امیر جواهریلنگرودی؛ در پاسخ حسن روحانی باید گفت: سازمان تامین اجتماعی و شستا، مایملک اجدادی شما نبوده و نیست که دستور میدهید: “اینها را جمع کنید”!
مدخل بحث:
در روزشمار کارگری هفته، خبرهای چندی در باره اظهارات حسن روحانی در باره سازمان تامین اجتماعی و شستا و واگذاری آن آمده و همین ها مضمون یادداشت هفته کارگری را فراهم آورده است .
حسن روحانی روز ششم اسفند۹۷، درحضور محمد شریعتمداری وزیر و مدیران وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، ضمن گفتار کشدار و منبری در رابطه با صندوق های بازنشستگی یاد آور شدند : « … به هیچ عنوان نباید صندوق بازنشستگی بنگاهدار باشد»، اظهار داشت: « البته اشکالی ندارد سهامدار باشید ولی کار شما مدیریت نیست. قولی که من به مجلس و مردم و… دادم این است که سال آینده، سال واگذاری شرکتهای بزرگ از جمله شرکتهای شستا است. اشکال ندارد سهامدار باشید ولی مدیریتش نکنید. البته میدانم بسیاری مقاومت میکنند و کارشکنی میکنند. » و افزودند : « دولت حدودا به دو میلیون و پانصد هزار نفر از کارمندهایش حقوق میدهد و چیزی حدود همین تعداد، به افراد بازنشسته از طریق صندوق بازنشستگی حقوق میدهد. کل نیروهای مسلح هم شاغلان و هم بازنشسته را نیز ما حقوق میدهیم چراکه وضعشان خیلی بد است. اولین کار این است که بتوانیم این سازمان بازنشستگی را درست کنیم تا بتواند روی پای خودش بایستد». ایشان گفتند : « تامین اجتماعی برای کارگران و مردم است و دولت حق دخالت ندارد در حالی که ما شما را منصوب کردیم. اینها را جمع کنید. اشکال ندارد سهامدار شرکتهای سود ده باشد ولی چیزهایی که ضرر دارد، آنها را واگذار کنید.» ،روحانی ادامه می دهد : « این کار هم تاکید من و هم تاکید صد در صد رهبری است. من وقتی برای معرفی وزرا نزد رهبری رفتم، ایشان به من تاکید کردند که دولت دست از اقتصاد بردارد. البته به غیر از دولت هم داریم. ما خصوصی، تعاونی و دولتی داریم و منهای دولت، خصولتی است. از طرفی، نه دولتی است که از سوی دولت، مدیریت و نظارت شود و نه تعاونی که شریک داشته باشد و نه خصوصی است. هیچ کسی هم جرات نمیکند که بر خصولتیها نظارت کند و خصولتی یعنی آزاد. نه مردم و نه دولت هیچ اطلاعی از آنها ندارد. بدترین اقتصاد، اقتصاد خصولتی است روحانی بر آنستکه ؛ مردم را باید در اقتصاد مشارکت داد و چه جایی بهتر از شستا.»
