۸ مارس، روز جهانی زن، روزی است که تمامی زنان آزادی خواه و برابری طلب و خواهان رفع تبعیض در سراسر جهان گرد هم میآیند و همبستگی خود را برای ساختن دنیایی انسانی و بدون تبعیض به طرق مختلف نشان می دهند. در کشورهایی که با سالها مبارزات مردم، آزادی و دموکراسی نسبی برقرار شده است، زنان آسوده تر میتوانند این روز را گرامی بدارند و به جامعه یادآوری کنند که اگر خواهان دنیایی انسانی هستند، باید به تبعیض و تحقیر و نابرابری جنسیتی پایان دهند زیرا در این کشورها نیز سلطه ی کلیسا و مردسالاری و دیگر اشکال نابرابریهای اجتماعی، هم چنان موجود است. در کشورهایی مانند ایران که دیکتاتوری افسار گسیخته و مذهبی حاکم است، این مبارزات با شرایطی به غایت سخت تر و دشوارتر انجام میشود و زنان مبارز برای پیشبرد اهداف شان، با خطرات بسیاری روبرو هستند.
۸ مارس ۱۹۰۸، زنان کارگر کارخانه ی نساجی شهر نیویورک در اعتراض به محرومیت و فشار زیاد کار دست به اعتصاب می زنند، صاحب کارخانه و ماموران برای جلوگیری از گسترش مبارزه و پیوستن دیگر کارگران به این اعتصاب کنندگان، کارگران را در کارخانه محبوس میکنند و کارخانه به شکلی مشکوک به آتش کشیده میشود و ۱۲۹ کارگر زن در آتش می سوزند. در سال های بعد در کشورهای مختلف اروپایی و آمریکا مبارزه زنان ادامه مییابد. در اروپا در دومین کنفرانس سوسیالیستی بین المللی زنان که در آن صد شرکت کننده از هفده کشور جهان شرکت داشتند، به پیشنهاد کلارا زتکین در سال۱۹۱۰ در کپنهاگ، روز ۸ مارس به عنوان روز جهانی انتخاب می شود.
اولین خیزش گسترده علیه حکومت اسلامی در ایران، توسط زنان مبارز در سال ۱۳۵۷ به وقوع پیوست که زنان شجاعانه در برابر تبعیض و نابرابری سینه سپر کردند و ایستادند و با حجاب اجباری، اولین نماد خشونت بر زنان به مخالفت برخاستند. متأسفانه فعالان سیاسی و نیروهای روشنفکر ما که شاید هنوز اثرات مردسالاری در ریشه ی تفکر آنها خانه کرده است، این تبعیض آشکار و نابرابری را جدی نگرفتند و از این خواست برابری خواهانه زنان حمایت نکردند و نتیجه این شد که می بینیم. برخی نیز که نگاه شان هنوز یک بعدی است و میگویند مساله زنان، به ویژه حجاب در الویت اقشار فرودست جامعه نیست و باید ابتدا مسایل مهمتر را حل کنیم و تبعیض بر زنان بعد خودش حل می شود، اگر ما به آزادی و دموکراسی و برابری اعتقاد داریم، باید به خواست تمامی اقشار جامعه احترام بگذاریم. متأسفانه این طیف، مبارزات دادخواهانه را نیز بر نمی تابند و تصور میکنند که این مبارزه را نیز باید گذاشت در صندوق خانه تا بعد خودش حل شود. متأسفانه این دوستان هنوز متوجه نشدهاند که مبارزه علیه نابرابری و بیعدالتی یک مسیر است و ضرورت دارد که از نظر فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به پیش برود تا به نتیجه برسد و روندی یکباره نیست.
هم چنین، مبارزه علیه نابرابری جنسیتی تنها به تبعیض های آشکار حکومت و ساختار و قوانین تبعیض آمیز آن مربوط نمی شود، بلکه زن ستیزی در فرهنگ مردسالار ما نیز ریشه دارد. همانطور که حکومت برای شکنجه زنان، با استفاده از جنسیت شان تحقیرمان می کند. جامعه ی مرد سالار نیز برای تحقیر ما زنان، جنسیت ما را پررنگ میکند. تمام این تبعیض ها باید برچیده شود.
