نامه آتنا دائمی از زندان اوین به مناسبت ۸ مارس، روز جهانی زن

آتنا (فاطمه) دائمی، فعال مدنی محبوس در زندان اوین به مناسبت هشتم مارس، روز جهانی زن، در نامه‌ای سرگشاده نوشت: «در ایران و در قرن ۲۱ ما هنوز نتوانسته‌ایم به کوچکترین حق و حقوقمان دست یابیم. تصور تساوی حقوق زن و مرد در حد افسانه است و هنوز بسیاری به دلیل دفاع از حقوق زنان زندانی می‌شوند».

آتنا دائمی، فعال حقوق بشر و کنشگر مدنی که دوران محکومیت ۵ ساله خود را در بند زنان زندان اوین سپری می‌کند، در بخش‌هایی از نامه‌اش می‌گوید: «اختیاری در انتخاب پوشش خود نداریم، حق طلاق و سقط جنین به رسمیت شناخته نشده، حق ارث و دیه برابر با مردان در حد رویاست. آزارهای جنسی و استفاده‌های ابزاری از زنان تیتر حوادث روزنامه‌هاست. شغل‌های بهتر و درآمدهای بهتر از آن مردان است و توانایی‌های زنان نادیده گرفته می‌شود».

وی به بهانه روز جهانی زن در یادداشتش به “تیره روزی‌های زنان زندان قرچک” نیز اشاره می‌کند.

نامه آتنا دائمی را بخوانید:

“۸ مارس روز جهانی زن است سال‌هاست که زنان در غرب و اروپا به پیروزی‌های بزرگی دست یافته‌اند حق و حقوق آن‌ها به رسمیت شناخته شده و قانون در حمایت از زنان تبعیض قائل نمی‌شود و تکیه گاهی است برای آنان. اما در ایران و در قرن ۲۱ ما هنوز نتوانسته‌ایم به کوچکترین حق و حقوقمان دست یابیم. تصور تساوی حقوق زن و مرد در حد افسانه است و هنوز بسیاری به دلیل دفاع از حقوق زنان زندانی می‌شوند.

هنوز زنانی که برای کسب آنچه شایسته انسانی است به پا خواسته‌اند به انواع بلاهای انسانی گرفتار می‌شوند. هنوز مردان برای زنان قانون‌گذارند. هنوز زنان را به زور سوار ماشین‌های گشت ارشاد می‌کنند و هنوز به خاطر مو و مانتوی کوتاه پلاک به گردن آنها می‌آویزند و از آنها عکس می‌گیرند.

هنوز اختیاری در انتخاب پوشش خود نداریم، هنوز حق طلاق و سقط جنین به رسمیت شناخته نشده، هنوز حق ارث و دیه برابر با مردان در حد رویاست.

هنوز آزارهای جنسی و استفاده‌های ابزاری از زنان تیتر حوادث روزنامه‌هاست. هنوز شغل‌های بهتر و درآمدهای بهتر از آن مردان است و توانایی‌های زنان نادیده گرفته می‌شود.

هنوز خشونت‌های خانگی علیه زنان امری است رایج. هنوز زن با برده تفاوتی ندارد. هنوز اسید چهره زنان را نابود می‌کند. هنوز صدا و سیما از نشان دادن زنان در عرصه‌های گوناگون خودداری می‌کند و هنوز زنان را به خانه‌داری و بارداری تشویق می‌کند.

زندان قرچک نمونه کوچکی است از جامعه بزرگ زنان ایران؛ قرچک توده‌ای از آسیب‌هایی است که جامعه مردسالار، سنت و حکومت اسلامی به زنان تحمیل کرده است. پیشتر در مورد زندان قرچک نوشتم و امروز متهم شدم به سیاه نمایی و تشویق و ترویج همجنس‌گرایی!

گویی همه چیز سفید بود و من سیاه جلوه دادم. اگر سفید بود چرا اخیرا زندانیان قرچک در پاسخ به گازهای اشک‌آور و باتوم‌های گارد زندان، بند خود را به آتش کشیدند و حال در انفرادی‌های ۲۴۱ زندان اوین هستند؟ اگر سفید است چرا نماینده مجلس می‌گوید قرچک چهار بند دارد و نه ۱۱ بند؟ حتما جاهایی را برای او و امثال او سفید کردند. ملافه و پتوی تمیز و نو و غذاهای سالم و متفاوت در روز بازدید به زندانیان دادند. حتما رای‌کاران مجبور به نظافت بیشتر و بهتر کردند و همان چند جای به ظاهر سفید را به نمایندگان نشان دادند. قرچک حقیقتی است سیاه و غیر قابل انکار.

روز جهانی زن است و من چیزی جز تیره روزی‌های زنان زندان قرچک به ذهنم راه نمی‌یابد و البته زندانی که فقط در جاده ورامین نیست بلکه در خانه‌ها و در دل‌های اکثر زنان ایران است.

تبریک ۸ مارس را تقدیم آن دسته از زنانی می‌کنم که سعی خود را کردند زندگی شرافتمندانه‌ای داشته باشند؛ اما فقر آنها را فلج کرد. زنانی که به قول خودشان حتی لب به سیگار هم نزده بودند و برای تامین مخارج زندگی، حتی رحم خود را اجاره دادند تا به سمت خلاف نروند.

