میگوید: «این یک مورد کوچکی بود و من چون حملهور شدند تماس گرفتهاند و خیلی مسایل وحشتناک اینجا اتفاق افتاده که بعدا خواهم گفت و الان چون همشیرههای من را کتک زدند این را اعلام کردم که اینها چه رفتاری با ما کردند و این قصه سر دراز دارد و هیچ کس از ترس دم برنیاورده و چیزی نمیگوید.»
این زنان که از یکم اسفندماه سال گذشته در حبس هستند با انتشار فایلی صوتی جزئیات این ضرب و جرح را شرح دادهاند:
زنان درویش پیش از این در ۲۳ خرداد به دلیل اطلاعرسانی از وضعیت زندان غیراستاندارد قرچک که سابقاً مرغداری بوده است در محوطهی زندان توسط گارد زندان مورد ضرب و جرح قرار گرفته و به بند زندانیان جرائم قتل و سرقت و مواد مخدر منتقل شده بودند.
در روزهای ۲۹ اسفندماه و ۳۰ بهمن، دست کم ۶۰ زن از جامعه تحت تبعیض دراویش گنابادی به خاطر شرکت در تظاهراتی که پس از استفاده نیروهای امنیتی از ضرب و شتم، اسلحه گرم، ماشینهای آبپاش و گاز اشکآور به خشونت کشانده شد، بازداشت شدند.
این زنان بعد از دستگیری به بازداشتگاه وزرا منتقل شدند و گفتهاند که در آنجا مورد بازجوییهای رعبآور، فحاشی با صدای بلند و بازرسیهای بدنی تعرضآمیز توسط ماموران زن قرار گرفتند.
۱۰ نفر از این زنان به بخش قرنطیه زندان شهر ری (قرچک) در نزدیکی تهران منتقل شدند و مابقی آزاد شدند. اسامی کسانی که به شهری ری منتقل شدند عبارتند از: شکوفه یدالهی، سپیده مرادی، مریم فریسانی، نازیلا نوری، سیما انتصاری، شیما انتصاری، شهناز کیانی، مریم باراکوهی، الهام احمدی و آویشا جلالالدین. بعد از چند روز، یک زن دیگر از دراویش گنابادی با نام صدیقه صفابخت، که ظاهرا پیشتر در زندان اوین نگهداری میشد، نیز به زندان شهری ری منتقل شد.
عفو بین الملل نیز ضمن ابراز نگرانی نسبت به وضعیت زنان دراویش، از جمهوری اسلامی ایران خواسته بود آنها را بیقید و شرط آزاد کند.
زندان شهر ری سابقا یک مرغداری بوده و در آنجا صدها زن محکوم به جرایم خشن، در شرایطی اسفناک که با قواعد حداقلی استاندارد رفتار با زندانیان شدیدا فاصله دارد، نگهداری میشوند. شکایت رایج شامل زمینهای آلوده به لکههای ادرار، عدم وجود سیستم تهویه، کثیف و کم بودن تعداد سرویسهای بهداشتی، شیوع بیماریهای مسری، غذاهای با کیفیت پایین و گاه مملو از سنگریزه و آب شور است.
فشارها به دراویش در نظام جمهوری اسلامی عمدتا از شهر قم آغاز شد. قم مذهبیترین شهر ایران است و با توجه به نزاع تاریخی صوفیه و اهل شریعت، فشار بر دراویش در این شهر سابقه طولانی دارد و به سالهای قبل از انقلاب میرسد؛ اما در سالهای اول دهه هشتاد خورشیدی با انتشار شماری از کتابهای ضدصوفی در قم که این سلسله را به ضدشیعی بودن متهم میکردند، رفته رفته جو سنگینتری علیه آنها شکل گرفت. تنش در مناسبات حکومت با دراویش نعمتاللهی با تخریب برخی از مکانهای مذهبیشان و مخالفت حکومت با گردهمایی آنها به خصوص در قم وارد مرحله ای شد که یک دهه بعد در تهران به درگیری فیزیکی و خونریزی انجامید.
در سالهای گذشته اخبار و گزارشهای پرشماری از احضار، تهدید، بازداشت و در نهایت محاکمه و صدور احکام سنگین برای دراویش – به ویژه دراویش سلسله گنابادی- منتشر شده است.