هرچند در حکومت های دیکتاتوری، مانند حکومت اسلامی ایران، تمام عرصه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در دستان حکومت است و بدتر اینکه این عرصه ها مورد تعرض و تاخت و تاز مذهب حکومتی و بی چون و چرا نیز شده هست، ولی زمانی میتوانیم این عرصه ها را از نظام دیکتاتوری پس بگیریم که فرهنگ حق خواهی را بیاموزیم، فرهنگ عدم خشونت را بیاموزیم، فرهنگ عدم تبعیض را بیاموزیم، فرهنگ برابری و عدالت را بیاموزیم و تلاش کنیم که لااقل خودمان آن را در زندگی خود پیاده کنیم. به عنوان مثال وقتی میخواهیم ارث مان را بین فرزندان تقسبم کنیم، بین فرزند دختر و پسر تفاوتی نگذاریم، وقتی خودمان یا فردی از خانواده میخواهد ازدواج کند یا طلاق بگیرد، بین زن و مرد تفاوت نگذاریم و حق برابر برای انتخاب هر دو قایل شویم. وقتی زنی نمی خواهد ازدواج کند یا نمیخواهد بچهدار شود، حق و خواست او را به رسمیت بشناسیم و زن را وسیلهای برای زاییدن و پروراندن کودکان و سرویس دادن به خانواده ندانیم، آن هم در روابط تعریف شده در قدرت. وقتی زنان از حجاب اجباری رنج می برند، حق شان را به رسمیت بشناسیم و از این حق حمایت کنیم. وقتی زنان در خیابان مورد تعرض قرار می گیرند، در کنارشان قرار بگیریم و به این تعرض ها چه فردی و چه حکومتی، اعتراض کنیم نه اینکه از زنان بخواهیم که از حق خود بگذرند و با وضعیت موجود کنار بیابند.
حضور فعال زنان در عرصه مبارزات از همان سالهای آغازین چشمگیر بود، به ویژه پس از کشتار وحشیانه زندانیان سیاسی در دهه ی شصت، زنان پس از چند سال توانستند نفس تازه کنند و از آغاز دهه ی هفتاد، جنبش زنان به شکلی فعال تر پا به عرصه ی حیات مجدد خود گذاشت. این مبارزات تا اکنون با فراز و فرودهایی ادامه داشته است. زنان در بسیاری از جنبش ها پیش رو بودهاند و هستند. حرکتهای معلمان و بازنشستگان جزو حرکتهایی است که زنان نقشی فعال در آن دارند و اثرات آن را در چند تحصن سراسری کشوری امسال دیدیم که واقعاً تحسین برانگیز بود و زنان و مردان در کنار هم در برابر بیعدالتی ایستادند. در حوزه دادخواهی نیز زنان، جزو پیگیرترین نیروی این مبارزه بوده و هستند. از مادران و خانوادههای خاوران تا خانواده ی قتل های سیاسی پاییز ۷۷، از خانوادههای دادخواه قتل های سیاسی سال ۷۸ و ۸۸ و ۸۹ و دیگر مادران و زنانی که پیگیرانه دادخواهی عزیزان خود را تا به اکنون پی گرفته اند. و ما مادران پارک لاله ایران که زنانی فعال در حوزه دادخواهی هستیم و تلاش میکنیم که صدایی از جنبش دادخواهی مردم ایران از همان ابتدا تا به اکنون باشیم.
سال گذشته نیز شاهد حرکتی به نام «ختران خیابان انقلاب» بودیم. این زنان شجاع با برداشتن حجاب از سر نشان دادند که به حجاب اجباری و تمامی نشانه های تبعیض معترض اند. در این رابطه برخی از این زنان به زندان افتادند و مورد شکنجه و اذیت و آزار قرار گرفتند. نسرین ستوده، مدافع حقوق زنان و وکیل سه تن از دختران خیابان انقلاب را نیز از چند ماه پیش، دوباره بازداشت کردند و هماکنون با هفت اتهام، در معرض حکمی بسیار سنگین قرار دارد.
زنان شجاع بسیاری هماکنون در زندان ها و زیر شکنجه و اذیت و آزارهای فیزیکی و روحی و جنسیتی قرار دارند. سپیده قلیان یکی از زنان شجاعی است که در حمایت از کارگران هفت تپه بازداشت شد و با شکنجه و توهینهای جنسیتی از او اعترافی شرم آور گرفتند و با وثیقه آزادش کردند. دوباره او و اسماعیل بخشی پس از افشاگری در مورد شکنجه بازداشت شدند و هماکنون هیچ اطلاعی از آنها در دست نیست. پروین محمدی، از فعالان حوزه کارگری را نیز ۹ بهمن بازداشت کردند و در ۱۳ اسفند با قرار کفالت به طور موقت آزاد شد.
ما مادران پارک لاله ایران که خود زن هستیم و خشونت و تبعیض و نابرابری بر زنان را با تمام وجود لمس کرده ایم، از فعالیتهای برابری خواهانه تمامی زنان مبارز ایران حمایت میکنیم و اعتقاد عمیق داریم که برای رهایی از آزادی کشی و نابرابری و بیعدالتی، باید دست در دست همدیگر در کنار مردان برابری خواه به پیش برویم.
۸ مارس، روز جهانی زن بر تمامی ما زنان پر تلاش که چهل سال است، جانانه در برابر بیدادگری ایستاده ایم و شجاعانه مبارزه کرده ایم، فرخنده باد.
مادران پارک لاله ایران-۱۷ اسفند ۱۳۹۷ / ۸ مارس ۲۰۱۹