( منابع رسمی خبرگزاری های دولتی ایران ششم اسفند ۹۷)
پرسش اساسی این است : شما و رهبر چه کاری اید که برسر دارایی عمومی ، قدیمی ترین و توده ای ترین موسسه عمومی غیر دولتی و سازمان بین النسلی که صاحبان اصلی اش نیروی توده ای و میلیونی کارگران و بازنشستگان و بیکاران امروز و شاغلان دیروزکشورند، چانه میزنید و می خواهید آنرا به صمن بخس به بخش خودمانی تان بسپارید؟ این مردم مورد نظرتان چه کسانی اند ؟ شما از کدام مردم سخن می گویید ؟ اینان غیر از آن جنس آدمی خوارانی اند که ثروت های عظیم هفت تپه ، هپکو- ماشین سازی تبریز- صنعت دشت مغان و دهها معدن و صنعت را به گل نشانده اند ؟
مردم مورد نظرتان دقیقا کیانند و کجا ها هستند؟ آنانی که از فرط نداری در محیط کارخانه خود را حلق آویز می کنند چرا که خجل در برابر سفره خالی خود و زن و بچه هایشان هستند و در برابر بدهکاری به کاسب محل ، آن حد در خیابان ها و کوچه و پس کوچه های می گردند تا کاسب درب مغازه را ببندد و اینان چشم شان بهم نساید تا شرمنده جیب خالی اش نباشند . اینانی که برای نان شب شان مانده اند ، مردم نیستند ؟
حالا که نظام اسلامی این سازمان و صندوق اش را به ورشکستگی کشانده، شما می خواهید شستا را به بخش خصوصی بفروشید. بی دلیل نیست که بازنشستگان ، معلمان ، کارگران ، دانشجویان و همه شاغلین در کنار لشکر بیکاران امروز که کارگران دیروز و اخراجی و ازکارماندگان جامعه، که مخالف خصوصی سازی ها و خواستار لغو آنند، همه و همه، طی مبارزات جاری و کف خیابان خویش، همواره مبارزه علیه فساد و اختلاس را در راس مطالبات خود قرارداده وخواهند داد.
کارگران یک صدا می گویند : حسن روحانی، اموال شیستا و حتی شرکت های زیان ده آن متعلق به جنابعالی و دولتتان نیست که دستور قلع و قمع آن را صادرمی کنید.اگر کننده اید، مچ دزدان را بگیرید ورانت های آنجا را از بین ببرید!
درمعرفی شستا:
شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی که به اختصار”شستا” نامیده می شود. این شرکت متعلق به سازمان تامین اجتماعی است. نقش آن بعنوان پشتوانه ی سازمان تامین اجتماعی تعریف شده و جزو بزرگترین حوزه کاری وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به حساب می آید. سازمان تامین اجتماعی با داشتن دو بازوی اصلی ارائه خدمات بیمه درمانی و خدمات بیمه بازنشستگی ایجاد شد و بر اساس آخرین آمار حدود ۴۲ میلیون نفر یعنی بیش از نصف جمعیت کشور و حدود ۷۶ درصد از کل بیمهشدگان را تحت پوشش دارد و به حدود ۶ میلیون نفر، حقوق بازنشستگی و بیمه بیکاری پرداخت میکند.
این شرکت به تاریخ اول شهریور۶۵ ، به منظور حفظ و ارتقاء ارزش ذخایر سازمان تامین اجتماعی با سرمایه ی اولیه ۲۰ میلیارد ریال تاسیس شد و در سالهای بعد در طی چند مرحله مبادرت به افزایش سرمایه گردید. متاسفانه بدلیل بسته بودن منابع آماری و نابهنجاری دسترسی به آمار روشنگر و دست اول نمی توان به چند و چون و زیر وبم امور رقمی تشکیلات “شستا” دست یافت و آنچه در این یادداشت بدان اشاره میرود مربوط به سال های گذشته است .
در حوزه اجرایی هدف اصلی از تشکیل شستا : مدیریت کارآمد منابع مالی تخصیص یافته با رویکرد سودآوری و ارزش افزوده حداکثری در بازارهای سرمایه داخلی و خارجی از طریق فعالیت های تولیدی، خدماتی و بازرگانی میباشد. امروز بیش از تقریبا ۳دهه فعالیت مستمر ، شستا به یکی از شرکتهای بزرگ اقتصادی در سطح خاورمیانه تبدیل شده است . بعبارتی شستا، سرمایه گذاری منابع حاصل از حق بیمه هائی بوده که کارگران و بیمه شدگان طی بیش از سی سال و هر ماهه پرداخت می نمودند. وظیفه ی شستا تامین امکانات مورد نیاز برای ارتقاء مسئولیتها، تعهدات بیمه ای و حقوق بازنشستگان است و در حوزه عملیاتی ، می توان به صراحت اعلان داشت : شرکتهای تحت پوشش شستا، از چندین هلدینگ تخصصی شامل: صنایع داروئی، سیمان، صبا تامین، صدر تامین، صنایع پتروشیمیایی و شیمیایی، صنایع عمومی، ساختمان و عمران، نفت و گاز، صنایع نوین و حمل و نقل اداره میشوند.شستا در حوزه های یادشده، نقش بزرگی در اقتصاد کشور بازی میکند. مثلاً با توجه به در اختیار داشتن سهام بسیاری از شرکتهای سیمانی، شستا بزرگ ترین بازیگر صنعت سیمان کشور محسوب میشود. همچنین شرکتهای تحت پوشش شستا ۷۵ درصد صنایع تولید و توزیع دارو و همچنین درصدهای بسیاری از شرکت های فعال در صنایع نفت ،کاشی، لاستیک، کاغذ و… را در کشور دارا است.شستا سهامدار اصلی بانک رفاه و کشتیرانی جمهوری اسلامی هم هست. شستا سهام بسیاری از شرکتهای بورسی را نیز در اختیار دارد و تا همین چند سال پیش، بهطور متوسط نزدیک به ۲۰درصد حجم معاملات و بیش از ۱۰درصد ارزش روز بازار بورس، به مجموعه شرکتهای تحت پوشش شستا تعلق داشت، سهمی که طی چند سال اخیر به علت سوء مدیریت در این شرکت رو به کاهش و ویرانی گذاشته است.
