زهرا شفیعی دهاقانی؛ پشت پردهی فیلمی که ساختهشد…
هدفمون سیاه نمایی نبود گفتن چیزهایی بود که عُمال پنهان می کردند و سیاستمدارانِ در مجلس نشسته، انکار، باید واقعیت ها دیده بشه تا بتونیم بگیم حالا وقت ساختنه، اما چطور ساختن هم مهمه؛ وقتی از یک مسئله اطلاعات نداشته باشیم چطوری و از کجا می خواهیم تا این ساختن رو شروع کنیم؟ تمام هدفمون ساختنه؛ ساختنی با آگاهی از قسمتهای ضعیف؛ شما یک ساختمان می خواهید بسازید ولی از پی و خاک و زمینی که قراره این سازه شکل بگیره اطلاعات ندارید و روی یک زمین با خاک سُست، ویلایی مجلل می سازید اگر این ویلا با وزیدن باد تکان بخورد و بریزد و ویران بشه تقصیر کیست؟ تقصیر مصالح ساختمانی؟ تقصیر معمار و بنا و کارگر؟ تقصیر زمین و خاک سست؟ یا تقصیر نداشتن اطلاعات و بی سوادی شما؟ کشور پر تنش و پر از مشکلات امروز من دچار بی اطلاعی و بی سوادی مسئولین از مشکلات و معضلات مردم سرچشمه میگیره.
من فیلمنامه نویس هستم و خیلی وقتها به حرفها و نمایشهای ساخته شده دقت کردم چگونه کسی می تواند در ماشین ناملی بنشیند خانه اش کاخ ویلایی مجهز از خدم و حشم باشد بچه هاش همه انگلستان و کانادا در مدارس و دانشگاههای معتبر در حال تحصیل و خوشگذرانی باشند و بعد بگن ما از دل مردمیم بله از دل مردم اومدید ولی از بس عقده های ناساخته داشتید از بس کمبود عشق و مهر داشتید از بس تحقیر شده بودید بعد از رسیدن به جایگاه ،جایگاهتون رو از یاد بردید امان از قدرت امان از پول باد آورده امان از قلب سیاه که بسکه حرام دید و حرام شنید و حرام خورد ،مُرد …
و حالا شمایی که هیچ چیزتان با دل و دین و زبانتان یکی نیست چطور می خواهید درباره معضلات فقر و پیامد کودکانکار و اعتیاد و فحشا و خانواده های دردمند بگید ؟ از زندانیان در بند بگید ؟ کاش اگر کسی قرار بود جامعه ایی را اصلاح کند به میان مردم می رفت بی هیاهو، بی جنجال، بی غرور، بی بادیگارد، بی منیت ؛شش بار زندان رفتم با زندانیان همسفره شدم درد و دلشان را می گفتند و طلب یاری می کردند ولی مگر می شود بی پشتوانه و بی حمایت دولت و حکومت و ملت کاری کرد ؟به سازمانهایی که مسئول رسیدگی بودند رفتیم ایمیل زدم نامه دادم اما دریغ از یک پاسخ امیدوار کننده برای ایجاد تحول … تنها چیزی که در این سالها دیدم حرکت مردم و ملت بود اگر نه دولت و حکومت خود را به خواب زده اند و قصدشان بیدارشدن نیست با یک بلندگو هم داد بزنیم این حکومت کار خودش را می کند و همه چیز را برای دل خودش با روتوش کردن و با همکاری تنگاتنگ و سازمان یافته ی صدا و سیما به خورد ملت می دهد می گوییم زندان ها را دریابید می گویند هوا خوبست زندگی زیباست چشمه ها جوشان !می گوییم وضعیت بهداری و درمانگاه و دارو و بهداشت …حرف در دهانمان می ماسد و تهدید میشویم و برایمان حکم صادر می کنند که با رسانه های خارجی ساخت و پاخت کرده اید تا نظام را سرنگون کنید آخر برادر من وقتی رسانه ایی در اختیارمان نیست وقتی حق حرف زدن نداریم وقتی شوربایتان از بس شور شده دیگر قابل خوردن نیست شما بفرمایید چه کنیم تا حکایت دردهایمان را بگوییم،بخدا که حکایتمان عین حکایت ۱۹۸۴ جرج اورویل خدابیامرز شده …
چه کنیم که دستهایمان خالیست و قرار شد تا آنچه در نامه ها نوشتیم و خواهشهایمان از مسئولین را ؛تبدیل به فیلمی کنیم تا بلکه اینگونه از سر ریا و تکبرشان هم شده تکانی به خود دهند و دستی بالا بزنند و زندانها را از حالت دخمه و طویله خارج کنند و زندانیان را به جرمِ جهلِ کشورگشایان که فقر و کلاهبرداری و دزدی را به مردمانشان هدیه دادند به فکر بیندازد،چه کنیم که هر چه گفتیم گوشی برای شنیدن نبود اما دستی برای کتک زدن و شکنجه کردن و زبانی برای تهمت زدن تا دلت بخواهد بود . آقای حاکم و وزیر و قاضی و رئیس و مدیر، شما اسمش را هر چه می خواهی بگذار اصلا برای خودت ببر و بدوز ولی ایران وطن من است زن و مرد و پیر و جوانش این وطن را ساخته اند و تو را به صدر نشانده اند پس مغرور به امروزت نباش. سالها و قرنهای پیش از تو آمدند و رفتند. این خاک، گورستان همه است، بین فقیر و غنی ؛زندانی و غیر زندانی ، بالادستی و پایین دستی فرقی نمی گذارد، برای همه جا دارد دیر و زود دارد اما …
«زهرا شفیعی دهاقانی»
فیلم مستند «سرطان پیشرفته» را ببینید:
در مورد این مستند سرطان پیشرفته بخوانید.
اشاره: مسوولیت محتوای نوشتارها و مقالههای ارسالی، بر عهده نویسنده است و گذار (سامانه دموکراسی و داد)، دیدگاهها و آرای مطرح شده در محتوای مطالب را ارزشگذاری نمیکند. هدف این سامانه مهیا کردن تریبونی آزاد برای بیان آرا و دیدگاههای مختلف در راستای گذار از حاکمیت اسلامیبه دموکراسی است.