اما چه کسی و کجا بدون سوء نیت به زن طلاق گرفته و بیوه کار می‌دهد؟ پس از نظر خودشان چه کاری راحت‌تر از قورت دادن چند بسته مواد و یک سفر خارج رفتن؟ یا چه کاری راحت تر از اینکه زنی چادری ساکی پر از مواد را جا به جا کند؟ و بعد بازداشت و زندان و اعدام و حبس ابد.

نبریک ۸ مارس را تقدیم این زنان می‌کنم که در ازای ۲ تا ۳ میلیون تومان به چنین کاری تن دادند و تا پای اعدام رفتند و برای تسکین عذاب وجدان، خود را چنین دلداری می‌دهند که درست است مواد جابه جا کردند اما حداقل تن‌فروشی و ناموس فروشی نکردند.

تبریک ۸ مارس را تقدیم به آن زنانی می‌کنم که دوست داشتند طعم زندگی آزاد و راحت را بچشند و با توهم مواد مخدر ولو برای چند ساعت به این زندگی می‌رسیدند.

تبریک ۸ مارس را تقدیم به آنهایی می‌کنم که در همه جای قانون از مردها کمتر و کمترند، اما حداقل در قانون مجازات اسلامی با مردان برابرند و در تحمل کیفرهای سنگین چیزی از مردان کم ندارند. چه تناقضی!.

تبریک ۸ مارس را تقدیم آن دختران جوانی می‌کنم که تریاک قورت می‌دادند تا بتوانند پاسخگوی چند مشتری ۲۰ هزار تومانی بیشتر باشد.

تبریک ۸ مارس را تقدیم به آنان می‌کنم که روزی خود قربانی پا اندازها بودند و امروز خود پا انداز دیگرانند.

تبریک ۸ مارس را تقدیم به آنانی می کنم که در سنین کودکی و نوجوانی مجبور به ازدواج شدند و یا اسیر عشقی شدند که تمام خواسته‌های معشوق را اجابت کردند حتی نابودی خود!.

تبریک ۸ مارس را تقدیم به آنان می کنم که با قتل طلاق خود را گرفتند.

تبریک ۸ مارس را به زنانی تقدیم می کنم که از روز زن فقط ولادت حضرتشان را می‌شناسند و چشم به تلویزیون می‌دوزند برای اعلام عفو.

تبریک ۸ مارس را به زنانی تقدیم می کنم که در زندان هم از رختشویی و بردگی برای دیگران رهایی ندارند.

تبریک ۸ مارس را تقدیم به تمام این زنان می کنم که از ۸ مارس هیچ نمی‌دانند. در دنیای خود غرق‌اند. با مِت بازی عطش جنسی خود را به ظاهر سرکوب می‌کنند. مهارت دزدی یاد می‌گیرند و یاد می‌دهند. تصوری از زندگی بهتر ندارند. تصوری از تحت حمایت قانون بودن ندارند. تصوری از استانداردهای جهانی حقوق زنان ندارند. تصوری از زنانی که جنگیدند تا به حقوق انسانی خود برسند ندارند. اما با این حال و با تمام سیاهی‌ها باز می‌خندند و می‌رقصند و می‌خوانند و با انواع قرص‌های رنگی و کش سوخته و خمیر دندان برای خود لوازم آرایش می‌سازند و خود را می‌آرایند.

۸ مارس را به تمام زنان ایران که با تمام حق و حقوقشان انکار می‌شوند تبریک می‌گویم، باشد که از تاریخ پیشینیان خود درس بگیریم و برای رسیدن به آنچه که باید تلاش بیشتری کنیم.

آتنا دائمی/ فعال حقوق بشر / بند زنان زندان اوین/ اسفند ماه ۱۳۹۷″.

لازم به توضیح‌ است که مسئولان زندان اوین با اعزام آتنا دائمی، کنشگر مدنی محبوس در زندان اوین علیرغم داشتن مشکلات بینایی وی مخالفت می‌کنند.

این زندانی مدت‌هاست که با سرگیجه‌ و سردردهای مدام و بی‌حسی در ناحیه چشم راستش مواجه است.

پیش از این پزشک بهداری زندان قرچک در اردبیهشت‌ماه ۹۷ برای او درخواست انجام «ام آر ای» را نوشته است ولی با این حال او تاکنون به مراکز درمانی خارج از زندان برای معاینه منتقل نشده است.

از سوی دیگر گزارش شده که دادیار ناظر بر زندان درخواست خانواده او برای ملاقات را مدت‌هاست نپذیرفته است.

آتنا (فاطمه) دائمی ۲۹ ساله، در بیست‌ و‌ نهم مهرماه سال ۱۳۹۳، بازداشت و ۸۶ روز در سلول انفرادی بند دو الف تحت بازجویی بود. وی در تاریخ ۲۸ دی‌ماه ۱۳۹۳ پس از پایان بازجویی ها به بند زنان زندان اوین منتقل شده بود.

این زندانی پس از چندین بار به تعویق افتادن جلسه دادگاه نهایتا در تاریخ ٢٣ اسفندماه ٩٣، در دادگاهی به ریاست قاضی مقیسه، قاضی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران با حضور وکیل خود و دیگر متهمین این پرونده مورد محاکمه قرار گرفت. وی به دلیل فعالیت های مدنی مسالمت آمیز، به اتهام «تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، توهین به رهبری، توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی و اختفای ادله جرم» به ۱۴ سال زندان محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدید نظر و با اعمال ماده ۱۳۴ به ۵ سال حبس کاهش یافت.

بدون دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

20 − 10 =

خروج از نسخه موبایل