تا به امروز در سطح رسانه های دولتی آمده است : روزگاری شستا ۴۰۰ شرکت وابسته داشته که بر اثر چپاول و غارت اموال بیمه شدگان به ۲۰۰ شرکت بزرگ و کوچک، چه سهام کنترلی (بیش از نصف مجموع سهام و قدرت تعیین مدیریت) و چه سهام غیرکنترلی (کمتر از نصف مجموع سهام) ، تنزل یافته است. این تعداد شرکتهای وابسته نشان از فعالیتهای عظیم در اقتصاد کشور و سود آوری نجومی دارد که علاقه ی افراد سود جو و نمایندگان مجلس و سایر فعالان سیاسی را بخود جلب نموده است. بطوری که شستا با بیش از ده هزارمیلیارد تومان دارایی، سود سالانه نزدیک به ۳ هزار میلیارد تومان و سهامداری در بیش از۱۷۰شرکت بزرگ با تغییرات سیاسی مجدد، این روزها بار دیگر به نُقل محافل سیاسی تبدیل شدهاست. در حال حاضر این شرکت وابسته به تامین اجتماعی به عنوان پشتوانه اقتصادی این سازمان درآمده است. می توان نوشت :« شستا دارای ۳۰ شرکت زیرمجموعه و ۸ شرکت هلدینگ میباشد، که فعالیتهای گستردهای را در صنایع مختلف در ایران انجام میدهند. این فعالیتها شامل ۴۰ درصد کار توزیع دارو، سرمایهگذاری ۴۰ درصدی در بازار سیمان، در اختیار گرفتن ۳۰ درصد از بازار قیر، ۱۷ درصد بازار تایر، ۷۰ درصد ترابری ریلی و برخی فعالیتهای اقتصادی دیگر است بعضی از مؤسسههای وابسته که تمام یا عمده سهام آنها متعلق به شستا است، عبارتند از: شرکت تاپیکو، بانک رفاه کارگران، کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران، شرکت فولاد مبارکه اصفهان، شرکت ملی صنایع مس ایران، دانشگاه علوم قضایی، نفت ایرانول، پتروشیمی جم، شرکت سرمایهگذاری خانهسازی ایران، خدمات بهداشتی درمانی میلاد سلامت تهران، گروه پزشکی حکمت و مؤسسههای دیگر.
هلدینگهای زیر مجموعه عبارتند از:
۱- هلدینگ دارویی تأمین
۲- هلدینگ عمران، حمل و نقل
۳- هلدینگ سیمان تأمین
۴- هلدینگ صنایع عمومی تأمین
۵- هلدینگ نفت، گاز، پتروشیمی
۶- هلدینگ صبا تأمین
۷- هلدینگ صدر تأمین
۸- هلدینگ صنایع نوین تأمین » (۱)
همین حد بیان واقعیت، موجب ابراز علاقه همیشگی دولتها به شرکت شستا شده است. نمایندگان مجلس و سایر فعالان سیاسی نیز از این ابراز علاقه، محروم نیستند و در دورههای مختلف دیده شده که برخی افراد فرصتطلب برای حضور خود یا نزدیکانشان در هیئت مدیره شرکتهای زیرمجموعه شستا، واردات معاملات و لابیهای نادرست با مدیریت تامین اجتماعی میشوند. سازمان تامین اجتماعی در چند دوره، دولت های به اصطلاح “سازندگی” ، ” اصلاحات” و ” امام زمانی و پادگانی” ، بیشترین گزینه جابجایی ها در سطح مدیریت همین سازمان را با خود داشته است. تعدد جابجایی ها نشان از امتیاز طلبی عالی ترین سطح قدرت مداری نظام برای بهره برداری ازثروتمند ترین تشکیلات سراسری کارگران کشور بوده است.
طی دهمین ماه سال(دی)۹۰ تا کنون افراد زیر بعنوان سرپرست مدیریت سازمان تامین اجتماعی برسر کار بوده اند :
*- سید مجید موسویان، از دی ۱۳۹۰ تا اسفند ۱۳۹۰) (سرپرست)
*- سعید مرتضوی، از اسفند ۱۳۹۰ تا مرداد ۱۳۹۲)همه کاره سازمان )
*- صمدالله فیروزی، از ۲۷ مرداد ۱۳۹۲ تا شهریور ۱۳۹۲) (سرپرست)
*- سید محمدتقی نوربخش، از شهریور ۱۳۹۲ تا فوت در ۲۴ آبان ۱۳۹۷
*- انوشیروان محسنی بندپی، از ۲۷ آبان ۱۳۹۷ تا ۲۵ آذر ۱۳۹۷) (سرپرست)
*- محمدحسن زدا، از ۳ دی ۱۳۹۷ تاکنون (سرپرست)
اما می بینیم که امروزه در مقایسه با آن گذشته، استقلال اداری تامین اجتماعی از آن گرفته شد، برای همین میبینیم در دورهای که حسن روحانی روی کار بود (یعنی کمتر از ۶ سال) ۹ مدیرعامل شستا به واسطه مناسبات خاص تغییر کرد.
هدف از تشکیل شستا برپایه کارکر اولیه آن ؛ سرمایهگذاری منابع حاصل از حق بیمههایی بوده که کارگران و بیمه شدگان به مدت چند دهه و به طور ماهانه پرداخت میکنند. مسئولان شستا در دو دهه اخیر در راستای همین هدف یعنی افزایش سودآوری از محل حق بیمهها اقدام به خرید شمار زیادی شرکتها و کارخانجات کردهاند. اما از آنجا که شستا عملاً زیرمجموعه و تحت اختیار دولت محسوب میشود، تصاحب شمار زیاد شرکتها علاوه بر آن که به دولتها قدرت مانور بالایی در استفاده از منابع این شرکتها داده، دردسرهایی را هم ایجاد کرده است.از سال ۱۳۷۰ تاکنون با الحاق شرکتهای جدید به زیرمجموعه شستا از طریق رفع دیون به سازمان تامین اجتماعی، درآمد و سوددهی شستا، افزایش چشمگیری پیدا کرد. مجموع داراییهای جاری شستا طبق ترازنامه این شرکت در سال منتهی به خردادماه ۱۳۹۰سال گذشته ۲۰۱۴ میلیارد تومان و داراییهای غیرجاری آن ۷۷۲۷ میلیارد تومان بوده است. سال گذشته نوروز زاده در پاسخ به پرسش خبرگزاری ایرنا مبنی بر اینکه ازنگاه بیرونی ، شستا مجموعه است با مشکلات متعدد و حتی دچار زیان، اکنون شستا در چه وضعیتی قرار داد؟ اعلام داشت : « در مجموع میزان سود این شرکت ها تا پایان سال ۱۳۹۳ از ۱۵۰۰ میلیارد تومان به پتج هزار میلیارد تومان رسید اما در سال ۱۳۹۴ سود این شرکت ها با کاهش ۵۶ در صدی به ۲۲۰۰ میلیارد تومان رسد» (۲) هر چند این همه آمار و ارقام نیست!
رحمت الله حافظی عضو هیات مدیره نظام پزشکی تهران می گوید : « سازمان تامین اجتماعی، سازمان خیریه نیست، اما در دو دهه گذشته دولتها به انحاء مختلف بارمالی خود را به این سازمان منتقل کرده و هیچ وقت نیز بار مالی ناشی از محول کردن این ماموریتها به سازمان را پرداخت نکرده است. حاصل این رفتار ۱۸۰ هزارمیلیارد تومان بدهی انباشته دولتها به سازمان تامین اجتماعی است، البته سازمان نیز به بخش سلامت کشور اعم از بخش دولتی و خصوصی حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان بدهکار است که اگر بدهی انباشته شده دولت به سازمان پرداخت شود، سازمان تامین اجتماعی براحتی میتواند به وظایف خود و تادیه بدهیهایش عمل کند.» (۲) بعبارتی یادمان نمی رود در دولت گذشته بزرگترین بدهکار به سازمان تامین اجتماعی دولت احمدی نژاد بوده است . او که مدعی بود ما دهشاهی هم بدهکارنیستیم الان اعلام شده که دولت حسن روحانی مبلغ ۱۸۷هزارمیلیارد تومان به سازمان تامین اجتماعی بدهکار است.کارفرمایان و مدیران صنایع ۱۷ هزار و۳۳۰ میلیارد تومان به سازمان تامین اجتماعی بدهکار هستند. آنوقت هزینه بدهکاری دولت و کارفرمایان را می خواهند با افزایش سن بازنشستگی و سابقه بیمه پردازی و با اصلاحات پارامتریک از جیب کارگران بپردازند.
جمع بندی :
باید به حسن روحانی گفت : درجابجایی سازمان تامین اجتماعی که یک موسسه عمومی غیر دولتی و سازمان بین النسلی است که دولت صاحبش شده و در امر واگذاری آن به بخش خصوصی با فرمان “اینها را جمع کنید!” هیچ چیزی به خودی خود بر سرجایش قرار نمی گیرد . همین هفته پیش بود که خبر گزاری ها اعلام داشتند: یک قلم صادرات عسکر اولادی ۱۶ میلیون یورو و حقوق یک ماه معاونان شهردار تهران ده تا دوازده میلیون تومان است ، در حالی که بسیاری از کارگران به دلیل اوضاع سخت معیشتی شان خواهان آن شده بودند که یک ماه عیدی و پاداششان را زودتر دریافت کنند در صورتی که همه ساله در اسفند ماه عیدی کارگران پرداخت می شد ولی تا اینجای کار صدای هیچ کارگذار حکومتی در امر پاسخگویی به این خواست توده کارگران بلند نشده است. حسن روحانی خوب می داند که از کارنامه اتاق بازرگانی یحییآل اسحاق، خاموشی ها،اسدالله بادامچیان ها وحزب موتلفه اسلامی،همچون خود عسکر اولادی ها در این جابجایی هیچ معجزه ای درکارنخواهد بود.
برای من وما روشن است که فساد درحاکمیت اسلامی نهادینه شده است و این بیش ازهرچیزبه مدیریت دولت ها برمی گردد . اگردردوره رفسنجانی”سازندگی” وبعد تردوره خانمی “اصلاحات” و هشت سال بعد دولت “مهرورز” و “امام زمانی” و هشت سال بعد ترش حسن روحانی ” تدبیر و امید”همواره با فساد مدارا نمی شد و درست از فردای قیام بهمن،جلوی باند بازی ها، رشد فساد و اختلاس ها درجمیع جهات جلوی گردن کشی آیت الله های شکرخوار، چایی خوار، ماهی خوار، زمین خوار و همه چیز خوار وآقازاده ها وژن های برتر آنان و کلاشی این وآن را می گرفتند وهریک ازآنان درحاشیه امن پدرانشان جای نمی گرفتند، ما با چنین رشد فسادی روبرو نبودیم.
همین ازما بهتران اند که با نگاه امنیتی و خودی وغیرخودی کردن و با لُوتاری دانه های تسبیح، تفویض مسئولیت ومقام می کنند وهمین است که جانی نشان دار یعنی دادستان و قاضی القضات پیشین زندان اوین ، که با ارتکاب صد ها جنایت فراموش نشدنی از خود، خونبار ترین ملودرام خون و جنون را برای بقاء وتثبیت همین نظام خلق کرد. چنین عنصر خود فروخته ای را به عنوان گزینه مورد وثوق از جانب عالی ترین مقام اجرایی کشور،که او نیز با نشان و هدایتگری ولی فقیه نشان دار شده، به سرپرستی وقت سازمان تامین اجتماعی علیرغم مخالفت بخشی ازقوه مقننه برسرپُست بزرگترین سازمان توده ای می نشانند. سعید مرتضوی نیزبه محض دست پیدا کردن درجایگاه مدیرعاملیت سازمان، با دست و دل بازی و با توزیع کارت هدیه میلیونی یا کُوپن و وجه نقد به مدیران و معاونان دولت وبخشا نمایندگان مجلس،آنگونه که کارگران دراطلاعیه ای آورده اند :« … در مرداد ماه سال ۹۲ مدیرعامل وقت برای ۵۰ نفر از مدیران و معاونان این سازمان حدود ۶ میلیارد و ۲۴۳ میلیون پاداش در نظرگرفته که تنها پاداش یکی ازمدیران ۴۰۰ میلیون تومان بوده است»، افزودهاند: « در حالی که سازمان تامین اجتماعی یک موسسه عمومی غیر دولتی است، مدیریت دولتی وقت مالکیت ۱۷۸ شرکت از مجموعه سازمان سرمایهگذاری تامین اجتماعی (شستا) را که ارزش واقعی آن بالغ بر ۵۰ هزار میلیارد تومان برآورد میشود را به مبلغ ۱۷ هزار میلیارد تومان به بابک زنجانی فروخته است». این کارگران درادامه یاد آورشدهاند:« واگذاری انجام شده درحالی است که در سال ۱۳۲۵ دولت وقت بنا بر درخواست سراسری کارگران ایران نخستین باربا تشکیل سازمان تامین اجتماعی موافقت کرد و از آن زمان تا کنون ۶۶ سال است که منابع اصلی این سازمان بصورت بینالنسلی از محل حق بیمه ماهیانه خانواده ۳۷ میلیون نفری کارگران و بیمه شدگان، تامین میشود….» (۳) این گونه تالان کشی،نتیجه خاصه خرجی آقایانی است که طی دوره های مختلف وتا دیروز برراس اموربودند وامروزش نیزدرب برهمان پاشنه می چرخد.
نکته گفتنی اینستکه؛ چنانچه بخواهیم به اختلاس های صورت گرفته و تاحال علنی و فهرست شده بپردازیم . در می یابیم که جریان فساد همواره درشبکه قدرت سیاسی دهن بازمی کند . اینگونه افراد برای هر دولتی جذابیت خاص خود را دارند. برای دوره سازندگی صد البته ” تکنوکرات ” معرفی می گردند. برای دوره اصلاحات ،” دمکرات ” جلوه می نمایند. برای دولت مهرورز، ” ناسیونالیسم ایرانی و شبه حجتیه ای” و روزهای بعد از خرداد ۹۲ به اینطرف هم ” میانه رو” و” کلید دار” هرمعمایی گشته اند.
خوب است دولت روحانی عوض واگذاری به ثمن بخس گذاشتن سازمان تامین اجتماعی به ناکار آمد ترین بخش جامعه به نام خصوصی سازی و خصولتی پروری، یکم جلوی اختلاس های میلیاردی عوامل ریزودرشت دستگاه خود را سد نمایند تا دستان آفتاب دزد ها در این میان قطع نگردد. دوم بروند به جانب وصول مالیات از گردن کلفت های آپارات آقا، نظیر بنیاد مستضعفان – آستان قدس رضوی- بنیاد شهید- دهها و صدها موسسه و بنیاد خود ساخته اقدام ورزند به راحتی می توااند بدهی خود به سازمان تامین اجتماعی را صاف کنند و این سازمان عظیم را از ورشکستگی نجات دهند.
امروزعموم مردم جامعه ما نیک دریافته اند: قوه قضائیه ، مقننه و مجریه سه لنگه یک کرباسند وهر یک به سهم خویش، دربرگیرنده بی قانونیتی کل سیستم اند وهیچ چیزی سرجای خود نیست. درهم ریختگی سیستم دیوانی نظام عصاره خون مردمی است که انقلاب به نام آنان ثبت شد و لی در طی این چهار دهه هیچ سهمی از آن بر سفره هایشان جاری نشده است.
صندوق سازمان تامین اجتماعی ، اداره آن ، حسابرسی ، کنترل و گزارشگری همه جانبه از دارایی های آن باید به صاحبان اصلی اش یعنی طبقه کارگرایران که خود بنیانگزار و موسس این سازان است، بازگردد . باید همه نگاه های چپاولگر دراداره راهبردی این سازمان که دراساس تامین معیشت کارگران را به وقت نیاز پاسخگوست ، کُور و ریشه دخالتگری شان خشکانده شود. باید همه دارایی های به یغما برده شده این سازمان به صندوق اش بازگردد. خاتمه دادن به این همه فساد مالی در چنین تشکیلات توده ای در گرو به میدان آمدن و متشکل شدن طبقه ای است که از استثمارآنها، سرمایه های نجومی آفریده می شود. تنها همین طبقه قادر است که عمل کننده ، قطع شریان های این مال اندوزی چپاولگران باشد.
یادتون نرود؛ سیل که جاری گردد ، همه تان را خواهد برد!
طبقه ما اگر امروز قدرت بسیج و سازمان یافته ای داشت ، اگرتشکل های کارگری مستقل و سراسری خودمان را داشتیم ، کار به اینجا نمی کشید که هر ننه من قمری عربده بکشد. اگر رسانه های قدرتمند خودمان را داشتیم ، در این صورت گروه بندی های حکومتی هم به خودشان اجازه نمی دادند این گونه بی شرمانه برای بالا کشیدن دسترنج طبقه ما کیسه بدوزند. کشمکش گروه بندی های حکومتی برای تصرف دارایی های سازمان تامین اجتماعی هیچ ربطی به منافع واقعی کارگران ندارند. یک صدا بار دیگر می گوییم : دست ها ازدخالتگری در اداره سازمان تامین اجتماعی کارگران کوتاه و اداره و هدایتگری اش باید به خود صاحبان اصلی اش سپرده شود!
غارت دیگر باره سازمان تامین اجتماعی و سهم بُری از کارگران موقوف! اعتراض به این حد از اجحاف و حق خوری ، حق کارگران است . باید متحد و متشکل شد و اعتراض عمومی را سازمان داد سال ۹۸ سال پرچالشی برای طبقه ما است . برای ارتش گرسنگان راهی جز اعتراض نمانده است. هر انسان صاحب حقی باید این اعتراض را برسمیت بشناسد و خود را پژواک صدای آنان بنامد. چنین باد !
منابع:
(۱) ( معصومه عیدانی، سایت ارشن رسانه اجتماعی – تحلیلی بازار، ۲۸/۱/۱۳۹۵)
https://www.nahayatnegar.com/blog/39944
(۲)- ( خبرگزاری ایرنا، در کفتکو با مدیر عامل شستا، نوروز نوروزی، سیزدهم شهریور۱۳۹۶ )
http://www.irna.ir/fa/News/82654443
(۳)- (خبرگزاری کارایران-ایلنا، رحمت الله حافظی عضو هیات مدیره نظام پزشکی تهران، ۱۱یازدهم ۱۳۹۷)
(۴)- (نامه هزارکارگرپارس جنوبی ، خبرگزاری دولتی کار ایران – ایلنا، یکشنبه ۲۹ دی۱٣۹۲)
شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۷ برابر با ۰۲ مارس ۲۰۱۹